Home آرشیو حسن بهگر دنیای دیوانه دیوانه – حسن بهگر

دنیای دیوانه دیوانه – حسن بهگر

پس از 80 سال که از پایان جنگ دوم جهانی می گذرد فاتحان آن جنگ  در تدارک جنگی دیگر با یکدیگرند. روسیه که بیش از 27 میلیون کشته داده است در حالی  پیروزیش را با چین و برزیل و برخی دیگر از کشورها جشن می گیرد که قریب به سه سال است در جنگ اوکراین گرفتار است. پیش از آن به یاد داریم از سال 1990 که آمریکا با تصور یک قطبی کردن جهان به کشورهای خاورمیانه حمله کرد و کشورهای عراق و لیبی و افغانستان را  ویران نمود؛ از آن روز اوضاع جهان دگرگون شد و امروز با اشغال سوریه توسط نیروهای ترکیه و اسراییل و داعشی صحبت از حمله به ایران می شود.گرچه اکنون ترامپ کوشش می کند با توافق با ایران و روسیه به جنگ چین برود و اروپا را در این میان تنها گذاشته است ولی همراهی اروپا و اسراییل را با خود در این زمینه ندارد.

از آن طرف حمله یمن به کشتی ها ، دریای سرخ را که یک مرکز حیاتی در شبکه حمل و نقل بین المللی کرده است که آسیا ، اروپا و خاورمیانه را به هم وصل می کند، به کلی ناامن کرده است. حمل و نقل بین المللی در دریای سرخ  مختل شده  و هزینه های گزافی را به  تجارت جهانی تحمیل کرده است.

 دیوان بین‌المللی دادگستری (ICJ) و مجمع عمومی سازمان ملل متحد (UNGA) تأیید کرده اند که تمام دولت‌ها موظف‌اند هرگونه حمایت نظامی و اقتصادی از اشغال غزه و کرانه باختری توسط رژیم اسرائیل، از جمله اورشلیم، و همچنین حملات نسل‌کشی علیه مردم نوار غزه را قطع کنند. اما گوش نتانیاهو کر است و نمی شنود و یمن به طور بی‌رحمانه‌ای بمباران شد تا اسرائیل بتواند به  کشتار شبانه روزی مردم غزه ادامه بدهد. محاسبه ها درست از آب در نیامد و جنگ یمن برای ترامپ که وعده پایان جنگ داده بود گران تمام شد وبناچار خود را کنار کشید اما چه سود که اسراییل ساکت نمی شود و می خواهد به  جنگ افروزی و بمب اندازی ادامه دهد.

  اروپا با گردن گذاشتن به سیاست آمریکا در امر صادرات و سیاست خارجی  سهم قابل توجهی از قدرت مالی و سیاسی خود از دست داده و چین از فرصت بدست آمده برای تسلط بر بازارهای جهانی استفاده کرده و رشد خود را بالا برده  و اهداف بلند مدتی را برای خود تعیین  کرده است.

 روسیه به رغم در جنگ کوشش کرده که از نظر اقتصادی روی آب بماند ولی اروپا با ادامه جنگ اوکراین می خواهد زمان بخرد تا این تلاش روسیه را بی ثمر کند اما روسیه تا کنون موفق شده  هم اقتصادش را اداره کند و هم بخشی از خاک اوکراین را تصر ف نماید و فعلا دست بالا را در مذاکرات دارد و این برای اروپا غیرقابل تحمل است.

 آمریکا با حمله به کشورهای عراق ، افغانستان و لیبی نشان داد که ارزشی برای حاکمیت ملی دیگر کشورها قایل نیست و این به معنای  از بین بردن پایه های نظم جهانی بود که پس از جنگ جهانی دوم ظهور کرده بود. در این واقعیت جدید ، نظم جهانی سال به سال در اصول اساسی حقوق بین الملل تضعیف گردیده ودر جایی که اسراییل در روز روشن و روزانه بیش از 60 هزارنفر را که اکثریت آن را کودکان و زنان بی دفاع تشکیل می دهد کشته و همچنان می کشد یا در اوضاعی که رئیس جمهوری آمریکا مناطق دیگر جهان را به قباله خود یا اسراییل می اندازد یا در جهانی که  صدها مهاجر بدون هیچگونه سابقه کیفری از آمریکا به زندان های السالوادور فرستاده می شوند که به جرم اینکه فقط مهاجر بوده اند تا پایان عمر در آنجا بسر برند؛ سازمان های بین المللی از جمله سازمان ملل متحد دیگر اعتباری ندارند. در پیامد این بلبشوی جهانی، نوسانات و بالا و پایین رفتن غیرقابل پیش بینی  اقتصاد جهانی به طرز چشمگیری افزایش می یابد و بحران اقتصادی و ورشکستگی گریبان بسیاری از صنایع و بانک ها را می گیرد .

و اما ایران، در شرایط فعلی جمهوری اسلامی ناخواسته در برابر شرایطی واقع شده است که باید با آمریکا مذاکره کند . آن هم علنی ولی ظاهراًغیرمستقیم . نتانیاهو هم در رفت و آمد است . تا چه حد ترامپ از او حرف شنوی دارد دقیقا نمی دانیم ولی به هر حال از سیاست کلی اسراییل سرنخواهد پیچید هرچند ممکن است حاضر باشد امتیازهایی هم بنا به شخصیت ویژه ای که دارد بدهد تا صلح با ایران را بعنوان یک امتیاز بزرگ به نمایش بگذارد. می دانیم اسراییل ایران پر جمعیت وقوی را که بتواند در آینده خطری ایجاد کند نخواهد پذیرفت .یهودیان مذهبی در ایالات متحده در کنار ترامپ و نتانیاهو هستند. در اسراییل ما از یهودیان چپ و انساندوست دیگر اثری نمی بینیم چیزی که اسراییل در اوایل تاسیس آن از طیفی از آنها برخوردار بود و اکنون فقط مذهبی های تندروی هستند که از کشتن و شکنجه فلسطینیان لذت می برند. آنچه این روزها برای ایران رخ می دهد تاریخساز است و با تصمیمات متزلزل حکومتی چند پاره نگرانی ها ملت ایران روزافزون است.

به هر حال برای من متاسفانه آینده تاریک است و به آن خوشبین نیستم .با این اوضاع و احوال جهانی بسیار قابل قبول است که در این قرن یک جنگ هسته ای رخ  بدهد وبه ویژه آنکه این روزها شاهد جنگ هند و پاکستان که هر دو مسلح به سلاح اتمی اند هستیم.

آیا بشریت در انتظار آنست که پس از ایجاد نوعی زمستان هسته ای اگر اثری از آثارش باقی ماند به فکر چاره ای برای نجات انسان ها از مهلکه نابودی بیفتد؟ شک نیست  در این جنگ اتمی به طور بالقوه میلیارد ها انسان کشته خواهند شد تا شاید حرص و آز برخی رهبران مداوا شود.

علایم هشدار دهنده برای پرهیز از جنگ و کم کردن تنش ها کم نبوده است ولی نادیده گرفته شده و امروز با جهانی مسلح و آماده جنگ روبرو هستیم و بدبختانه این جهان از چهره های نامدار فرهیختگان و اندیشمندان انساندوست تهی شده است و جای آنان را امثال ایلان ماسک گرفته است که یک دست روی قلبش میگذارد و با دست دیگرش سلام هیتلری می دهد. بسیاری از مردم به این نمایش ها می خندند ولی این خنده ها مرگبارند.

 شنبه – ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴

Saturday – 2025 10 May