Home ویژه ایران لیبرال آرشیو ویژه ایران لیبرال رابطۀ امریکا و اسراییل – مهشید امیرشاهی

رابطۀ امریکا و اسراییل – مهشید امیرشاهی

پیش از شروع صحبت چند سطر یادنامه به نشانۀ ارادتم به جان پیلجرو چند کلمه ادای احترام به همکاران درس گرفته در مکتب او:

در آستانۀ سال 2024 میلادی جان پیلجر، برندۀ چندین و چند جایزۀ معتبر به پاداش مقالات تحلیلی و فیلم های مستندش در بارۀ حوادث جهان، در زادگاهش سیدنی درگذشت. پیلجر خبرنگاری یگانه بود و انسانی برجسته. در عالم خبرنگاری اعتقاد داشت حرفه اش می بایست در خدمت مردم باشد نه در خدمت قدرت. به علاوه نیک می دانست وقتی تنها حربۀ آدمی کلمه است می بایست چنان نوشت که هر کلمه معنا و مقصدی را برساند و بادآهنگ این کلمات می بایست چنان برخیزد که نشان دهد حقیقت را می گوید. در عالم انسانیت تمام عمر مدافع بی دفاعان بود و زبان بی زبانان. همیشه برای گرسنگان، ناتوانان، پناهندگان، استثمار شدگان و دیگرانی که محکوم به سکوتند صدایی بود رسا و پر شهامت. برای آزادی همکار و هموطنش جولین آسانژ –  که به جرم بر ملا کردن جنایات جنگی امریکا در مشرق زمین، به سیاه چال افکندندش  و هنوز در غل و زنجیر است  –  با قلم و بی وقفه جنگید.

پیلجر از سال 1972 صدایش را در دفاع از فلسطین بلند کرد و از 2002 به این سو – یعنی تا پایان عمر – گفت و تکرار کرد که مشکل فلسطین می بایست حل شود و به این منظور اشغال فلسطین می بایست بی درنگ و بلافاصله خاتمه یابد. این انسان واقعی که در دوران حیات راهنما و الگوی بسیاری از روزنامه نگاران بود، گرچه خود خاموش شد با ارثیه ای که از خود برجا گذاشت اکنون نیز به دیگر خبرگزارانی که گرته از او برداشته اند یادآوری میکند خاموش ننشینند تا پیروزی نهای  نصیب بزدلان بی اخلاق نشود.

خبرنگارانی که امروز از آنچه بر فلسطینیان می رود دنیا را با خبر می سازند و آیینۀ تمام نمای طبیعت نسل کش اسراییلند جملگی از تبار پیلجر و از همکاران سربلند و از جان گذشتهٔ او به شمار می روند. از این روست که اسراییل – این مُلک بزدلان و بی اخلاقان – از دادن پروانۀ ورود به خبرنگاران خود داری میکند و به آنهایی که در صحنه حضور دارند و از جنگ ویرانگری که هزاران فلسطینی را به خاک و خون غلتانده است گزارش روزانه تهیه می کنند و به جهانیان نشان می دهند، چنان کینه و هراسی به دل دارد که یکی را پس از دیگری هدف می گیرد و به گلوله می بندد. بیش از صد تن از آنان را تا به حال به قتل رسانده است  و خانوادۀ چندی دیگر را بی کفن و دفن در زیر آوار خانه هاشان رها کرده است.

مقاله:

اسراییل، به یمن طرفداری بی خلل رؤسای جمهور امریکا که یکی بعد دیگری، با سوء استفاده از حق وتو تعقیب جنایات بارز و روشن اسراییل را ناممکن کرده است، عادت دارد که هرچه می خواهد بکند و قسر در برود. این تبانی نامیمون از اولین روز تولد اسراییل به صورتی دیگر آغاز شد: امریکا نخستین کشوری بود که  تشکیل دولت اسراییل را بر خاک غصبی فلسطین به رسمیت شناخت.

 گُر ویدال Gore Vidal   نویسنده و روشنفکر نکته سنج و کم نظیر امریکایی در پیشگفتاری بر کتاب “تاریخ یهودیان، مذهب یهودیان” به قلم اسراییل شاهک Israel Shahak  نوشته است:

جان اف. کندی در سال 1948 به من گفت زمانی که ترومن خودش را نامزد ریاست جمهور کرد تقریبا همه رهایش کرده بودند و کسی را نداشت. یک صیهونیست امریکایی در چمدانی دو میلیون دلار پول نقد آورد و در قطار انتخاباتی  تقدیمش کرد در نتیجه به رسمیت شناختن اسراییل از طرف امریکا با سرعتی سرسام آور اعلام شد!”

از آن تاریخ تا امروز “لابی” خرپول و با نفوذ صیهونیستی میلیونها دلار صرف کرده است تا سیاستمداران امریکا از پشتیبانی اسراییل غافل نشوند. این لابی به این هم قناعت نکرده است – مدتهاست که  منظر سیاسی امریکا را طراحی می کند. به عنوان مثال رئیس جمهور فعلی – بایدن – که در هر فرصتی به صدای رسا و با سربلندی اعلام می کند که “صیهونیست افتخاری” ست در رأس فهرست جیره خوران لابی اسراییلی قرار دارد و از سال 1990 به این سو 4346264 دلار از گروه های طرفدار اسراییل دریافت کرده است. رئیس دولت پس از جا دادن مقرری در کیف مبارک، از جیب ملت امریکا به اسرائیل موشک و بمب و طیاره و تانک جنگی هدیه میکند!

سوای خریداری رؤسای جمهور، همگان در هر نوبت انتخابات نمایندگان در امریکا شاهدند که وکلای سنا را همین کار چاق کن های صیهونیستی  با خرج فراوان و تبلیغاتی گسترده به مجلس می فرستند – تنها با یک شرط:  در دفاع از اسراییل و جلوگیری از انتقاد از اسراییل به ویژه در رابطه با فلسطین لحظه ای کوتاهی نکنند.

3

بی دلیل نیست که موجودی مثل نتان یاهو به خودش اجازه میدهد آشکارا مقامات امریکایی را تحویل نگیرد: بدون دعوت اوباما راهی واشنتگتن می شود، در مرکز یکی از گروه های کار چاق کنی بالای منبر می رود و از رئیس جمهور کشور در آن کشور انتقادهای تند و به معاهدۀ (برجام) میان کشور “دوست” امریکا و کشور”دشمن” ایران حملۀ شدید می کند و در زمان زمامداری بایدن با گفتن “امریکا را همیشه می شود بازی داد” به ریش “صیهونیست افتخاری” و ممالک متحدۀ امریکا  می خندد.

اما هیئت حاکمۀ امریکا آنچنان به صیهونیست ها وفا دار و دلبسته است که هرجا  پای اسراییل در میان باشد اتباعش را هم فدا میکند چه رسد به فلسطینی غریبه. به عنوان مثال در سال گذشته وقتی سربازان اسراییلی شیرین ابو عاقله مجری خبری تلویزیون را که تابعیت امریکایی داشت حین تهیۀ گزارش در روز روشن عالماً و عامداً کشتند، رئیس جمهور به جای پرس و جو و پا فشاری برای تنبیه قاتل، سکوت در پیش گرفت، حتی با خویشان این خبر نگار تبعۀ امریکا که  فرسنگها سفر کرده بودند تا از مقامات تقاضای تعقیب ماجرای قتل عمد خویششان را بکنند، دیدار نکرد – در عوض در آغاز شبیخون اسراییل به نوار غزه خود آن فرسنگها را در جهت عکس پیمود تا با امریکایی هایی دیدار کند که به تابعیت اسراییل درآمده اند! مثال دیگر ماست مالی کشتن 34 افسر نیروی دریایی و مجروح کردن 170 ملوان و خدمۀ کشتی امریکایی USS LIBERTY به دست اسراییلها در زمان جنگ شش روزۀ بین اسراییل و کشورهای عربی،  که با نقشۀ قبلی و بسیار ناجوانمردانه انجام شد – و یا مورد آن آدمکش جهودی که پس از ترور الکساندر میشل اُدۀ امریکایی در دفترش واقع درسانتا انا، دستگیر شد اما  بی سر و صدا سوار طیاره اش کردند و به اسراییل برش گردانند  و…  موارد و شواهد دیگر.

این مجملی بود از حدیث مفصل “دمکراسی” ممالک متحدۀ امریکا که بازیچۀ دست اسراییل است. برای معرفی اسراییل هم که بر پایۀ دروغ و دزدی و ترور بنا شده است همینقدرسریع می گویم و می گذرم. از دروغ هایش تصور نمی کنم لازم باشد حرفی بزنم، چون روزی نیست که از “تنها دمکراسی خاور میانه” و”اخلاقی ترین ارتش دنیا” بروزات دمکراسی آپارتایدی و نمونه های رفتار اخلاقی نوزاد کشی و دزدی از خانه و دکان و صرافی و بانک را نشنویم و نبینیم. دزدی هایی که با خوش نشینی اولیه اش در فلسطین شروع شده است و با خوش نشین کردن مهاجرین چاقوکش در قسمتهای سر سبز آن سرزمین باستانی ادامه دارد هم آشکارتر از آن است که نیاز به گفتن داشته باشد. اگر کشتار اریل شارون در صبرا و شاتیلا و آدمکشیهای موساد در خارج از محدودۀ قضایی اسراییل – در ایران، در سوریه، در لبنان، حتی در فرانسه و امریکا –  یا  کش رفتن نام و مشخصات چند تن انگلیسی به منظور جعل گذرنامه برای استفادۀ تروریست های حرفه ای مراکز جاسوسی، ذات تروریست اسراییل را به طور کامل و کافی نشان ندهد، تصور میکنم یاد آوری اینکه لااقل دو تن از نخست وزیران اولیه اش تروریست های شناخته شده ای بودند که پلیس بین المللی حکم جلبشان را صادر کرده بود و اضافه کردن اینکه یکی از آن دو، مناخیم بگین، پایه گزار و گردانندۀ بی رحم ترین گروه تروریستی صیهونیستها –  “ایرگون” – بود کفایت کند.

برای حسن ختام و کامل کردن معرفی اسراییل: دو نقل قول از دو یهودی آشنا: اولی از رُنی کاسریلس  Ronnie Kasrils، یکی از جهودانی که هم شورش قهرمانانۀ گتوی ورشو را می شناخت هم مبارزات دلاورانۀ مردم افریقای جنوبی را تجربه کرده بود – یعنی با  نژادپرستی و آپارتاید هر دو آشنا بود:

مباد از یاد ببریم که تئودور هرزل (Theodor Herzel) پایه گزار صیهونیزم در پی جلب همکاری و پشتیبانی قدرتهای اروپایی به آنها اطمینان داد که ایجادکشوری جهوددر سر زمین حاصلخیز و سر زنده ای که قدمت چند هزار ساله داشت و نامش فلسطین بود دیواری آهنین” در مقابل وحشیگری آسیاییخواهد بود و برای حفظ منافع اروپای امپریالیست استعماری و استثماری مرکزی در منطقه خواهد شد.

و دومی شهادت نام آور ترین جهود جهان و کسی که پایه گزاران می خواستند اولین رییس جمهور اسراییل شود – آلبرت انیشتن –  که 75 سال پیش با اعتقاد کامل و بدون یک لحظه تردید، الگوهای آتی سیاسی و زندگانی نتان یاهو را “فاشیست” و” تروریست” و “جنایت کار” خواند.

درهفتۀ اول ماه ژانویه، بلینکتن وزیر امور خارجۀ امریکا به خاور میانه سفری داشت. اما لازم است قبل از پرداختن به دلایل سفر اخیر او یادآور شوم که در سفر اول یکی از درخواست های جناب وزیر از نخست وزیر قطر این بود که به مدیران تلویزیون الجزیره* دهنه بزند تا اینقدر تند به اسراییل نتازند! بی شک نه با این کلمات یخلا ولی با پیچیدن مفهوم کلام در لفاف زبان آراسته و پیراستۀ دیپلماتیک!

پس از نمودن دلبستگی آقای بلینکتن به “حقیقت گویی” و “آزادی بیان”، نگاهی بیندازیم به سفر اخیرش که پس از آغاز کشتار اسراییل از فلسطینیان، چهارمین سفرش بود به خاور میانه. برنامۀ سفر، ملاقات با مقامات چند کشور در منطقه و تازه کردن دیدار با چند نفر ریز و درشت در اسراییل و سر زدن به محمود عباس رئیس تشکیلات خود گردان فلسطین در زمینهای اشغالی اعلام شده بود.

 از آن مقدار گزارشی که از این دیدارها و گفتگوها به بیرون درز کرد بر می آمد که بلینکن در این سفر از عربستان سعودی دلبری و دلجویی کرده است – قطعاً به امید احیای “معاهدۀ ابراهیم” و طبق معمول سنواتی همسایگان عرب اسراییل را برای پرداخت وجوه لازم برای آبادی مجدد خرابکاری های دست پخت اسراییل آماده کرده است چون در هر حال رسالت تاریخی اسراییل ویران کردن است و بعد – با پا در میانی امریکا – زدن جیب اعراب! این هر دو بخش طبعاً نقشه هایی ست مربوط به دوران پس از جنگی که هنوز زمان پایانش روشن نیست.

از دیگر صحبت های آقای بلینکن با میزبانان خاور میانه که به گوش عموم رسید شکایاتش بود از گروه های مدافع فلسطینیان و در اطراف این دور میزد که چگونه می بایست حزب الله را بر خاک و حوثی را در آب سر جایشان نشاند، مثلاً:  حزب الله را وادار به عقب نشینی از منطقۀ مرزی کرد تا ساکنین بخش مرزی اسراییل بتوانند دور از تیررس و بی دغدغه در خانه هاشان زندگی کنند و دیگر اینکه لازم است حوثی را از دست درازی به کشتی های تجاری که مانع داد و ستد غرب میشود برحذر داشت و اخطار کرد که هراقدامی در راستای نقض قوانین بین المللی تنبیه خواهد شد.

نمیدانم در میان  حاضرین در این مذاکرات کسی حضور داشت تا به وزیر خارجه امریکا گوشزد کند که محض تغییر ذائقه هم که باشد بد نیست بلینکتن و کشور متبوعش یکبار به اسراییل حالی کنند که عقب بنشیند و راه را باز بگذارد تا فلسطینی های از وطن رانده شده به خانه های آبا و اجدادیشان باز گردند و اسراییل را از زیر پا گذاشتن قوانین بین المللی هر روزه اش بترسانند و به گوش رئیسش بایدن بخواند که پنجاه بار وتو در سازمان ملل برای سرپوش  گذاشتن بر جنایات اسراییل بس است – بالا غیرتاً بیاید و یکبار در نشست سازمان ملل از این حق ناحق صرفنظر کند تا قتل عام اسراییل در نوار غزه به برکت رأی مساعد دیگر اعضاء سازمان بند بیاید. آن وقت حوثی همانطور که از آغاز گفته است آمد و رفت کشتی ها را آزاد می گذارد و تجارت آقایان از سر گرفته میشود.

این مقدمات به کنار من از ورای حرفهای جناب وزیر به این نتیجه رسیدم که حضرتش از این سفر دو قصد دارد و فقط دو قصد: یکی دادن فراغ و  فرصت بیشتر به اسراییل برای ادامۀ کشتارها، دومی تبلیغات منفی در بارۀ شکایت آفریقای جنوبی به دادگاه لاهه علیه اسراییل به جرم “نسل کشی”.

در ارائۀ قصد اول، طبق معمول جز اظهار نگرانی مداوم برای گذشته و حال و آیندۀ اسراییل و نثار لعن و نفرت بی وقفه به حماس در میان شعارهایی بی پایه  که بر اثر تکرار تبدیل به صوت شده است و از معنا تهی از نوع:  “اسراییل حق دارد که…  / اسراییل تمام هم خود را میگذارد تا… ” چیزی در چنته نداشت. در ارائۀ قصد دوم، وزیر امور خارجه امریکا بدون آنکه بگوید چرا و چگونه، صفاتی از قبیل “بی پایه بودن” و “گمراه کنندۀ اذهان عمومی” را مناسب این شکایت دانست  که حکم “قُرم قُرم” تبلیغات منفی امریکا و شرکا را داشت و باید در انتظار “قرمساق”ش بود که نتیجۀ این مقدمه چینی ست!

متن شکایتنامه آفریقای جنوبی و دلایل وکلا برای اثبات بر حق بودن آن در  دادگاه لاهه برای من شنیدنی بود و آرام بخش –  گرچه هرچه گفته شد  شرح دردهای فلسطینیان بود که از نو می شنیدم،  منتها برای اولین بار با زبانی در خور بلایای خانمانسوزی که بر سر این مردمان  کار آمد  نجیب که از دنیا مهری ندیده اند باریده است. دفاعیۀ اسراییل را هم شنیدم و با شادی می گویم  از نظر کیفیت کار  به گرد پای شکواییه هم نمی رسید — (حتی بدون در نظر گرفتن پستی و حقارت دروغ های متعارف و تکرار تهمت هایی که پس از 7 اکتبر به حماس  می زنند و نادرست بودن اکثرش به اثبات رسیده و در دفاعیۀ وکلای اسراییل درج بود و قطعاً بر دادگاه تأثیری مثبت نخواهد گذاشت) —  و اقرار می کنم آن لحظه ای که آشفتگی اوراق وکیل مدافع انگلیسی،  وقار تئاتری و حرفه ایش را بر هم زد با مختصری شیطنت شادیم دو چندان شد.

امروز صد روز است که هر روز فلسطینی ها مرده های نوار غزه را می شمارند. تعداد از 25 هزار گذشت —   نزدیک به 13 هزارش جسد کودکان بود.  به علاوۀ 57000 زخمی و  10000 نامعلوم.

سعی می کنم به 10 هزار نفری که کسی از جا و مکانشان خبر ندارد و در آمار “نامعلوم” خوانده شده اند فکر نکنم چون مثل فلسطینی ها میدانم زیر خروارها آجر و تیر آهن و سیمان بناهای ویران مانده اند. به آن 5 هزار و هفتصد زخمی  هم نمی خواهم فکر کنم چون دیگر دوا و درمان و بیمارستانی برای مرهم گذاشتن بر زخمشان وجود ندارد و اگر فکر کنم جمع این ارقام را می بینم و بی تفاوتی دولت هایی که یک جو از غیرت و انسانیت مردم افریقای جنوبی در وجودشان نیست تا همتی از خود نشان دهند و مانع از ریختن خون بیشتر و ادامۀ قتل عام بی گناهان شوند گرچه نیک میدانند به دلیل این سستی و بی همتی امروز دنیا با میلیاردها سرنشینش به فرمان دو تن مجنون و بیمار می گردد.

زیرنویس

* دفتر الجزیره در دوحه پایتخت قطر است و بینندگان و شنوندگانش نیک میدانند که این شبکۀ خبری یکی از نادر کانال های تلویزیونی دنیاست که راست میگوید و اخبارش قابل اعتماد است و خبرنگارانش حتی پیش از ترکتازی اخیر اسراییل هدف تیر سربازان اسراییلی بوده اند.

آمار

25000  کشته بیش از 12500 کودک

57000 زخمی

بیش از 10000 نامعلوم

250 حمله به کارمندان مراکز بهداشتی

بیش از 600 پزشک و دستیار پزشک و پرستار کشته

بیش از 100 مامور سازمان ملل کشته

109 روزنامه نگار کشته

انتقال نزدیک 10 میلیون (حدود 85% جمعیت) از خانه شان  به پناهگاه های نا امن

بیش از 100000 بنا و ساختمان  مخروبه

بیش از 50000 واحد  مسکونی مخروبه

بیش از 234000 خانهٔ مسکونی نیمه مخروبه

از 38 بیمارستان 25 نیمه مخروبه مخروبه یا تعطیل

قطع پای بیش از 1000 کودک بدون داروی بیهوشی

70% ساختمان مدارس مخروبه

بیش از 200 امکنۀ میراث ملی به  ثبت رسیدهٔ و امکنه باستانی صدمه دیده یا مخروبه

200 مکان مذهبی مسجد و کلیسای بیزانسیو.. آسیب دیده یا تخریب شده

جدایی بخش شمالی غزه از بخش دیگر

85 % بیکاری

 50% گرسنه

400000 مبتلا به بیماریهای مسری