فدرالیسم خصولتی- حسن بهگر
انسان گاهی از ندانم کاری و جهل و تیشه به ریشه زدن این دولتیان تازه به دوران رسیده متحیر می ماند که چطور ممکن است سخنانی بگویند و یا کارهایی بکنند تا برای یک خواست ناچیز، مملکت را به باد بدهند و دمی به عاقبت این مردم و کشور نفرین شده نیاندیشند. در گیروداری که می دانیم کشورهایی مانند آمریکا و اسراییل نقشه ی تجزیه ایران را می کشند و کسانی را به نمایندگی گروه های قومی تجهیز کرده اند، ناگهان محمد خاتمی ممنوع الکلام و ممنوع التصویر زبان گشود و گفت «مطلوبترین شیوه حکومت مردمی اداره فدرالی است» و بعد هم حرفهایی زد در باره ی وصل کردن فدرالیسم به مردمسالاری و دموکراسی که می دانیم تا چه حد بی ربط است. گفتن این سخنان از جانب متولیان حکومت جمهوری اسلامی، به تصور من ریشه در نگرش و جهان بینی آنها دارد.
برای نمونه، در یک حکومت لیبرال یک منطق اساسی وجود دارد و آن ادغام جمعیت کشور است در مجموعه ی واحد شهروندان. از طریق آزادی و برابری حقوقی و اجتماعی مردم. دغدغه ی اصلی یک حکومت لیبرال اینست که چگونه بتواند این ادغام را درجامعه چندفرهنگی اعمال کند. در این راه برای دستیابی به استانداردهای اجتماعی و اقتصادی منطبق با دمکراسی باید تلاش نماید و با سه مسأله روبروست :
در مرحله ی نخست هدف دولت رفاه لیبرال ارتقای برابری و آزادی فردی است، دوم ترویج حقوق برابر شهروندی برای ادغام مردم در اجتماع شهروندان و سوم برتری دادن شهروندی بر دیگر بستگی ها از قماش بستگی قومی.
اما مشکلی که ما در ایران داریم بیشتر ناشی از حکومتی است که دینی و اقلیت ساز است و به جای جمع، تقسیم می کند. چون اصولاً ملت را قبول ندارد همچنان مشغول تفکیک سازی واقلیت سازی است. این امر انحصار به ادیان ندارد که حتا بین شیعیان اثنی عشری هم تفکیک قائل است. اقلیت دینی، قومی و جنسیتی و همه جور داریم. حال که ملت در این گرداب اقلیت سازی گرفتار شده و مدعیان نمایندگی اقوام دست اندر دست دولت های خارجی، نقشه ی تجزیه ایران را می کشند، رهبر به اصطلاح اصلاحات به میدان می آید و چنین سخنان یاوه ای را بر زبان می راند.
البته اگر نیک بنگریم این صورت ظاهر قضیه است و در پس پرده، منافع شخصی و گروهی این جماعت اعم از اصلاح طلب و اصولگرا را هم می توان دید. مردم نقشی در این تقسیمات ندارند و کسی ازآنها نمی پرسد و فقط نوکیسگان تازه به حکومت رسیده، از بالا و برای تقسیم آب و زمین بین خودشان این تحرکات را انجام می دهند. این حرص و ولع ملا و ملازاده مملکت را ویران کرده و هر روز هم ویران تر خواهد کرد. برای نمونه معلوم نیست طرح کشیدن آب دریای خزر به سمنان که توسط حسن روحانی تصویب شده با نظر کارشناسان بوده یا سمنانی بودن حسن روحانی در آن تاثیر دارد.
خاتمی و یارانش می دانند که هروقت دست به ترکیب تقسیمات کشوری زده اند، بلوا و تشنج راه افتاده و فقط با کشتن و سرکوب و زندانی کردن مردم معترض توانسته اند اوضاع را آرام کنند. با این همه دست از تخریب نمی کشند. این سخنان را رئیس دولتی می گوید که هشت سال عنوان ریاست جمهوری را یدک کشیده و از روزهای نخستین، تقسیمات فدرالی کشور را در دست اقدام داشته است و به سبب مخالفت مردم آن را مسکوت گذاشته است.
برای نمونه بد نیست نگاهی گذرا به سابقه ی تقسیمات کشوری در جمهوری اسلامی و اعتراضات مردم کنیم .
تقسیمات کشوری در سال 1315 خورشیدی به صورت مدرن بر بقایای جامعه ی قدیم، کشور را به ده استان تقسیم کرد. پس از استقرار جمهوری اسلامی در سال 1362 قانون جدید تقسیمات کشور، به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. واحدهای تقسیم در هر دو قانون، عبارت بودند از استان، شهرستان، بخش و دهستان.
تظاهرات قزوین
در روز ۱۳ مرداد سال ۱۳۷۳ برای استان شدن قزوین شاهد تظاهرات بودیم که مردم به خيابانها ريختند. به نوشته روزنامۀ «سلام» (۲۲ شهریور ۱۳۷۳, با عنوان «از لس آنجلس تا قزوين») موج اعتراض بالا می گیرد و جاده ها بسته مي شود. بعضي از سينماها، بانك ها، ادارات دولتي و پمپ بنزين ها خسارت مي بينند. مسئولين شهرنمی توانند با اغتشاش كنندگان رابطه اي برقراركنند، به طوري كه نيروهاي انتظامي محل كاري از دستشان برنمي آید. بسیاری به جمع معترضان پيوستند يا سكوت كردند. مخالفين نيز توان ابراز مخالفت نداشتند و وزير كشور [بشارتي] به نمايندگي از رئيس جمهور [رفسنجاني] وارد ماجرا شد. در مسجد اصلي شهر سخنراني کرد و نسبت به وقايع شهر و نقش مردم اعتراض نمود، ولی سخنراني وی قطع شد و مردم مسجد را ترك کردند و مجدداً درگيري بالا گرفت. نماينده ی مردم قزوين [در مجلس] هم زخمي شد. روز بعد نيز درگيري ها ادامه یافت تا اینکه نیروهای لشکر ۱۰ سیدالشهدا از تهران به محل اعزام گردید و این شورش سرکوب شد.
دراین درگیری ها چند نفر کشته شدند. حکومت طبق معمول این تظاهرات را نیز به گروه های سیاسی دشمن نسبت داد. استدلال های نمایندگان مجلس برای استان کردن جالب است برای نمونه نماینده ساوه در مجلس داد می زد چرا قزوین را می خواهید استان کنید چون سنگ پا دارد!؟ بیایید ساوه را استان کنید که انار دارد! ببینید چگونه برای یک دستمال قیصریه را آتش می زنند.
تظاهرات سبزوار
پس از قزوین، گسترده ترین اعتراض های مربوط به تقسیمات کشوری مربوط به اعتراض مردم سبزوار به پیشنهاد عبدالواحد موسوی لاری، وزیر کشور دولت محمد خاتمی، برای تبدیل شدن بجنورد به استان بود. در سال ۸۰ پس از سخنان عبدالواحد موسوی لاری در بجنورد مبنی بر تبدیل این شهرستان به استان تعدادی از مردم سبزوار به خیابان ها ریختند. برخی از معترضان ریل های راه آهن را جمع آوری و به ساختمان ها حمله کردند. دراین اعتراض ها که چند روز طول کشید براساس گزارش ها یک نفر کشته و تعداد زیادی مجروح شدند.
تظاهرات کازرون
در دوران ریاست جمهوری خاتمی نخستین تجمع اعتراضی مردم کازرون در پی اعلام طرح تقسیم شهرستان کازرون برگزار شد. علت اعتراض این بود که طبق این طرح دو بخش “قائمیه” و “کوهمره نودان” را از این شهر جدا کرده و به تشکیل شهرستان جداگانهای به نام “کوه چنار” وصل می کردند. و در این اعتراض بازار تعطیل و معترضان مقابل دفتر محمد خرسند، امام جمعه کازرون، تجمع کردند. مدارس و ادارات هم به اعتراض پیوستند. در این تظاهرات چند نفر کشته و مجروح شدند که دولت کشته شدن یک نفر را تایید کرد و حکومت با وجود اینکه طبق معمول این اعتراضات را به دشمنان نسبت داد ناچار شد این تقسیمات را متوقف کند.
کشتار مردم بیگناه کازرون به استیضاح عبدالله نوری وزیر کشورکشید و دولت سرانجام معترف شد که «طرح تقسیمات کشوری در کازرون خواستهای کارشناسانه را تامین نکرده است» ولی منتقدان او می گویند حسین رضازاده نماینده کازرون، با وعده به متنفذین و مردم زادگاه خود چنارشاهیجان در صدد تشکیل شهرستان جدید بود. همچنین گفته می شود موسوی لاری وزیر کشور دولت خاتمی هم در صدد استانی کردن زادگاه خود ، لار بوده است.
مردم کازرون پاداش تظاهرات خود را از حکومت با تعطیلی ۴۵ واحد تولیدی و کارخانجات صنعتی گرفتند. کازرون در تظاهرات اخیر نیز بپا خاست و درگیرخونین ترین حوادث بود.
تظاهرات خراسان
این استان بزرگ که ۱۰ % از جمعيت کشور و ۲۰% مساحت کشور را داراست دارای اهمیت خاصی است. بر اساس آخرین تقسیمات وزارت کشور و تصویب مجلس که در مهرماه ۱۳۸۳ صورت گرفت، خراسان بزرگ به سه استان خراسان شمالی، خراسان رضوی ۱۹ شهرستان و خراسان جنوبی به ۴ شهرستان و یک بخش مستقل جدا شده از فردوس به نام سرایان شد.
مهدی آیتی نماینده ی دوره ششم از شهرستان بیرجند در ۲۹ تیرماه ۱۳۹۵ گفت که «اسنادِ آرشیوی نشان میدهد از سال ۴۱ تا ۸۱ مجالس قبل و بعد انقلاب طرح تقسیم استان خراسان را روی میز داشتند و همیشه با تشنج سیاسی در منطقه موکول به مجلس بعدی میشد، اما در آن سال هماهنگی بین مجلس و دولت اصلاحطلب باعث شد این پروژه ی ملی به نتیجه برسد و یکی از مسائل توسعهای استان بود» تقسیم خراسان بزرگ نه تنها با اعتراض مردم حتا با اعتراض برخی نمایندگان نیز روبرو شد از جمله حسین انصاری راد نماینده مردم نیشابور در ۲۶ فروردین ۱۳۸۱ این طرح را «یک فاجعهٔ اجتماعی» خواند که «موجبات ناامنی، نارضایتی و ناخشنودی بخش عظیمی از مردم خراسان را فراهم خواهد کرد» و اینکه «تقسیم خراسان موجب توسعه نخواهد شد. در کشورهایی مانند هند و چین، استانهایی با بیش از۱۲۰ میلیون نفر جمعیت وجود دارد و ما در داخل کشور استانهای کوچکی داریم که اگر قرار بود کوچک بودن استان موجب توسعه شود، باید با ظرفیتهایی که در این استانهای کوچک وجود دارد، ما امروز سوئیسهایی را میداشتیم.»
او درباره ی انگیزه ی طرفداران تقسیم خراسان گفت که «انگیزه ی اصلی آنها همان مصالح خصوصی افراد است که یا مصلحت اقتصادیشان ایجاب میکند که با مرکزیت شهرستان خود، سود زیادی خواهند برد یا از مسؤولین سیاسی هستند که از این تقسیم یا تشکیل استان جدید نفع سیاسی میبرند.»
عباس واعظ طبسی در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۸ تقسیم استان خراسان را ضربهای فرهنگی نامید.
مشابه این بحران ها در سایر مناطق نیز آزموده شد که مردم طالب تغییر جغرافیایی منطقه خود نیستند و برای این تغییرات جزیی کلی حاضرند کشته بدهند آن وقت محمد خاتمی می آید و سخن از فدرالیسم می راند.
حکومت افتاده به دست عده ای نوکیسه غیر متخصص و فکر می کنند گوشت قربانی است و هرکس باید سهمی بردارد. بیهوده نیست فرمانده سابق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، محسن رضایی هم فرصت را غنیمت می شمرد و در رقابت خود در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۳، پیشنهاد می کند که ایران به ایالت های فدرال اقتصادی تقسیم شود تا بدین ترتیب گروه های محلی در زمینه ایجاد و حفظ ثروت تقویت شوند.
از آن زمان به بعد، مجلس تشخیص مصلحت نظام در ایران ـ نهادی که مسئول استراتژی های آینده ی کشور و حل و فصل مناقشات درون دولت است ـ طرح هایی در خصوص تقسیم کشور به پنج ایالت را در دست مطالعه گذاشته است. این طرح برای نخستین بار در هنگام ریاست جمهوری خاتمی مطرح شد و موسوی لاری اعلام کرد که ایران ممکن است به ۹ منطقه تقسیم شود. اما تا کنون هیچ دولتی از ترس شعله ور شدن اعتراضات در سرتاسر کشور، جرأت دست زدن به چنین طرح هایی را نداشته است.
در این میان آستان قدس رضوي امتیازات خاصی برخوردار است و خود داستان تفصیلی دیگری را می طلبد از جمله بر اساس قانون احكام دائمي و دستورالعمل تشكيل يکانهاي حفاظت، يکان حفاظت آستان قدس را راهاندازي كرده است. بر اين اساس فرماندهي بالادستي نيروي حفاظتي ـ نظامي، شيوه ی كاربرد مهمات نظامي، استخدام نيروها و تعيين خط مشي كاركرد آنان از جمله اختيارات جديد سيد ابراهيم رئيسي است. بفرمایید بجای ملوک الطوایفی سابق ملوک الملایی پیدا کرده ایم .
چنین کارهایی در جوار همسایگانی چون اقغانستان و پاکستان می تواند عواقب وخیمی داشته باشد.
بحث فدرالیسم و مساله ی تجزیه ایران مساله ی مهم و حیاتی کشور ماست .همه از حمایت اسراییل از کردها و حمایت آمریکا و اروپا از گروه های تجزیه طلب و حمایت عربستان سعودی از عرب های مقیم خوزستان آگاهند و حتا شاهد بودیم که در تبریز در مسابقات فوتبال زیر نظر سپاه پاسداران پرچم ترکیه را بالا بردند.
محمد خاتمی همانقدر در مورد فدرالیسم حق دارد که زمانی گفت مردم ایران دموکراسی نمی خواهند. این ملای تدارکاتچی به چه جرأتی برای مردم ایران نسخه می پیچد؟
محمد خاتمی به گفته ی صریح خود، دشمن دموکراسی است و دشمن انقلاب مشروطیت و دستاوردهای آن است و نمی داند که نظام کشوری که بعنوان یک کشور واحد، هزاران سال سابقه ی داشته تقسیم کردنش به چند واحد فدرال تا چه حد می تواند فاجعه بار باشد. آنهم در اوضاع بلبشویی که سیاست نادرست همپالکی هایش درست کرده و مورد سوء استفاده خارجی نیز قرار گرفته تا در آتش تجزیه بدمند.
از قدیم و ندیم گفتند آخوند و ملا نعوذبالله، اگر واقعاً محمد خاتمی از سخنان قبلی خود در دشمنی با دموکراسی دست برداشته نیازمند آنست که از حقوق برابر شهروندی برای همه مردم دفاع کند. برای عدم تمرکز راه حل های دیگری هم هست از جمله بردن ادارات مهم دولتی به شهرستان ها و دادن اختیارات به استان ها.
اینها به کشور به چشم غنیمت نگاه میکنند و همانطور که تمامی ثروتش را به اسم خصوصی کردن، خصولتی کردند، کل کشور را هم می خواهند اول تحت عنوان تغییرات تقسیمات کشوری و سپس به اسم فدرالیسم، خصولتی کنند تا هر کس سهم خودش را بردارد. تا فرصت شود که اموالی را که به این طریق برده اند، از آنها پس بگیریم، نقداً باید حالیشان کرد که ایران مال وقف نیست تا هر آخوندی بخواهد یک تکه اش را تحت عنوان فدرالیسم صاحب شود.
چهارشنبه ،۱۱ دی ۱۳۹۸
1 – 1 – 2020
این مقاله برای سایت (iranliberal.com) نوشته شده و نقل آن با ذکر مأخذ آزاد است
از منابع زیر بهره برده ام
- ویکی پدیای فارسی
بحران تقسیمات کشوری در جمهوری اسلامی؛ از قزوین تا کازرون
وزارت کشور طرح تقسیمات کشوری در کازرون را متوقف کرد
3- %DA%A9%D8%B1%D8%AF/a-43834000
يگان حفاظت آستان قدس رضوي چه اختيارات نظامي به رئيسي ميدهد؟