Home سخن روز آرشیو سخن روز چرخش لازم- رامین کامران

چرخش لازم- رامین کامران

از موقعیت جنگی و موقعیت انقلابی، فوق العاده تر نداریم و ما در اولی هستیم. چنین موقعیتی تصمیمات فوق العاده و بزرگ می طلبد. تصور نمی کنم حکام ایران خواستار چنین تصمیماتی باشند یا اصلاً قادر به آن ها، ولی به هر حال می خواهم محض دلخوشی خودم چند نکته را بگویم.

همه می دانستند ولی وقایع اخیر نیز به همگان یادآوری کرد که نقطۀ قوت هر دولت در جنگ، همبستگی ملی است. این پیوند است که امکان تجهیز بیشترین نیرو را فراهم می آورد و به دولت امکان می دهد تا از تمامی امکانات کشور به بهترین شکل بهره ببرد.

ما می دانیم که مردم ایران ـ عموماً ـ به هیچوجه حس همبستگی با حکومت ندارند و اگر در برابر حملۀ اسرائیل چنین واکنش درستی نشان دادند، به دلیل وطنخواهی شان بود نه دلبستگی به اسلام یا متولیان اسلام حکومتی. البته تبلیغات دولتی، به اقتضای موقع، در عین کرنش به وطن و ملت که به هیچ کدام مهر خاصی ندارد ولی در این موقعیت لازم بود، از تبلیغ اهمیت اسلام هم وانماند. برخی تصور می کنند و طرفداران اسرائیل نیز که از شکست مفتضحانۀ اربابشان دل چرکین هستند، چنین رواج می دهند که حال دولت اسلامی از مردم انتقام خواهد کشید و در مقابل مردم ایران دست به شمشیر خواهد برد. یعنی به مردم ندا می دهند که حالا که طرف حملۀ خارجی را نگرفتید، در عوض، حکومت انتقام ما را از شما خواهد گرفت.

من به این شایعه پراکنی ها بها نمی دهم و دلیل نمی بینم که حکومت بخواهد در این موقعیت چنین رفتاری پیش بگیرد و اصلاً فکر نمی کنم توان سیاسیش را داشته باشد، حتی اگر دلیل برای این کار داشته باشد که آنرا هم نمی بینم. ولی تصور می کنم که موقعیت، تصمیماتی را از دولت می طلبد، در جهت ترمیم همبستگی ملی، که متأسفانه چندان محتملش نمی دانم.

روشن است که در این جا تغییر مسیر در جهت برگرداندن اختیار مملکت به دست صاحب اصلیش که ملت ایران است، را در نظر ندارم. این کار بدون تغییر نظام سیاسی کشور ممکن نیست و موقعیت فعلی نه اقتضای پافشاری بر چنین تغییری را دارد و نه مناسب رفتن به راه انجام آن است. شک ندارم که چه چنین تغییر رفتاری واقع بشود و چه نشود، مردم در دفاع از وطنشان تزلزل نشان نخواهند داد. ولی میل به همراهی آنها را با حکومت که حتماً لازمۀ دفاع موفق است، افزایش خواهد داد.

من روی یک نکته می خواهم تأکید کنم. از روز اول دیدیم که نقطه ضعف ایران در دعوایی که واقع شد، نه تسلیحاتی بود، نه استراتژیک بود و نه سازمانی. نقطۀ ضعف اطلاعاتی بود که به دشمن فرصت داد تا ضربات سهمگینی به قوای نظامی کشور بزند و به پیروزی برق آسای خیالی که در سر پخته بود، نزدیک بشود. بسیاری از ضعف پدافند هوایی کشور صحبت می کنند و درست هم می گویند، ولی از آن حیاتی تر رفع ضعف اطلاعاتی است. این بود که به دشمن فرصت ضربه زنی دقیق داد که اگر اطلاعات به دست نیاورده بود قادر به چنین عملیاتی نمی شد.

درست است که از بین بردن این نفوذ اطلاعاتی کار دستگاه های معین دولتی است و لابد این ها مشغولند. ولی چه بود که زمینۀ این نفوذ را مهیا ساخت؟ نفرتی که در بین مردم نسبت به دولت ریشه دوانده. اگر چنین نبود چگونه می شد که یک دولت خارجی که اصولاً هم هیچ محبتی در دل ایرانیان برنمی انگیزد، بتواند این تعداد جاسوس و حتی همکار عملیت جنگی استخدام کند؟ می دانم که دائم صحبت از مهاجران افغان میشود، ولی می دانیم که داستان محدود به این نیست و اگر ممکن است بشود چند افغانی فقیر را با کمی پول تطمیع کرد و از آنها همکاری گرفت، ایرانیانی که معمولاً وضع مادی بهتری دارند، باید انگیزۀ قویتری برای پشت کردن به وطن خود پیدا کنند.

روشن بگویم: اگر این طور مردم را از خود نرانده بودید این تعداد جاسوس در بین آنها پیدا نمی شد. ترمیم همبستگی ملی، قبولاندن این مطلب به مردم که فشار داخلی توجیه کنندۀ همراهی یا همکاری با اجنبی نیست، با کم کردن این فشار ممکن می ردد نه با دادن شعارهای فصلی ـ از نوع آن آسان گیری که در آستانۀ انتخابات انجام می گردد تا مردم را به شرکت در این نمایش ادواری ترغیب کند. ضعف اصلی شما این جاست و قابل مداواست، به قیمتی نسبتاً کم. دارو در بازار فراوان است. برای این کار لازم است که قدری از ایدئولوژی کم بگیرید تا بتوانید بر توان دفاعی کشور بیافزایید، همین و بس. وقتی نبرد مرگ و زندگی ملتی در جریان است، می توان توقعی چنین حد اقلی داشت.

نظرم متوجه همین خواست های موضعی و مقطعی و البته مشروع و موجهی است که طی این سال ها  از طرف مردم عنوان گشته است و مهم ترین آنها آزادی پوشش و لغو حجاب اجباری است. می دانم که زنان ایران، بعد از جنبش اعتراضی اخیر، به یمن شجاعت و پایداری و به رغم حکومت، در عمل این آزادی را به چنگ آورده اند. ولی رسمیت بخشیدن بدان که با در نظر گرفتن آزادی به دست آمده توسط جامعه، هزینۀ بزرگی را هم به حکومت تحمیل نمی کند، می تواند همبستگی ملی را در جنگ بزرگی که پیش روست و تا این جا فقط یک پرده از آنرا دیده ایم، تقویت نماید. باید در هر زمینه فکر پرده های بعدی ماجرا را کرد و این هم یکی است.

در عین حال می خواهم نکته ای را هم به ملت یادآوری بکنم. درست است که الان وقت مبارزه برای تغییر رژیم که تنها راه چارۀ واقعی خلاصی از نکبت حکومت اسلامی است، نیست. ولی هیچ جنگی هم مانع طرح خرده خواست هایی که شرط بهبود زندگانی روزمرۀ شماست، نبوده و نیست. فکر نکنید که چون جنگ است، نباید حرف بزنید و نمی بایست چیزی بخواهید. در خواستن حقتان تردید و تزلزل به خود راه ندهید. الان زمان خواستن هر حقی و به هر ترتیبی نیست، ولی بسیار چیزها را می توان خواست و گرفت. حکومت اگر پشتیبانی می خواهد باید بهایش را هم بپردازد. نه این که از مال خود چیزی به شما بدهد، بلکه حق خودتان را به شما برگرداند. اضافه بکنم که حکومت از خود چیزی ندارد که مال ملت نباشد. هر چه هست در نهایت مال خود شماست، اختیارش هم باید در دست شما باشد.

می دانم که احتمال شنیده شدن حرف و پیشنهادم آنقدر کم است که به نظر میاید زحمت بیهوده کشیده ام، ولی همین قدر که می دانم ناممکن نیست، نوشتم تا بار وجدانم را سبک کنم.

۸ تیر ۱۴۰۴، ۲۹ ژوئن ۲۰۲۵