Home آرشیو حسن بهگر به کدام سو می روید؟- حسن بهگر

به کدام سو می روید؟- حسن بهگر

ایران در آستانه ی تصیمات سرنوشت سازی بسر می برد. پزشکیان در سفر به سازمان ملل ودر سخنرانی ها از مذاکره وصلح سخن گفت و حتا وزیر امور خارجه عراقچی ازمذاکره برای یک توافق برجام دیگر، سخن به میان آورد که نه تنها مورد استقبال ایالت متحده و هم پیمانشان قرار نگرفته بلکه بر تحریم ها نیز افزوده اند.

در این اوضاع و احوال پس از هفت اکتبر سال گذشته جمهوری اسلامی گام به گام به رویارویی با اسراییل کشیده شد و تصورم اینست که ترور اسماعیل هنیه و حسن نصرالله و چند تن از سران سپاه پاسداران خامنه ای را در شرایطی قرار داد که ناگزیر به حمله موشکی شد و این تله ای بود که نتانیاهو آرزومندش بود. گرچه کوشش وی برای کشاندن آمریکا به جنگ مستقیم با ایران به دلایل مختلفی هنوز به جایی نرسیده ولی او کماکان چشم به نتیجه ی انتخابات آمریکا دوخته تا خواستش را عملی کند.

حمله شنبه پنجم آبان ماه اسراییل گرچه با حمایت گسترده آمریکا بود ولی کماکان هم بایدن و هم دولت انگلستان از ج ا خواسته اند که به این حمله پاسخ ندهد و بدین ترتیب جنگ خاتمه یابد.

آری همه می دانند جنگ طولانی به نفع اسراییل نیست ولی از یاد نبریم که هم پیمانان آن قدرت تسلیحاتی ومالی بسیار دارند و قابل مقایسه با ایران نیست.

حال اگر خامنه ای بخواهد به نتانیاهو جواب بدهد باید چند میلیارد دلار دیگر برای حزب الله و حوثی ها از کیسه مردم ایران خرج کند. تصور می کنم که ادامه این کمک ها که از راه فروش نفت بدست می آید هم اکنون زیر سوال است . زیرا همان شاخک های فروش نفت  شاید مثل  شرکت میلاووس (Milavous Group Ltd.) ویکتور پسر شمخانی احتمال دارد تحریم شوند و افزون بر آن همین یکی دو روز پیش  پزشکیان رئیس جمهور چین را بصورت توهین آمیزی در انتظار گذاشت. قبلا هم حسن روحانی مرتکب اعمالی به مراتب زشت تر شده بود. راستی با این سیاست چارواداری به کجا می خواهند بروند؟

یکی به شرق می کشد دیگری به غرب و برای سیاست همدیگر پشت پا می گیرند و هرچه دیگری رشته پنبه می کنند. سیاست جناحی و منافع شخصی مطرح است و منافع ملت ایران مفقود.

حال یک پرسش اصولی اینجا مطرح می شود که آیا ایران موظف است در جایی که هیچ کشور عربی قدمی در راه حمایت از فلسطین برنداشته  سردمداران ج ا، ایران را قربانی فلسطین کنند؟

نیروهای نیابتی تا آنجا که  موجب عدم تعرض به ایران می شد کارکرد داشت و خوب بود ولی اکنون شرایط دیگر عوض شده و ادامه این سیاست به سود ایران نیست .

شاید حمایت مالی ، تسلیحاتی و اخلاقی و دینی برای حکومت اسلامی قابل توجیه بود ولی جنگ مستقیم چنین نیست زیرا به معنای وارد شدن در معرکه ای خطیر و کشنده است که  پیروزی در آن متصور نیست.

اسراییل حیثیت و مظلومیت خود را از دست داده است و به حد کافی وحشیگری و سبعیت خود را در معرض جهانیان قرار داده است و با مهر نسل کشی در دادگاه جهانی ننگین شده است و پی آمد آن برای اسراییل  به این آسانی هموار نخواهد شد.

من ساده انگاری نسبت به سیاست آمریکا و اسراییل ندارم . آنها دست از دخالت برنخواهند داشت و همه ی کوششان اینست که ایران را به سرنوشت عراق صدام دچار کنند و طرح پول نفت در برابر غذا را عملی کنند.

ایران طبق قانون بین الملل باید جواب بدهد ولی جنگ مشکل ایران را حل نمی کند و شرایط را دشوارتر می کند.  شک نیست ایران باید  مسلح شود و افراد قابل برای دیپلماسی دعوت شوند و همواره برای دفاع از کشور آماده باشد.

دیپلماسی ضعیف و ناکارآمد و اغلب خانمان برانداز است وقتی ج ا طرح دو دولت در اسراییل را قبول می کند به معنای دوفاکتو شناختن اسراییل است خوب چرا برای حل اختلاف مذاکره مستقیم نمی کند؟یکی نیست بپرسد شما که هنگام جنگ با عراق برای خرید اسلحه مذاکره داشتید چرا امروز طفره می روید؟

اوضاع ژئوپولتیک منطقه نیز در حال تغییر است. در حالی که اعراب برای ناسیونالیسم عربی متحد می شوند و ترکیه برای یک حکومت ترک زبان فعالیت می کند خامنه ای مدعی رهبری جهان اسلام است  و منکر هویت ملت ایران می شود و متحدان طبیعی خود را مثل آذربایجان را به دامن ترکیه و اسراییل می اندازد .ادامه این سیاست به کجا می رود؟

طی چند سال گذشته، امارات  در بازگرداندن سوریه به عرصه‌ی دیپلماتیک عربی نقش مهمی ایفا کرده است. سفر رئیس‌جمهور سوریه در مارس 2022 به امارات نقطه‌ی عطفی از نظر تجدید تدریجی قوای او به عنوان یک رئیس دولت “مشروع” از نظر دولتمردان عرب سنی بود.امارت در همسایگی ما  سیاست دوری از چین ، روسیه و ایران را تبلیغ می کند و بسیاری از دولتمردان حاکمیت جمهوری اسلامی در آنجا مشغول تجارت و پولشویی هستند و هیچ حرکت و فعالیتی در جهت منافع ملی ایران انجام نمی دهند سهل است گویی دشمن این آب و خاکند.

عراق نیز بیشتر تمایل پیوستن به عرب ها را دارد و بتازگی برای نخست وزیر عراق یک جنجال شنود راه افتاده است و ممکن است برای انتخابات دوره دوم او موثر باشد.

در لبنان چندین حزب مسلمان، مسیحی و سنی، با حمایت فرانسه و ایالات متحده، می خواهند حزب الله را محدود کنند.

ولید جنبلاط، رهبر دروزی ها، متحد دیرینه حزب الله، روز جمعه گفت که زمان برای “لبنانی که فقط ارتش در آن سلاح حمل می کند” فرا رسیده است.

جبران باسیل، رهبر جریان آزاد ملی لبنان طی مصاحبه‌ای ضمن قطع رابطه با حزب الله، به ائتلاف با سمیر جعجع، رئیس حزب القوات اللبنانية پیوست.
وی در یک مصاحبه خبری با انتقاد از مواضع منطقه‌ای ایران گفت:ایران از حزب الله و لبنان در جنگ نیابتی با اسرائیل استفاده می‌کند. ایران باید خودش مستقیما با آنها بجنگد نه از طریق ما.

جمهوری اسلامی مشکل امنیتی دارد و همه وقایع اخیر ترور رهبران حزب الله و  حماس گواه آنست و ترمیم این شکاف ها به سادگی میسر نیست و طولانی و پرمخاطره است و انداختن گناه امنیتی به گردن اجنه ها مشکلی را حل نمی کند.

ملت ایران در شرایطی نیست که پس از 46 سال تحمل انقلاب و جنگ هشت ساله با کشتاری که رژیم از جوانان کرده و نارضایتی عمومی و  نابودی سرمایه های کشور و مهاجرت نخبگان به خارج به یک جنگ فرسایشی دیگر تن بدهد . این حکومت به همبستگی ملی ما آسیب های فراوانی زده است و از اعتماد عمومی برخوردار نیست.

حال چرا باید حکومتی که از اقتصاد مفتضح و فساد ریشه ای برخوردار است و دیپلماسی محکم و استواری ندارد از نظر امنیتی بشدت آسیب پذیر است ؛ با همسایگانش روابط خوبی ندارد و .. وارد جنگی بشود که عاقبتش از دست دادن هست و نیست کشور است ؟  اگر توان اداره کشور ندارید راه را برای ایرانیان دلسوز و وطندوست باز کنید که به جای دادن شعار نابودی اسراییل به فکر توسعه و اقتصاد و سازندگی ایران باشند.

یکشنبه – ۶ آبان ۱۴۰۳

2024-10-27