خوش آمدید- رامین کامران
نامهٔ اخیر خانم هدایت (1) که در همه جا پخش شده، چراغ امیدی را روشن کرده است، زیرا نشان از جا افتادن فکر لیبرال در بین مخالفان نظام موجود دارد و البته قبول روزافزون ایدهٔ براندازی. ظاهراً خانم هدایت فعالیت سیاسیش را از دفتر تحکیم وحدت (حوزه و دانشگاه) شروع کرده که نیاز به معرفی ندارد. حتماً پیگیران امور سیاسی، با برخی از اعضای این دفتر هم که به خارج آمده اند، آشنایی دارند…
گفتم که تحول عقاید خود خانم هدایت و بیش از آن، اقبال به نامهٔ اخیر ایشان، مایهٔ امیدواری است. می خواهم این جا از مطالبی که خانم هدایت در نامه اش مطرح نموده، طرح وسیع تری ارائه بدهم تا دورنمای مسئله روشن تر شود و ببینیم به این ترتیب به کجا می توانیم برسیم.
به تعریفی که خانم هدایت از لیبرالیسم ارائه کرده و پایهٔ کارش قرار داده کار ندارم، چون تعاریف بسیار متنوع است و لیبرالیسم که در برابر نقد بیرونی بیشترین پذیرایی و انعطاف را دارد، حتماً جا برای برداشت های متنوعی که لیبرال ها از خود این مکتب عرضه می دارند، نیز دارد.
دو نکته را می خواهم یادآوری کنم.
اول این که مدت هاست مثلث لیبرالیسم، براندازی و لائیسیته ـ و نه سکولاریسم ـ که خانم هدایت می گوید، در فضای سیاسی ایران عرضه شده است. خود ایران لیبرال بیش از دو دهه است که دائم در این زمینه فعالیت داشته و به انواع طرق در راه شناساندن این سه، منطق پیوند آنها و اهمیتشان برای آزادی ایران، کوشیده است. البته قابل درک است که کسی که در داخل ایران است، با هزار مشکل که زندانی شدن فقط یکی از آن هاست، درگیر است و اطلاع چندانی از وضع خارج ندارد، تصور کند که تا به حال کاری در این زمینه نشده و باید تازه شروع کرد.
نکتهٔ دوم مربوط است به وجه تاریخی کار که بی توجهی به آنرا نمی توان زاییدهٔ دوری و بی اطلاعی دانست. کسی که در ایران از لیبرالیزم صحبت می کند، نمی تواند به نقطهٔ ورود آن به ایران که انقلاب مشروطیت است، نقطهٔ عطف آن که نهضت ملی به رهبری مصدق است و بخصوص آخرین نمایندهٔ شاخص آن که شاپور بختیار است، بی توجه باشد ـ بخصوص وقتی از انقلاب پنجاه و هفت به عنوان فاجعه یاد می کند.
خلاصه کنم. این نکته لیبرالیسم و براندازی و لائیسیته به هم بسته است و نمی توان جدای از هم بدان ها تحقق بخشید، کشف جدیدی نیست. روشن است که باید این سه را در کنار هم به کار گرفت و البته برای این کار باید استراتژی داشت. اینرا هم سال هاست که ما عرضه کرده ایم. علاوه بر این، باید به سیر تاریخی فکری که بدان باور داریم توجه داشته باشیم. بیش از یک قرن از انقلاب مشروطیت گذشته و ما در خلأ عمل نمی کنیم. توجه به این نکات هم از بابت فکری روشنگر است و هم از بابت عملی، راهگشاست.
به این ترتیب است که خواهیم توانست اتحادی بین خارج و داخل را سازمان دهیم و با عمل پیگیر و درست، نظام اسلامی را به زیر بکشیم و کشورمان را به راه آزادی و رفاه بیاندازیم. نامهٔ خانم هدایت اولین متنی است که از داخل آمده و درست به این راهی می رود که ما سال هاست صاف کرده ایم. مقدمش را باید مبارک دانست و امید داشت که دنبالهٔ جدی پیدا کند.
(1)- ما لیبرالها کجای میدان براندازی ایستادهایم؟ بهاره هدایت
۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ۱۰ بهمن ۱۴۰۱
این مقاله برای سایت (iranliberal.com) نوشته شده است و نقل آن با ذکر مأخذ آزاد است