Home ویژه ایران لیبرال آرشیو ویژه ایران لیبرال نه اسرائیل، نه آمریکا، جانم فدای ایران – سیاوش ایراندوست

نه اسرائیل، نه آمریکا، جانم فدای ایران – سیاوش ایراندوست

مبارزه ی مردم ایران برای براندازی دیکتاتوری و برقراری دموکراسی در ایران است. آمریکا با سؤاستفاده از وضعیت، در خیال دست اندازی دوباره در حاکمیت ملی ایران همانند دوران حکومت دیکتاتوری دست نشانده از کودتای 28 مرداد تا انقلاب 57 است. مبارزه با دخالت خارجی برای حفاظت از مردم و دولت و کشور ایران و جلوگیری از دست اندازی آمریکا در حق حاکمیت ملی ملت ایران است. دموکراسی یعنی اداره ی کشور به اراده ی مردم کشور، نه به میل آمریکا.

مسئله ی اصلی مردم آزادیخواه ایران برقراری دموکراسی در کشور ایران است. واضح است که حفاظت از مردم ایران و تمامیت ارضی کشور ایران و استقلال سیاسی ایران، فرضها و شرطهای اولیه ی مسئله برای رسیدن به دموکراسی و آزادی و عدالت در کشور ایران است.

راهکار برای مقابله با دخالت خارجی در انقلاب بعدی مردم ایران برای برقراری دموکراسی، و دفع شرهای آمریکا و دست نشاندگانش چیست؟

– پیگیری استراتژی سیاسی مشخص و پیروی از رهبری سیاسی دموکرات که سابقه ی فعالیتش و شرح برنامه اش حاکی از حفاظت استقلال سیاسی ایران و احقاق حق حاکمیت ملی ملت ایران و آزادیخواهی و عدالتخواهی واقعی باشد.

– حفاظت نیروهای نظامی ایران از مرزهای ایران برای جلوگیری از ورود مزدوران مسلح بیگانه به داخل ایران

– کوشش برای جلب پشتیبانی و آمادگی نیروهای نظامی ایران برای حمایت و دفاع از مردم ایران و همراهی با انقلاب سیاسی مردم ایران برای برقراری دموکراسی در ایران

– انتقال سریع قدرت سیاسی با تغییر ساختار رابطه ی قدرت بین حکومت و مردم از دیکتاتوری به دموکراسی، مانع فروپاشی دولت می شود.

– به کارگیری شعارهای مؤثر در مبارزه برای راه ندادن به دخالت خارجی و نخوردن انگ دخالت خارجی به مبارزه، مانند به کارگیری شعار «نه اسرائیل، نه آمریکا، جانم فدای ایران» به جای شعار مبارزه با دشمنان اسرائیل!

– پرهیز از شعارهای معطوف به سیاست خارجی القا شده از رسانه های ابواب جمعی نومحافظه کاران آمریکایی خدمتگزار اسرائیل

– به کاربردن شعارهای معطوف به خواست برقراری دموکراسی در ایران

شعار لائیسیته و عدم دخالت خارجی

با گسترش خواست جدایی دین و سیاست، و رواج شعار لائیسیته در میان مردم ایران به عنوان شعار محوری برای براندازی حکومت دیکتاتوری اسلامی و برقراری دموکراسی لیبرال و لائیک جمهوری ایران، به احتمال زیاد حکومت دیکتاتوری اسلامی تلاش خواهد کرد تا با پوشاندن و کدر کردن این واقعیت که لائیسیته تضمین آزادی مذهبی و مانع دخالت قدرت سیاسی در دین مردم است، به آن انگ دخالت خارجی و توطئه ی صهیونیسم برای تضعیف اسلام و مسلمانان بزند.

البته دولت اسرائیل هم بدش نمی آید که این گونه توهمها را به ریشش بگیرد و احتمالاً بخواهد با ادای حمایت، لجن پراکنی حکومت اسلامی را واقعیت بخشد و شعار آزادیخواهی ایرانیان را با حمایت صوری اش لوث و همانند خودش پلید نماید. اما در این مورد هر دو دشمن داخلی و خارجی مردم آزادیخواه ایران با هم کور خوانده اند.

در این زمینه باید به تشابه اسلامگرایی و صهیونیسم در زمینه ی اختلاط دین و سیاست اشاره کرد. صهیونیسم و اسلامگرایی با اجرای لائیسیته، جدایی دین و سیاست، فرو می پاشند. ایدئولوژی صهیونیسم مانند اسلامگرایی دخالت دین در سیاست است، جدایی دین یهود از سیاست منجر به فروپاشی دولت فاشیستی یهودی اسرائیل و ایجاد دولتی دموکراتیک و فراگیر در سرزمین فلسطین با حقوق شهروندی برابر همه ی ساکنانش می شود.

البته اجرای لائیسیته و ایجاد دولت دموکرات در سرزمین فلسطین بر عهده ی مردم سرزمین فلسطین است. اجرای لائیسیته و برقراری دموکراسی در کشور ایران بر عهده ی مردم ایران است. اینها را از آن جهت گفتم که توهم پردازان جمهوری اسلامی و اسرائیلی را غافلگیر کنم و نچسبیدن انگ توطئه ی صهیونیستی و دخالت خارجی به شعاری که سر هر حکومت مذهبی فاشیستی، چه اسلامی و چه یهودی، را به باد می دهد، پیشاپیش اعلام کنم.

کوشش برای برقراری دیکتاتوری جنایت است

نباید به هیچ وجه اجازه داد که مبارزه ی مردم با حکومت دیکتاتوری اسلامی به جنگ داخلی بکشد. این خطر احتمالی که از سوی دست نشاندگان آمریکا تقویت می شود، باید از سوی مبارزان آزادیخواه ایرانی دفع شود.

اینکه نومحافظه کاران آمریکا می خواهند با ارسال مزدوران مسلح و سلاح و مسلح کردن مخالفانی در ایران جنگ داخلی به پا کنند و بعد هم ماجراهای دخالت «بشردوستانه» و فجایع انسانی و نابودی زیرساختهای کشور و حکومت دست نشانده ی نوکر بیگانه پیش بیاید. در این شرایط ایرانیانی هم که از فجایع انسانی جان سالم به در برند، قطعاً به دموکراسی نخواهند رسید و طرح شوم خاورمیانه ی جدید اجرایی می شود که با استفاده از عناصر تجزیه طلب آلت دستشان، ایران را بخواهند از هم بپاشانند.

اینکه نومحافظه کاران آمریکا چنین طرح شومی دارند ولی توانایی انجامش را ندارند و می خواهند از توان مردم ایران و مبارزه شان برای براندازی دیکتاتوری، برای پیگیری طرح شومشان سؤاستفاده کنند، که باید گفت کور خوانده اند. به هر حال این خطر نه با همراهی و لابیگری با نومحافظه کاران آمریکا و عواملشان که با دفع شرشان رفع می شود، با مبارزه با هر گونه دخالت خارجی و بیرون راندن نیروهای دست نشانده ی آمریکا از مبارزه ی آزادیخواهانه مان برای برقراری دموکراسی در ایران.

باید صریح اعلام کنیم که از کسانی که توسط خارجیها مسلح شوند و به نبرد مسلحانه با رژیم برخیزند، حمایت نخواهیم کرد. این اعلام صریح مبارزان آزادیخواه ایرانی، اگر آمریکا و دست نشاندگانش را از پیگیری طرح شومشان هم منصرف نسازد، روشن است که در صورت عدم حمایت مردم از این گروههای وابسته، نیروهای نظامی ایران به آسانی آنها را مهار خواهند کرد.

توجه داشته باشیم که براندازی دیکتاتوری را به چه قیمتی می خواهیم، قطعاً به قیمت نابودی مردم ایران و افتادن مملکت دست نیروهای دست نشانده ی بیگانه و برقراری دیکتاتوری دیگری در کشور نمی خواهیم. در مورد نیروهای دست نشانده ی آمریکا هم از شواهد چنین برمی آید که گروههای ورشکسته ی سیاسی سلطنت طلب و مجاهدین خلق، و گروههای تجزیه طلب گوناگون در هماهنگی آن دو گروه، و بقیه هم به عنوان سیاهی لشکر مدنظر بیگانه هستند.

 
ما مبارزان آزادیخواه داخل ایران باید برای خودمان و دیگران روشن سازیم که هدفمان از مبارزه ی سیاسی چیست، و چه استراتژی و راهکارهایی را می توانیم در پیش بگیریم تا این بار بتوانیم نظام سیاسی دموکراسی در ایران برقرار کنیم، و به دیکتاتوری دیگری نرسیم. هدف باید تغییر ساختار رابطه ی قدرت بین حکومت و مردم از دیکتاتوری به دموکراسی باشد. باید در نظر داشته باشیم که در بین مخالفان دیکتاتوری فعلی، گروههایی هر چند بدون پایگاه مردمی ولی با کمک بیگانه در پی برقراری دیکتاتوری دیگری در ایران هستند، و این به هیچ درد ملت ایران نمی خورد که دیکتاتوری دیگری، جنایتکاران رژیم دیکتاتوری اسلامی را روسفید کند.

صریح بگویم که اگر قرار باشد که از دیکتاتوری اسلامی به دیکتاتوری دست نشانده ی بیگانه مانند دیکتاتوری پهلوی یا دیکتاتوری بی طبقه ی توحیدی مجاهدین خلق یا دیکتاتوری دیگری برسیم، همان بهتر که از مبارزه برای رسیدن به دموکراسی و آزادی و عدالت دست برداریم، و به زندگی جهنمی تحت همین دیکتاتوری حاضر تن در دهیم و خودمان را بازیچه ی بیگانه و مضحکه ی دیگران نکنیم. مبارزه بدون پیگیری استراتژی مشخصی برای برقراری دموکراسی در ایران، به هدر رفتن نیروهایمان و در بدترین حالت به آلت دست شدنمان توسط بیگانه و بازی خوردنمان توسط دست نشانده های بیگانه و برقراری دیکتاتوری دیگری منجر می شود.

هر دیکتاتوری اهریمنی است و سرکردگان و کوشندگان هر دیکتاتوری جنایتکار محسوب می شوند، حال هر قدر هم که مخالف رژیم فعلی باشند، تفاوتی در این امر نمی کند. مخالفت با آزادی-استقلال و حاکمیت ملی ملت ایران و مساوات در حیات سیاسی، درست آن چیزی است که به جنایت منجر می شود.


کوشش برای برقراری دیکتاتوری همانقدر جنایت است که سرکوب مردم آزادیخواه ایران در دیکتاتوری اسلامی. بدترین خصوصیات دیکتاتوری محصولات فرعی عارضی نیست و ربطی به نوع و رنگ آن و حسن نیت سردمداران و کوشندگان در راه برقراری آن ندارد، بلکه پدیده هایی است که حتماً دیکتاتوری به بار می آورد. در برقراری دیکتاتوری، افراد غیراخلاقی و بی وجدانی که از هیچ کاری ابا ندارند، در صدر می نشینند، مانند وطن فروشانی که با نومحافظه کاران آمریکا همراهی می کنند و با جانیان سیاسی چون مک کین و جان بولتون همنشینی می کنند.

نیروهای نظامی ایران و عدم دخالت خارجی

باید در نظر داشته باشیم که وظیفه ی ارتش و سپاه ایران حفاظت از مرزها و تمامیت ارضی کشور ایران و استقلال و حاکمیت ملی ایران است. ارتشیان و پاسداران ایران، فرزندان این مرز و بوم و پاسداران و حافظان کشور ایران و مردم ایران هستند. وظیفه ی نیروهای نظامی، حمایت و دفاع از جمعیت غیرنظامی است. مردم آزادیخواه ایران به برقراری دموکراسی واقعی در کشورشان اهتمام جدی دارند، و دموکراسی را در کشور ایران به هر زحمتی هم که باشد، برقرار خواهند ساخت، مبارزات بیش از صد سال آنها در این راه بیانگر همین امر است.

نیروهای نظامی ایران باید از اکنون این آمادگی را در خودشان ایجاد کنند که از فرمان سرکردگان رژیم دیکتاتوری اسلامی مبنی بر سرکوب مبارزان آزادیخواه در روزهای براندازی حکومت دیکتاتوری اسلامی سرپیچی خواهند کرد، و در روزهای انقلاب سیاسی مردم ایران برای برقراری جمهوری ایران با نظام سیاسی دموکراسی لیبرال و لائیک، از مردم ایران در مقابل نیروهای سرکوبگر و مزدور رژیم دیکتاتوری اسلامی، حمایت و دفاع خواهند کرد.

ارتشیان و پاسداران ایران، فرمانبری شان زمانی مشروعیت دارد که در راستای حفاظت از مرزهای کشور ایران و حمایت و دفاع از جمعیت غیرنظامی ایران باشد. در مورد نیروهای انتظامی هم که حفظ امنیت داخل کشور را بر عهده دارند، لازم است که از فرمان سرکردگان رژیم اسلامی مبنی بر سرکوب مردم در روزهای براندازی دیکتاتوری سرپیچی کنند و وظیفه ی نیروهای انتظامی حفاظت از مردم ایران در مقابل مزدوران سرکوبگر رژیم است.

همچنین به نفع سرکردگان رژیم هم است که حکومت دیکتاتوری اسلامی با خشونت کمتری بمیرد و بدون مقاومت بیشتر در روزهای انقلاب سیاسی مردم ایران، حق مردم را بدانان بازگرداند که مملکت مال مردم است و نیروهای نظامی ایران حافظان مردم ایران و از مردم ایران هستند، و تمام قوای مملکت باید ناشی از ملت باشد و ملت ایران صاحب حق حاکمیت ملی بر ایران است و نمی توان تحت هیچ شرایطی این حق را که اختیار قطع و فصل نهایی تمامی تصمیمات سیاسی است از ملت ایران سلب نمود.

وظیفه ی نیروهای نظامی حمایت و دفاع از جمعیت غیرنظامی و حراست از تمامیت ارضی کشور ایران و حفاظت از استقلال و حاکمیت ملی ایران هست. ملت ایران صاحب حق حاکمیت ملی بر کشور ایران است، هر چند که این حق از سوی طبقه ی حاکم دیکتاتوری غصب شده است، ملت ایران برای اعمال این حق اساسی اش مبارزه می کند و انقلاب سیاسی مردم ایران برای برقراری دموکراسی در ایران برای احقاق این حق اساسی است.

اگر برخی از این نکات واضح هنوز در بین نیروهای نظامی ایران گسترش نیافته است، باید برای روشن ساختن مسئولیت نیروهای نظامی ایران در محافظت از مردم ایران و جلب پشتیبانی گروههای بیشتری از آنان برای حمایت و دفاع از مردم ایران و انقلاب سیاسی مردم ایران کوشش کنیم. در ترویج و پیگیری استراتژی براندازی دیکتاتوری و برقراری دموکراسی در ایران * ، این موارد را باید با تعداد هر چه بیشتری از هموطنانمان مطرح کنیم، و راهکارهای لازم را برای دستیابی بهتر – به طور قطع بهترین یعنی کم خشونتبار ترین – به هدف برقراری دموکراسی در ایران اجرا کنیم.

ایران – 26 دی 1396

( در  26 فوریه 2012 مقاله ای با همین عنوان برای سایت ایران لیبرال نوشته بودم و اکنون با حذف و اضافه و ویرایش مطالب آن نوشته، توجه شما را به نقد و بررسی مطالب بالا جلب می کنم. )

*
استراتژی براندازی حکومت اسلامی و برقراری دموکراسی در ایران 
www.iranliberal.com/Maghaleh-ha/Barkamel.pdf


لائیسیته در ایران فردا
www.iranliberal.com/Maghaleh-ha/Ramin_Kamran/EJRA.pdf