گذارازحکومت اسلامی درایران وبرنامه چشم اندازی برای آینده – شیردخت زیارتی
، استاد سابق دانشگاه ، دکترای اقتصاد آموزش و پرورش ، مشاور یونسکو، برنامه توسعه سازمان ملل ، اتحادیه اروپا و مدیر مطالعاتی بانک جهانی
گذار از حکومت مطلقه ولایت فقیه
– گروهی از مخالفان حکومت اسلامی در ایران نگاه به خارج و حمله نظامی برای رهایی ایران دارند . من با این گروه موافق نیستم چون نگران آسیب جدی به زیرساختهای کشور هستم . در ایران امروز بطورتقریبی 240نیروگاه مشتمل به نیروگاههای برقی ، گازی ، خورشیدی یا برقی – آبی وجود دارد.
– احتمالا ۵ نیروگاه هسته ای نیز وجود دارد . تعدادی از نیروگاهها اطراف شهرهای بزرگ هستند. پایگاههای هسته ای برای کمک به نیروگاههای برقی می باشند و تا چه حد در جهت دفاع و امنیت ملی است نیازمند ارزیایی تخصصی است . در صورت از بین رفتن زیرساختهای کشور که نیروگاهها و پایگاهها قسمتی از آن است ، میلیاردها دلار هزینه و زمانی نزدیک به ۱۰۰ سال برای بازسازی آن نیاز است . به افغانستان و عراق نگاه کنیم . کشورهای خارجی دلسوز مردم ایران نیستند . حکومت اسلامی در ایران هم نماینده مردم نیست . برای رژیم آنچه مهم است در قدرت ماندن به هر قیمتی برای ادامه غارت این سرزمین است . بنابراین اولا باید از خودمان بپرسیم که حمله نظامی یک کشور خارجی به سرنگونی رژیم می انجامد؟ به چه قیمتی؟ جنگ به تمام ساختارهای آب ، برق ، گاز، جاده ، حمل و نقل آسیب جدی می زند .
– آمریکا به عراق حمله نظامی کرد ، صدام حسین را از میان برداشت ولی بعد از20 سال عراق در چه وضعی است؟ یا بعد از30 سال که از جنگ ایران و عراق می گذرد هنوز خوزستان بازسازی نشده است . اسرائیل به طور قطع مایل به حمله به ایران است و شاید رژیم را سرنگون کنند . ولی ایران را به فلسطین دوم تبدیل می کند .
– آمریکا بدون حمله نظامی ، چنان قدرتی قبل از انقلاب در ایران داشت که مانع پیوستن ارتش به بختیار شد و یک ژنرال آمریکائی چنان اختیاری داشت که تاریخ خروج شاه را تعیین می کرد و اگر شاه اطاعت نمی کرد ترور می شد ، چنانکه ملک فیصل در عربستان و قاسم در عراق ترور شده بودند . جنگ و حمله نظامی نه تنها زیرساختهای کشور را داغون می کند ، تجاوز به زنان و قتل های مشکوک و امثالهم را نیز موجب می شود .
– بعضی مثال کره جنوبی را می زنند ، کره جنوبی از شکاف ژاپن و آمریکا استفاده کرد ، اما در نهایت خودش ، خودش را ساخت . ژاپن هم بعد از جنگ با کار شبانه روزی خودش را ساخت .
– من گاهی مثال فرانسه را در زمان جنگ جهانی دوم می زنم . آمریکا فرانسه را یاری کرد که آلمانها را بیرون کنند . مثال می زنم که چتربازان آمریکایی از آسمان فرود می آمدند مورد اصابت گلوله چه کسانی قرار می گرفتند؟ گلوله سربازان فرانسوی تحت فرمان آلمانها ، همیشه از خود پرسیده ام که چرا ؟ سرباز فرانسوی که اسلحه به دست داشت به جای تیراندازی بطرف چتربازان آمریکائی به فرمانده آلمانیش تیراندازی نمی کرد؟ قبرستان شمال فرانسه پر است از قبر چتربازان آمریکائی که به دست سربازان فرانسوی کشته شده اند . آمریکائیهایی که برای نجات فرانسه جانشان را به خطر انداخته بودند تا نازیهای اشغالگر را از این کشور اخراج کنند . وقتی آمریکائیها به دروازه پاریس رسیدند ژنرال دوگل از آنها خواست که وارد پاریس نشوند. آنها منتظر ژنرال لکلر فرانسوی شدند تا بیاید و به آنها ملحق شود و اول فرانسویها وارد پاریس شدند . یعنی ژنرال دوگل از همان لحظه نه تنها خروج آلمانهای نازی را می خواست بلکه خروج آمریکائیها را هم طالب بود . آمریکائیها رفتند . از خود می پرسم چرا در ایران هر کس و هر نیروئی آمد ماند ؟ مغلولها آمدند و ماندند ، عر بها آمدند و ماندند ، ما هنوز گرفتار تسلط اعراب و فرهنگ عقب مانده عرب بر کشورمان هستیم . بهر حال گزینه کمک خارجی قطعا استقلال کشور را به خطر می اندازد و خطر آسیب به زیر ساختها را نیز در پی دارد و نباید جزگزینه ها باشد .
– آیا تحریم ها می تواند موجب سرنگونی حکومت مطلقه فقیه در ایران شود؟ آیا تحریم ها می تواند رژیم را از پای درآورد؟ تحریم ها زندگی مردم ایران را مشکل کرده است ، امنیت را از بین برده ، اقتصاد را راکد کرده ، همان تولید ناچیزی را که داشتیم از بین برده است ، تحریم ها فقط جامعه ایران را فقیر کرده و ما را از زنجیره دنیا بیرون انداخته است .
– تحریم ها موجب شد که حکومت برای دور زدن آنها به روشهای مخفیانه برای صادرات و واردات دست بزند . همین مخفی کاری ها فساد و اختلاس را آسان و همه گیر کرد . تحریم ها فرصت توسعه صنعتی کشور را به باد داد . ما برای صنایع به سرمایه گذاری خارجی ، که تکنولوژی پیشرفته را به کشورمان بیآورد ، نیاز داشتیم تا مانند چین صنعتی شویم . باید تحریم ها برداشته شود تا مردم گرسنه نباشند و بتوانند با استبداد مبارزه کنند . پس تحریم راه سرنگونی رژیم نیست .
– امکان کودتا به وسیله ارتش یا سپاه هم وجود ندارد . سران ارتش از خودی ها هستند . ارتش مقابل مردم نمی ایستد ولی قادر به کودتا هم نیست . سپاه هم در مقابل ارتش است و هم در مقابل مردم و ۱۷ سازمان اطلاعاتی وجود دارد . سپاه در حفظ حکومت منافع سیاسی و اقتصادی دارد . در درون سپاه شکاف نیست و فرماندهان سپاه دمکرات نیستند . سپاه پاسدار انقلاب اسلامی و شریک آخوندها و رهبرشان است . نه پاسدار دموکراسی و مردم . بسیج هم ، در مقابل پلیس و مردم است . یعنی اگر جنبش همگانی درگیرد احتمال اینکه گروهی از ارتش و پلیس به مردم بپیوندند هست .
– مبنای ماندگاری رژیم حکومت مطلقه استبدادی ولایت فقیه ، نیروی نظامی اش است ، چون دیگر پایه مردمی ندارد . اگر نیروی نظامی به طرف مردم بیایند ، رژیم سرنگون می شود . در چه حالتی نیروی نظامی به طرف مردم می آید؟ وقتی که جنبش قدرتمندی با اعتصابات سراسری مقابل رژیم باشد. باید دانست که نیروی نظامی آخرین قشری است که از ترس مجازات در آینده وقتی امیدی به ماندگاری نظام اسلامی نباشد به مردم می پیوندد . پس کودتا ممکن نیست . بهر حال در هرکجا کودتای نظامی شده ، اوضاع بدتر شده است . حکومتهای نظامی همه استبدادی هستند .
آیا با دست خالی می توانیم از شر این رژیم تا دندان مسلح و فاسد خلاص شویم؟ بله می توانیم تحریم انتخابات به دنبال تحریم مساجد زمینه را برای برقراری دموکراسی و حکومتی لائیک آماده کرده است. آمارها نشان می دهد که ۷۰ درصد مردم ، خواهان جدائی دین از حکومت هستند و ۸۰ درصد با حجاب اجباری مخالفند . به خیزشی قوی که اعتصابات سراسری را در پی داشته باشد نیاز است . – حجاب پاشنه آشیل رژیم است ، به گفته فرمانده نظامی سپاه ” اگر حجاب از دست برود همه چیز از دست می رود . حجاب پرچم حکومت اسلامی ولایت فقیه است . “
– اقدامات غیرانسانی و خشونت بار به منظور اجرای سیاست حجاب اجباری هرگز زنان را از مبارزه بازنداشته است . من خود به عنوان زنی که اولین تظاهرات علیه حجاب اجباری را از دانشگاه تهران شروع کردم و به سرعت ، به یاری سایر زنان مبارز ، این تظاهرات میلیونی شد هرگز از مبارزه دست برنداشتیم . ما زنان ، خمینی را به عقب نشینی و ادار کردیم . زمینه را برای گذار از جمهوری اسلامی آماده کرده بودیم . خمینی برای ماندگاری جنگ با عراق را راه انداخت . جنگ به او فرصت داد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که مدافع رژیم باشد ونه مدافع مردم و بعد سازمان بسیج اسلامی و نه ایرانی را سازماندهی کند . رژیم اسلامی به تدریج سپاه فاطمیون افغانی ، حشد الشعبی عراقی ، زینبیون پاکستانی ، حزب الله لبنانی ، حوثی های یمنی و ثارالله و امثالهم یکی پس از دیگری را ایجاد کرد .
– در قیام سال ۸۸ مردم از تقلب در انتخابات خشمگین شدند و سپاه با خشونت به جان مردم افتاد . با کشتن ندا آقاسلطان و بسیاری دیگر، میلیونها ایرانی را که هنوز به برپایی دموکراسی امید داشتند ، به مخالفان تبدیل کردند . قیام های ۹۶ و ۹۸ را نیز به شدت سرکوب کردند . زندانها پر شد از انقلابیون سال ۵۷ که مخالف رژیم شده بودند ، مثل مجاهدین ، پیکاریها و سایرین . شانس تغییر رژیم بطور مسالمت آمیز از دست رفت . خود سوزی خانم دکتر هما دارابی ، هم چنین سحر خداوردی که دختر آبی لقب گرفت اوج اعتراضات را رنگین کرد .
– کشته شدن مهسا ، در1401جنبش انقلابی زن – زندگی – آزادی را جرقه زد . باز به طور خودجوش بدون حزب و سازماندهی زنان به خیابان ریختند و این بار مردان هم به حمایت از آنان برخاستند .
– کلمه ” زن ” و خصوصیت مدرن و لائیک این جنش زنان جهان را به حمایت از زنان ایران ترغیب کرد . خیزش انقلابی زن – زندگی – آزادی اپوزسیون داخل و خارج را متحد کرد . اما قشر خاکستری که مردم عادی بودند به جنبش نه پیوست . چون از تجزیه کشور می ترسید و حفظ تمامیت ارضی را در خطر می دید ، چون از خطر جنگ مسلحانه داخلی و سوریه ای شدن می ترسید و چون آلترناتیو قوی با برنامه ای روشن در اپوزسیون نمی دید .
خیزش انقلابی زن – زندگی – آزادی به جای دنباله روی و شخصیت پرستی یک طرز فکر یا دکترین را دنبال می کرد . رهبری و حزبی نداشتند : سلطنت طلبان اطراف رضا پهلوی سعی کردند رهبری را از خارج از کشور به دست بگیرند و شعار مرد ، میهن آبادی سردادند . پی آمد آن سرکوب شدید و خونبار بود . صدها کشته ، هزاران زخمی و صدهزار زندانی ، جنبش را از خیابان به مدرسه ها کشاند .
مردمی که فرزندانشان کشته ، اعدام ، کور ، ناقص ، زندانی و شکنجه شدند و خودشان هنگام تحویل جسد فرزندانشان وقتی اعتراض می کردند ، زندانی می شدند و شلاق می خوردند . دختران و پسران را با ساچمه کور کردند و در مدارس مسموم کردند .
– مردم مساجد را ترک کردند از ۷۵۰0۰ مسجد ، ۵۰0۰۰ کاملا غیرفعال شد . قسمتی هم فقط پیش نماز داشت ولی نمازگزار نداشت و خالی بود . سپس انتخابات مجلس را تحریم کردند . پس از آنان انتخابات رئیس جمهوری را بی رونق کردند( فقط کسانی که می ترسیدند شغلشان را از دست بدهند برای دریافت مهر روی شناسنامه به پای صندوق رفتند ) . زنان تاکتیک مبارزه را عوض کردند و به نافرمانی مدنی پرداختند . بی حجاب با موهای افشان در خیابانها راه می رفتند ، حتی می رقصیدند .
– مردم از دین زده شدند . اخیرا در کشوری که خروج از دین اسلام مجازات اعدام دارد در یک تحقیق دولتی که نتایج آن را پنهان می کنند ولی باز هم به بیرون درز می کند . 32 درصد خدا ناباور و ندانم گرا ، خود را معرفی کردند ( 22 درصد خدا ناباور و ۸ درصد ملحد) . قطعا اگر مردم نمی ترسیدند این میزان بسیار بیشتر علنی می شد . در کشوری که زمانی ۹۴ درصد خود را مسلمان شیعه میدانستند ، امروزه همه مسلمانان شیعه ، سنی و عارفان به ۴۰ درصد نمی رسند . زمینه برای گذار آماده است . جنبش زن – زندگی – آزادی – با نافرمانی مدنی زنده نگاه داشته شده است و به یک آلترناتیو قوی با برنامه ای روشن نیاز است . من برنامه ائی را به بحث آزاد می گذارم .
ارائه یک چشم انداز کشورداری برای ایران فردا
– ایرانیان یکبار در سال ۵۷ ندانسته به جمهوری اسلامی رای دادند، بدون اینکه بدانند محتوای آن چیست. در یک همه پرسی دیگر به ولایت مطلقه فقیه رای دادند و دچار مشکل بزرگی شدند. برای اینکه این اشتباهات تکرار نشود، از همین امروز بیاندیشیم که چه نوع حکومتی برای کشور داری می خواهیم تا در آینده ندانسته رای ندهیم. نویسنده فکر می کند که مردم در سال ۱۳۵۷ می دانستند چه نمی خواهند و آن حکومت سلطنتی استبدادی بود، ولی نمی دانستند چه می خواهند؟ با همه پرسی اول انقلاب در چاله افتادند و با دومی در چاه سقوط کردند .
– حالا فکر کنیم که برای آینده چه می خواهیم؟ حکومت ارثی سلطنتی را رد کردیم و حکومت مادام العمر ولایت فقیه را هم رد خواهیم کرد. به این نتیجه رسیدیم که تنها شرط حکومت باید «شایسته سالاری » و برای مدت معین باشد .
1- جمهوری مطلوب برای آینده ایران
جهوری مطلوب برای آینده ایران چه می تواند باشد؟
در زمان ما جمهوری ها بسته به نظام سیاسی یا اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی خود می توانند اشکال مختلفی داشته باشند . می توان با مطالعه آنها و نقاط قوت و ضعفشان برای ساختن نوعی جمهوری که با کشورمان هماهنگی داشته باشد الهام گرفت که با وجود اینکه از آنها استفاده می کنیم ولی مدل مورد نظر ما هیچکدام از آنها نظرعینا نخواهد بود و از معایب آنان پرهیز می کنیم . نویسنده چند نمونه ای را ذکر می کند . از همه بهتر جمهوری نیمه ریاستی مثل فرانسه است .
– جمهوری فرانسه که حکومت واحد و غیر متمرکز است. قدرت به مدت 5 سال در دست رئیس جمهور منتخب در انتخابات عمومی دو دوره ای است . هر فرد که امضای ۵۰۰ شهردار را داشته باشد می تواند کاندید بشود . رئیس جمهور پس از روی کار آمدن نخست وزیر را برمی گزیند . نخست وزیر هیات دولت را با مشورت رئیس جمهور به مجلس پیشنهاد می کند . این هیات باید مورد تائید مجلس فرانسه که منتخب مردم است برسد . اگر مجلس به نخست وزیر و هیات دولت رأی اعتماد ندهد ، رئیس جمهور باید کسی را به عنوان نخست وزیر و نخست وزیر باید هیاتی را که مورد پذیرش مجلس است پیشنهاد کند تا تائید شوند .
– در فرانسه ، به سیستم حاکم نیمه ریاستی می گویند که قدرت بین رئیس جمهور و مجلس تقسیم می شود . شهروندها چند بار مستقیما در انتخابات سطوح مختلف ، شرکت می کنند . 1- در انتخاب شهردار ، 2- در انتخاب استاندار هر منطقه ، ۳- انتخاب نمایندگان مجلس ( شورای ملی ) ، 4 – انتخاب رئیس جمهور و نهایتا انتخاب 5 – نمایندگان کشور در پارلمان اروپا . پنج بار انتخابات برگزار می شود .
– معایب آن : در مدل فعلی که به جمهوری پنجم ، معروف است . یک ماده قانونی وجود دارد ( به نام
( 49-3که به رئیس جمهور اجازه می دهد هرگاه مجلس لایحه دولت را رد کرد با استناد به آن ماده لایحه را قانونی کند و یعنی در این صورت به اجازه مجلس نیاز ندارد . این ماده بنظرمن در مدل ایرانی آن باید برداشته شود . این ماده قانونی را ژنرال دو گل در جمهوری پنجم فرانسه وارد کرد که در موارد اضطراری به رئیس جمهور اختیارات ویژه بدهد انصافا رئیس جمهور فعلی امانوئل ماکرون هر بار که با رای منفی مجلس روبرو شده ، از این ماده به نفع عدالت اجتماعی استفاده کرده است که اگر نبود بسیاری از رفورمها و اصلاحات صورت نمی گرفت. مثلا در مورد بازنشستگی طبقات محروم مثل زنان روستائی با مشکل جدی روبرو شده بود و با کمک این ماده قانونی مشکل را حل کرد . با این حال نمایندگان مجلس استفاده از این ماده قانونی را نوعی دیکتاتوری رئیس جمهور می دانند . البته لازم به تذکر است که ژاک شیراک رئیس جمهور اسبق فرانسه در زمان رئیس جمهوریش از این ماده ، برخلاف میل نمایندگان مردم برای از سرگیری آزمایشات اتمی استفاده کرد و آلودگی محیط زیست را در یکی از جزایر فرانسوی و نارضایتی مردم منطقه را ایجاد کرد . در نتیجه نمایندگان مایل به حذف این ماده قانونی هستند و می خواهند نوع جدیدی از جمهوری که آن را نوع جمهوری ششم می نامند پایه گذاری کنند که هنوز در حال بحث در فرانسه است . جمهوری مطلوب برای ایران آینده ، مدلی پیشرو با الهام از جمهوری ششم آینده فرانسه می تواند باشد . نویسنده پیشنهاد می کند :
– یک جمهوری با سیستم غیرمتمرکز با دو مجلس که نمایندگان منتخب و مستقیم مردم خواهند بود ، داشته باشیم . شهردار و استاندار هم در انتخابات جداگانه به وسیله مردم برای مدت ۵ سال انتخاب شوند که هر یک شورای شهر و شورای استانداری را معرفی می کنند . رئیس جمهور هم با رای مستقیم مردم انتخاب می شود و هر کس امضاء ۵۰۰ شهردار که خودشان منتخب مردم هستند را داشت می تواند کاندید رئیس جمهوری باشد . دین و جنسیت رئیس جمهور در کاندید شدن او تاثیری نداشته باشد. تعداد کاندید زن و مرد برابر باشد . یک فرد بیش از دوبار پیاپی نمی تواند رئیس جمهور بشود ( یعنی مجموعا ده سال) این نوع جمهوری که رئیس جمهور حق منحل کردن مجلس را نخواهد داشت غیر از شرایط اضطراری مثل جنگ و حمله خارجی و رئیس جمهور رئیس دولت یعنی نخست وزیر را انتخاب می کند که مناسب است . چون این دو باید با هم کار کنند و توافق داشته باشند ، رئیس جمهور اموربین المللی و رئیس دولت امور داخلی را اداره می کند و با هم مشورت می کنند . رئیس دولت ، وزرا را انتخاب می کند . این دولت به مجلس پیشنهاد می شود و رای نمایندگان آنها را تائید می کند یا نمی کند. در صورت عدم تایید ، تغییراتی در هیئت دولت صورت می گیرد و دوباره رأی گیری نمایندگان را در پی خواهد داشت . رئیس جمهور حق انحلال دولت را دارد و نمایندگان حق استیضاح دولت و وزرا را دارند . دولت و وزرا ، باید در مقابل مجلس پاسخگو باشند . در صورت انحلال دولت به وسیله رئیس جمهور، نخست وزیر جدیدی را مامور تشکیل دولت می کند . در جمهوری مطلوب برای آینده ایران هیچ ماده قانونی نباید به رئیس جمهور و دولت اجازه بدهد که لایحه ای بدون نظر مجلس ، قانونی و اجرا بشود . باید تعادل بین قدرت رئیس جمهور و مجلس برقرار باشد نه اینکه یکی قدرت بیشتر داشته باشد .
– درمقایسه با جمهوری های دیگر، نوع جمهوری آینده فرانسه که اشکالات فعلی را که ذکر کردم نداشته باشد که آن را جمهوری ششم می خوانند به نظر نویسنده بر جمهوری های دیگر مثل آمریکا ، ایتالیا ، فدرال آلمان و سوئیس برتری دارد . مدل آمریکا به نظر نویسنده مطلوب نیست . چون رئیس جمهور خیلی قدرت دارد و در مقابل مجلس پاسخگو نیست . این امر در اسرائیل هم صدق می کند . برعکس در جمهوری ایتالیا و آلمان که در آن مجلس بسیار قوی است دولت دارای ثبات نیست . ایتالیا جمهوری پارلمانی منطقه ای دارد . رئیس جمهور یک نقش تشریفاتی دارد. ایران اگر جمهوری مثل ایتالیا و آلمان داشته باشد . باید برای یک رئیس جمهور تشریفاتی هزینه کند . کاخ و تشریفات رئیس جمهور بر مردم تحمیل می شود و رئیس جمهور نقش تصمیم گری ندارد . مجلس به حدی قوی است که می تواند دولت را تعیین و یا برکنار کند . تعویض مکرر دولت کشور را بی ثبات می کند . در مقابل این دو نوع جمهوری یعنی جمهوری آمریکا که رئیس جمهور خیلی قدرت دارد و گاهی قدرتش به او امکان دیکتاتوری می دهد و نوع دیگر ایتالیا و آلمان که مجلس بسیار قوی است و رئیس جمهور تشریفاتی است و گاهی دولتها نمی توانند بیش از سه ماه دوام بیاورند ومجلس دولت را منحل می کند ، کشور را بی ثبات می نماید ، جمهوری فرانسه که نیمه ریاستی است بهتر است ، که قدرت بین رئیس جمهور و مجلس تقسیم می شود و کشور ثبات دارد .
در بحثی که در مورد این موضوع در حزب سوسیال دمکرات لائیک ایران برقرار شد . انواع جمهوری ها مورد مطالعه قرار گرفت و نویسنده جمهوری فرانسه را برای ایران آینده پیشنهاد کرد و آن را مطلوب دانست . یکی از شرکت کنندگان مدل کشور سوئیس و جمهوری فدرال را پیشنهاد کرد . به نظر نویسنده برای ایران ایده آل نیست چون هرگاه که حکومت مرکزی در ایران ضعیف شده زمزمه تجزیه طلبی از طرف بعضی گروه ها شروع شده و جنگ تولید کرده است . در جنبش انقلابی زن – زندگی – آزادی ، مردمی که قشر خاکستری نامیده شدند از ترس تجزیه طلبی به میدان نیامدند. اینان فرزندانشان را در میدان می دیدند که بسیاری کشته و اعدام ، کور و ناقص العضو ، زندانی و شکنجه شدند ولی خود به میدان نیامدند و برای اعتراض به کشتن فرزندان معترضشان شلاق هم خوردند ولی برای حفظ تمامیت ارضی کشور به خانه ها برگشتند . از سوریه ای شدن و جنگ داخلی می ترسیدند . بنابراین خطر تجزیه طلبی ، ترس از یک جمهوری فدرال که ممکن است به تجزیه بینجامد ، را ایجاد می کند . اگر در آلمان فدرال یا سوئیس مردم در ایالات مختلف هستند و با سایر ایالات در صلح و صفا زندگی می کنند ، این امر در ایران فعلی و یا بلافاصله پس از تعویض نظام ولایت مطلقه فقیه به وقوع نمی پیوندد . باید اذعان کرد که نا برابری و بی عدالتی که سالها قبل و بعد از انقلاب در مورد هم وطنان مناطق مختلف ایران از کرد و ترک ، لر و عرب زبان و امثالهم بوده موجب شده که آنها مثل بمبی قابل انفجار باشند که با اولین جرقه ، منفجر شده و تجزیه کشور صورت گیرد .
– باید چندین سال با برنامه روشن و عادلانه ، نابرابری های منطقه ای در ایران را زدود . و باید با برنامه غیرمتمرکز و استانی به نیازهای این مردمان رسیدگی کرد و تعادل در کشور فراهم کرد . شاید در آینده دورتری امکان فدرالیسم بدون تجزیه فراهم شود ولی فعلا این نوع جمهوری فدرال خطرناک به نظر می رسد . جمهوری فرانسه که عدالت اجتماعی را نسبت به طبقات کم درآمد رعایت می کند آنها از مسکن دولتی ، آموزش مجانی برای فرزندانشان ، بیمه های بهداشتی مجانی و حقوق بیکاری و کمک هزینه برای خرید مواد غذائی و وسایل تحصیلی و حتی کارت مجانی برای مترو و اتوبوس دارا هستند این سیستم که عدالت را ممکن می سازد به نظر مطلوب است . یعنی یک جمهوری سوسیال دمکرات لائیک عملا در فرانسه دیده می شود که ما هم می توانیم از آن برای جمهوری آینده ایران الهام بگیریم .
2 – برنامه برای جدایی دین از سیاست در ایران آینده با نئولائیسیته :
– نئولائیسیته یک مکانیزم جدائی دین از سیاست بطور پایدار برای جوامع اسلامی بطور کل و ایران بعد از گذار از حکومت اسلامی بطور اخص است . این مکانیزم یک سری ارزشهای فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی ضد تبعیض و صلح آمیز را پایه ریزی می کند.
بطور خلاصه این مکانیزم جدید از لائیسیته فرانسوی الهام گرفته است و به آن دو قسمت جدید افزوده است . این دو قسمت عبارتند از
1- نظارت دولت بر نیروی انسانی نهاد مذهبی (روحانیون) ؛
- – کنترل دولت بر امکانات مالی و مادی نهاد مذهبی است .
تفاوت دیگر بین لائیسیته غربی و نئولائیسیته گسترش آموزش و پرورش لائیک به آموزش رسمی – نیمه رسمی و غیر رسمی است .
– روش تحقق آن نه تنها از بالا به پائین با جدائی دین و نفوذ آن از حکومت ، بلکه از پائین به بالا ، بوسیله سیستم رسمی آموزش ویرورش، آگاهسازی و سواد آموزی بزرگسالان ، تلویزیون ، مطبوعات و فضای مجازی است . هدف طرح نئولائیسیته ، جلوگیری از بازگشت دین گرائی و تبدیل ” جدائی دین از حکومت ” به ” جدائی پایدار دین از سیاست ” است .
( برای اطلاعات بیشتر در مورد مکانیزم نئولائیسیته به مقالات 1- اسلام و لائیسیته مدرن ، 2- لزوم نئولائیسیته برای کاهش نابرابری زن و مرد ، 3- لزوم نئولائیسیته برای آموزش و پرورش در ایران . 4- لزوم نئولائیسیته برای لغو اعدام در ایران که در سایت ایران لیبرال ، درسال ۲۰۲۴ منتشر شده است و هم چنین مقاله ای به زبان فرانسه که در سایت حزب سوسیال دمکرات ولائیک ایران ، بنیاد آزادی اندیشه و بیان در ۲۰۲۴ انتشار یافت تحت عنوان islam et laicite nouvelle است .
هم چنین می توانید به مصاحبه های رادیو پارس ، صدای زوریخ در یوتیوب ، مصاحبه تلویزیون رنگین کمان ( گذار از جمهوری اسلامی و برابری زن و مرد در جمهوری دمکراتیک آینده) ، مصاحبه های رادیو جوانان ترکیه با نویسنده این سطور، مراجعه فرمائید ) .
نئولائیسیته و نقش آن در جلوگیری از بازگشت به اسلام گرائی :
– پایداری لائیسیته در ایران آینده با نئولائیسیته محقق می شود .
کنترل دولت بر امکانات مالی و ملی کردن اماکن مذهبی و قطع دست نهاد مذهبی از خزانه و بودجه دولت ، نظارت دولت بر حسابهای بانکی مراجع تقلید ، برنامه ریزی برای تغییر کاربردی مساجد اضافی ، امامزاده ها و حوزه های علمیه مازاد از یکطرف و برنامه ریزی برای محدود کردن تعداد روحانیون و تغییر شغل نیروی مازاد و غیر مولد از طرف دیگر، امکان رشد بی رویه این نهاد را مهار می کند و از بازگشت به اسلامی گرائی بطور پایدار ممانعت می نماید .
– برای گسترش ” جدائی دین از حکومت ” به ” جدائی دین از سیاست ” ، باید مفهوم لائیسیته ، سکولاریته و ضرورت جایگزینی آنها با نئولائیسیته در کشورهای اسلامی بطور کل و در ایران دین زده بعد از حکومت مطلقه ، استبدادی ولایت فقیه بطور اخص ، از طریق تلویزیون برای عموم مردم توضیح داده شود . هم چنین از طریق آموزش و پرورش در ذهن کودکان با کتب درسی لائیک و معلم لائیک دوره دیده در مراکز تربیت معلم و دبیر لائیک ، این مفهوم نهادینه شود . نسل جوان به ضرورت مکانیزم نیولائیسیته برای پایداری جدایی دین ازحکومت و جلوگیری از بازگشت دین سالاری ، اسلام گرائی ، رواج فرهنگ مردسالار ، زن ستیزی و جنگ افروزی با پیروان سایر ادیان و عقاید واقف شده و ” جدائی دین از سیاست ” را تحقق بخشند .
– با آموزش و پرورش نئولائیک که آموزشی رسمی ، نیمه رسمی و غیر رسمی را در بر می گیرد به حذف ” ضد ارزشهای سنتی ” که از فرهنگ عقب مانده 1400 سال پیش ، بجا مانده بپردازیم . تحولات فرهنگی را با تولید کتب لائیک و تربیت معلم لائیک برای آموزش پرورش ایران آینده پی ریزی کنیم .
– خانواده ها باید از حالا مفهوم سکولاريته ، لائیسیته و نئولائیسیته را بفهمند و به کودکانشان آموزش دهند . کودکان را در مقابل سیستم زن ستیز و بیمار واکسینه کنند .
– آموزش و پرورش نئولائیک ، کتاب تعلیمات دینی را حذف می کند و بجایش کتاب تعلیمات اجتماعی با محتوای انسان محوری ، حقوق بشر ، جدائی دین از سیاست ، احترام به محیط زیست ، برابری زن و مرد و همه اقشار مملکت در هر نقطه ای که هستند و هر دین و عقیده ای که دارند تدریس می شود . کلاسهای آموزش قرآن و امثالهم حذف می شود . تحمیل دین به کودکان ممنوع می شود و وادار کردن دختر ۹ ساله به نماز و روزه ” کودک آزاری ” محسوب خواهد شد .
در مدرسه لائیک باید ” اخلاق لائیک ” تدریس شود و از الهی کردن اخلاق با هدف پاداش در دنیای بعد از مرگ بپرهیزیم . اخلاق لائیک یعنی اخلاق مبتنی بر حقوق بشر و صلح دوستی . آموزش اسلامی و امتی جای خود را به آموزش برای زندگی مدرن در دنیای امروز، ارزش قائل شدن برای همه انسانها جدا از دین و نژاد آنها می دهد .
– نقش آموزش و پرورش باید این باشد که انسان آزاد اندیش و پرسشگر تربیت کند . تربیت انسان خرد گرا با احترام به اصول برابری و همبستگی صرفنظر از جنسیت و عقاید باید هدف باشد .
– سیستم آموزشی ایدئولوژیک با تبلیغ ” شهادت ” ، ” زن ستیزی ” ، ” مردسالاری ” ، ” بندگی ” ، ” از خود بیگانگی ” ، ” بحران هویت بین ایرانی و اسلامی ” ، ” اختلال شخصیتی با توهم گرائی ” روند ” آزاد اندیشی ” و ” پرسشگری ” را نابود می کند . نتیجه مدرک گرائی ، بی حاصلی و خرافات گرایی نسلی خواهد شد که از پیشرفتهای دنیای مدرن عقب می ماند و با پایان نفت هر روز فقیرتر می شود.
– هرآنچه بازگشت به عقب در سیستم آموزشی است و هرآنچه تبعیض بین زن و مرد ، شیعه و سنی ، خدا باور و ندانم گراست باید حذف شود . خشونت به پایان می رسد زمانی که خرد گرائی آغاز شود.
3 – برنامه ای برای عدالت اجتماعی در ایران آینده :
چگونه برابری جنسیتی و استانی ( اتنیکی ) را در ایران برای عدالت اجتماعی ، تحقق به بخشیم ؟ زنان نیمی از جمعیت کشور را دارند باید با سهمیه بندی به تدریج نیمی از مشاغل را در پستهای دولتی و به خصوص تصمیم گری عهده دار شوند . هم چنین ، این سهمیه بندی باید برای مشارکت هم وطنان که در استانهای مختلف کشور پهناور ایران هستند نیز ( با توجه به درصد جمعیتشان در کل کشور ) در نظرگرفته شود . بعد از سهمیه بندی ، شایسته ترین ها در هر گروه انتخاب شوند . بطور مثال برای نمایندگی مجلس دو گروه برابر، جداگانه از زن و مرد باشند که شایسته ترین ها را در گروه خودشان انتخاب و کاندید نمایندگی بشوند . تعداد نماینده مرد و زن هر کدام ۵۰ درصد کل باشد . همینطور این مردان و زنان با توجه به سهمیه استانها انتخاب شوند . این نوع سهمیه بندی که با ” شایسته سالاری ” ترکیب می شود برای رعایت عدالت اجتماعی ضروری است . حکومت لائیک در انتخاب کاندیدها ، شرط دینی لحاظ نمی کند .
در مورد پستهای کلیدی مثل وزارت ، نخست وزیری و کاندید برای ریاست جمهوری به همین ترتیب عمل شود.
امروزه زنان مسلمان رئیس جمهور در سایر کشورها وجود دارد مثل خانم حلیمه یعقوب در سنگاپور، که کشوری در بحران اقتصادی را به چهاردهمین کشور توسعه یافته دنیا تبدیل کرد و درآمد سرانه اش 20 برابر ایران است و یا خانم سامیه حسن ، رئیس جمهور مسلمان تانزانیا که کشورش از ثبات برخوردار است . اشتغال زنان را در آن به 77% رسیده است . در ایران اشتغال زنان فقط 14% است . شرط ” مرد بودن ” در بسیاری از کشورها حتی مسلمان نیست .
در دنیایی زندگی می کنیم که زنان برای ریاست جمهوری در آمریکا کاندید می شوند ( هیلاری کلینتون و کاملا هریس ) . هم اکنون بیش از ۵۰ زن در پست رئیس جمهور، نخست وزیر و معاون رئیس جمهور در دنیا وجود دارد. این را برای آینده ایران هم خواهانیم .
4 – پیشنهاد مدل اقتصادی برای ایران :
علم اقتصاد قواعد خاص خود را دارد . ایران کشور سرمایه داری است باید از اقتصاد متکی بهنفت خارج شود . پول فروش نفت باید برای ایجاد ساختارهایی مصرفشود که برای نسل آینده رشد و شکوفایی اقتصادی را بعمل بیآورد. مثل ساخت راه آهن سریع السیر شمال جنوب و شرق وغرب ، از بندر چاه بهار به مرز ترکیه برای صادرات و واردات ، زیر ساختهای مخابرات و ایجاد اینترنت به همه مناطق کشور و حتی نقاط دورافتاده ، یا ساخت یک بندر در منطقه پر آب دریای عمان نزدیک چابهار مثل بنادر کره جنوبی و امثالهم . پول نفت نباید به خرج روزمره دولت برسد اقتصاد ما باید برای بعد از نفت آماده شود .
– بخشی را که بجای خصوصی سازی به خصوصی خواری تبدیل شده و هم اکنون در دست خودیهای حکومتی است ، باید بتدریج آزاد کرد . یعنی آنچه امروزه ” خصولتی ” گفته می شود .
– اقتصاد ما از فساد ساختاری و بی قانونی برای کنترل (همچنان که در کشورهای متمدن وجود دارد) رنج می برد .دو خزانه وجود دارد که یکی در اختیار رهبری است و پول فروش نفت به آن واریز می شود و صرف نیروهای نیابتی فلسطینی ، لبنانی ، حوثی ، افغانی ، عراقی ، پاکستانی و امثالهم می شود . سازمانهای زیر نظر بیت رهبری که بسیار متعدد و بزرگ هستند مالیات نمی پردازند ، بودجه کشور را نهاد مذهبی می بلعد . برای جمهوری لائیک آینده پس از اصلاحات اقتصادی برای برطرف کردن مشکلات فوق و قطع بودجه نهاد مذهبی و هزینه نیروهای شبه نظامی نیابتی و تحقق بخشیدن به مکانیزم نئولائیسیته ، پیشنهاد می کنم مدلی ترکیبی از اقتصاد بازاربنیان و دولت رفاه بنا کنیم . امروزه لیبرال دمکراسی و سوسیال دموکراسی در یک قسمت که مربوط به تولید و فروش و سود در اقتصاد است توافق دارند . ولی در استفاده از سود و مالیات ها سیاست ها گاهی متفاوت است . سوسیال دموکراسی ، مالیات از ثروتمندان می گیرد و از طبقه کم درآمد نمی گیرد . پلکانی مالیات با توجه به درآمد بالا می رود . قسمتی از آن صرف آموزش مجانی ، بهداشت و تأمین بیمه های اجتماعی برای طبقات پائین جامعه و مناطق محروم کشور می شود . از فاصله طبقاتی کم می کند . سندیکاها نقش متعادل کننده را ایفا می کنند . باید دانست که بیش از ۷۰ درصد هزینه تولید صرف حقوق و مخارج نیروی کار می شود . رقابت در بازار خود تعیین کننده قیمت هاست . در درجه اول باید شکوفائی اقتصادی را درنظر گرفت و هم چنین عدالت اجتماعی را ، هدف رشد اجتماعی دانست .
5- مدلی برای توسعه پایدار :
عامل انسانی پرارزش ترین عامل توسعه است . با آموزش نیروی انسانی ماهر تربیت کنیم و تکنولوژی پیشرفته را در دسترس آنان قرار دهیم .
توسعه از بالا به پائین و از پائین به بالا همزمان می تواند انجام شود. کشور کم آب ما از کشاورزی به صنعت روی آورده است . ما به یک حکومت سالم و مدیریت کاردان برای توسعه پایدار و رشد اقتصادی ، مهار تورم و ایجاد شغل در بخش صنایع نیاز داریم . به کشور چین نگاه کنیم که با سیستم سرمایه داری مشارکتی که سرمایه دار خارجی را با تکنولوژی پیشرفته به چین دعوت کرد . سرمایه دار خارجی که تکنولوژی را به داخل کشور چین آورد باعث شد ، مهندسین داخلی و تکنیسین ها حین کار آن را بیاموزند و کشور را به صنعتی شدن هدایت کنند .
– همزمان باید به توسعه روستاها و جلوگیری از مهاجرت بی رویه اندیشید . کشور کم آب ایران مناسب کشاورزی و تولید محصولات آب بر نیست . با این حال باید به ذخیره آب باران و سیل با حفر چاههای کم عمق و دریاچه های مصنوعی پرداخت . متدهای نمک زدائی از آب دریای جنوب هم در حال مطالعه است تا کم هزینه شود . بارور کردن ابرها برای ایجاد باران هم باید مدنظر باشد .
– برای توسعه روستاها باید برنامه ریزی کرد تا مهاجرت روستائیان کاهش یابد . در هر منطقه در یک روستای مرکزی که چند روستای دیگر که در اطراف آن است ، باید یک تعاونی ایجاد کرد . تعاونی می تواند وسایل کار مثل تراکتور و یا برای نقاط کنار آب ، قایق ماهیگیری و امثالهم کرایه دهد. مشکل آب را حل کند ، به دفع آفات کمک کند و بعد فروش مواد تولیدی روستا را به عهده بگیرد.
روستایی مرکزی باید راههای قابل عبور و مرور به روستاهای اطراف داشته باشد . وسایل آموزش و بهداشت را در اختیار روستائیان بگذارد . آموزش راه دور از طریق مجازی هم با توسعه اینترنت امکان پذیر است . باید اینترنت در همه نقاط کشور باشد .
– در مورد حاشیه نشنیان باید به فکر شغل و مسکن بود . امروزه محروم ترین گروه هستند اینان باسوادان روستا هستند که به شهرها مهاجرت کردند ولی جذب شهرها نشده اند . در این مورد برنامه جداگانه ای پر کرده ام و روی یوتیوب موجود است با رادیو جوانان امروز .
– برای توسعه از بالا به پائین باید به برنامه ریزی برای توسعه صنعتی کشور پرداخت . این توسعه به برداشتن تحریم ها نیاز دارد . گرچه تحریم ها موجب شد که پتانسیل صنعتی خودمان را کشف کنیم . مثلا تحریم ها مثل تحریم روسیه برای ایران نعمت بود چون روسیه برای 10 توربین بزرگ که آلمان از فروش آن به دلیل تحریم سر باز زده بود آن را به ایران سفارش داد و فعلا سه تای آن تحویل داده شده است و بقیه آنها در دست ساخت است .
ایران با وجود تحریم ها در صنعت نظامی مثل ساخت موشکها و پهباد هم پیشرفت کرده است . ما صنعت فولاد که هم اکنون 30 تن آن را تولید می کند می تواند از کشورهای اروپائی مثل آلمان سفارش دریافت کند . بخصوص که ایران ” انرژی ” دارد ، دستمزد کارگر ارزان است و تولیدات کم هزینه تمام می شود . پتانسیل تولید فولاد ایران تا 50 تن قابل بالا رفتن است . آلمان برای تولید مواد صنعتی فولادی باید انرژی را وارد کند چون خودش نفت و گاز ندارد . خاک آهن را وارد کند ، نیروی کار گران است و دستمزد کارگر بالاست .
بنابراین اگر تعامل وجود داشته باشد ما با یک پروژه مشترک با آلمان و استفاده از تکنولوژی پیشرفته آن می توانیم محصولات پیشرفته تر تولید و صادر کنیم . صنعت خودروسازی ، آسانسورسازی از جمله صنایعی است که ایران مواد خام آنرا دارد و با کمک تکنولوژی پیشرفته در ایران قابل ساخت است. کارخانه های ماشین سازی و تراکتور سازی از زمان قبل از انقلاب در اراک و قزوین تأسیس شده احتیاج به بازسازی دارند .
– ایران دارای معادن طلا ، لیتویم ، سنگهای قیمتی مثل فیروزه است. ولی در استخراج آنها به کمک خارجی نیاز دارد و با مدیریت غلط سهم ایران فعلا ناچیز است . چین از منابع ما سهم اصلی را می برد .
– صنایع پتروشیمی بجای فروش نفت خام ، به تازگی مواد پتروشیمی تولید می کند و می فروشد . از هند بیاموزیم که نفت ندارد ولی آنرا از روسیه وارد می کند و آنرا به بنزین تبدیل می کند و آن را صادر می کند .
متخصصان در دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه تهران به مایع کردن گاز پرداختند که 600 برابر حجم آنرا کم می کند و قابل صدور می شود . کشور ما پتانسیل صنعتی شدن را دارد .
و حتی سرمایه به اندازه ی لازم دارد ولی به تکنولوژی پیشرفته نیاز دارد و چون سرمایه دار خارجی این تکنولوژی را می تواند به ایران بیاورد باید به پروژه های مشترک مثل چین روی آورد . آینده ایران در صورت تعامل با آمریکا و اروپا رشد صنعتی صنعتی و اقتصادی بعمل می آورد . حتی اگر این تعامل فقط برای یکی یا دو دهه باشد به نوعی کشور ما تکنولوژی قدیمی را بوسیله تکنولوژی پیشرفته جایگزین کند . ما هم چنین کشوری آفتابی داریم و باید از انرژی خورشیدی استفاده کنیم .
– با توجه به نظر متخصصان برای توسعه ، مثلا صنایع آب بر بجای اصفهان باید کنار آب باشد ، کنار دریا که حمل و نقل دریائی به صادرات هم کمک می کند .
6 – برنامه ریزی روابط بین المللی برای ایران آینده :
– ایران در خاورمیانه قرار دارد و نه تنها باید با همسایگانش روابط صلح آمیز و دوستانه داشته باشد بلکه به روابط تجاری و اقتصادی نیز بپردازد .
– ایران به دلیل داشتن دومین منابع گازی و چهارمین منبع نفتی زیر زمینی باید یک اتحاد پایدار با سایر کشورهای نفتی و تولیدی مواد پتروشیمی داشته باشد. این کشورها به دلیل منافع مشترک در یک سازمان مشترک جمع شده اند . ایران در مورد قیمت واحد برای نفت و گاز و میزان فروش و تولیدات فرآورده های پتروشیمی و استفاده از تکنیکهای پیشرفته مایع کردن گاز و امثالهم می تواند سیاست مشترکی داشته باشد . سیاست مشترک ایران با سایر کشورهای نفت خیر و اتحاد و توافق با آنان در مقابل شرق و غرب ضروری است و از منزوی بودن کشور باید پرهیز کرد .
– ایده ساختن آسیای متحد یا حداقل آسیای جنوب مرکزی و استفاده از پول واحد برای تجارت و داشتن قوانین مشترک و استاندارد چنانکه سازمان اروپا دارد ، مورد بررسی قرار گیرد . سازمان آسیا با یاری مردم یکدیگر می توانند تکنولوژی پیشرفته را بکار گیرند و پیشرفتهای صنعتی و اقتصادی داشته باشند و قابل رقابت در بازار بین المللی باشند .
– گروه 9 کشور به نام BRICS بریکس که شامل برزیل ، روسیه ، هند ، چین ، آفریقای جنوبی ، ایران ، مصر ، امارات متحد عربی و اتیوپی هستند و 30 کشور دیگر که خواهان پیوستن به آنها هستند ، هدف همکاری اقتصادی با یکدیگر را دارند تا بتوانند در مقابل آمریکا و اروپا به یک قدرت اقتصادی تبدیل شوند و از قدرت دلار آمریکائی در تجارت جهانی کم کنند و به جایش از واحد پول چین YUAN یوآن استفاده کنند . هدف ورود به سازمانهای بین المللی پول FMI و بانک جهانی است . بانک جدید توسعه در شانگهای تحقق این هدف را در نظر دارد .
برای قرار دادهای تجاری و آنچه آنرا پروژه مشارکتی صنعتی می نامند از کشورهای آسیائی دیگر مانند سنگاپور، ژاپن ، کره جنوبی ، هند و چین دعوت به همکاری کند .
– از بین کشورهای اروپائی، کشوری شمال اروپا، اسکاندیناوی که روابط انسان دوستانه ای با کشورهای جنوبی دارند ، بر بقیه کشورها مرجح هستند . کشورهایی که در گذشته از ایران بهره وری یکجانبه کرده اند مثل انگلیس، روسیه از اولویت برخوردار نیستند در عین حال که روابط سیاسی محترمانه ائی با آنان خواهیم داشت . ایران باید از تاریخ بیاموزد .
7 – برنامه ریزی محیط زیست
1 – انرژی : ما باید یک استراتژی انرژی داشته باشیم . باید توجه داشت که منابع زیرزمینی نفت و گاز و معادن تجدید پذیر نیستند . و روزی به پایان می رسند . امروزه 99% انرژی در ایران از طریق نفت و گاز تولید می شود . بهینه سازی مصرف نفت و گاز لازم است . در آینده چگونه می خواهیم انرژی تجدید پذیر مصرف کنیم . مصرف سرانه انرژی در ایران ۱۷ برابر میانگین جهانی است ( آژانس – انرژی جهانی ) کشور ما ۲۷۰ روز آفتاب دارد و دور تا دور مخصوصا شمال و غرب کوه داریم . اگر انرژی آفتاب را ذخیره کنیم از هدر رفتن نفت و گاز جلوگیری می کنیم . از انرژی پاک که CO2 گاز کربنیک تولید نمی کند و موجب آلودگی هوا نمی شود بهره بگیریم . می توان در دامنه کوه ها یعنی 700 متر بالا تر از سطح زمین که گرد و خاک نیست ورقه های ذخیره آفتاب را نصب کرد . البته انرژی باد در حال حاضر بصورت ارزان ذخیره نمی شود ولی در آینده آن هم می تواند مورد استفاده قرار گیرد . انرژی آبی هم باید بررسی شود .
– سیستم انرژی های تجدید پذیر در دنیا 5/2 درصد است .
مراکز تولید برق با نیروگاههای اتمی امروزه در بعضی کشورها مثل آلمان مشکلاتی فراهم کرده وقتی این نیروگاهها کهنه می شوند . دفن آنها در زمین مشکلاتی از نظر زیست محیطی برای سالیان دراز ایجاد می کند. در هر تصمیم باید منافع نسل آتی را در نظر گرفت. برای تغییرات باید سازماندهی کرد . از نظر آلودگی وتولید گازکربنیک ایران رتبه 6 در دنیا دارد (چین ، آمریکا ، هند ، ژاپن ، روسیه ، ایران ) .
دنیا برای رفع آلودگی هوا به خودروهای الکتریکی که با باطری کار می کنند روی آورده و بزودگی اتومبیلهای هیدروژنی به بازار می آیند .
2- آب : مسئله آب را جدی بگیریم آب یک عامل مهم محیط زیست است که باید آب باران و سیل ها در چاه های کم عمق و دریاچه های مصنوعی ذخیره شود ، با متدهای گلخانه برای تولیدات کشاورزی که آب کم مصرف می کنند استفاده کرد. نمک زدائی از آب دریاها نیز در دست اجراست . بهر حال کشور کم آب ایران بهتر است بجای توسعه کشاورزی به توسعه صنعتی بیاندیشد . از زدن سدها بدون آزمایش های لازم بپرهیزیم .
کشور کم آب ما باید به ذخیره آب بپردازد ، با ساخت چاههای کم عمق برای ذخیره آب باران چنانکه ژاپنی ها پیشنهاد کردند . با احداث دریاچه های مصنوعی چنانکه فرانسویها می کنند . با کشاورزی گلخانه ائی که بسیار کم آب مصرف می کند و باید از تولید محصولات آب بر حذر کرد از زدن سدها بدون آزمایشات لازم بپرهیزیم .
– آبهای تجدید پذیر در ایران از140میلیون متر مکعب به زیر100 میلیون مترمکعب رسیده است . آب بطورمتعادل در کشور وجود ندارد. زمینهای شمال که 10% کل زمینهاست 90% آب را دریافت می کند . و 90% بقیه زمینها 10% آب را دریافت می کنند ( آقای کرمی ، کنگره ۲۱حزب ، ژوئن ۲۰۲۴ ) مشکل آب ، مشکل حکمرانی است که بعنوان یک هدف نظامی خود کفائی از نظر کشاورزی را می خواهد ولی این از نظر اقتصادی برای کشور کم آب ایران اشتباه است . بهتر است موادی برای مصرف خوراک مردم وارد کنیم بجایش محصولات صنعتی تولید و بفروشیم . بجای فروش نفت خام ، مواد تولیدی پتروشیمی بفروشیم ، از نظر اقتصادی بجای رونق بخشیدن کشاورزی در کشور کم آب ایران به توریسم فکر کنیم . کشور ما قادر است ۲ میلیون توریست در سال یعنی درآمدی معادل ۲۰ میلیارد دلار از توریسم داشته باشد .
– خود کفائی غذائی از نظر تولید تمام مواد مصرفی یک هدف نظامی است و نه یک هدف اقتصادی . هر کشوری با دیگری متفاوت است . طبیعی است که بعضی مواد آب بر را وارد کنیم و بجایش محصول دیگری مثل گاز مایع صادر کنیم .
نمک زدائی از آب جنوب و تولید آب قابل شرب می تواند در صورت کم هزینه کردن آن یک راه حل باشد . صنایع آب بر را هم باید کنار دریای جنوب ساخت تا هم آب دریا را استفاده کند و هم از ترانسپورت دریائی برای صادرات محصول آن بهره برد . در حال حاضر میزان آب مصرفی بسیار بیشتر از آبی است که وارد کشور می شود . مسئله آب را جدی بگیریم .
3- هوا : آلودگی هوا در شهرهای بزرگ و بخصوص تهران مسئله بزرگی است . آلودگی هوای تهران که نباید از 100 به روی شاخص بگذرد ، بین 150تا 300 نسبت به فصول مختلف است . بخشی از این آلودگی به علت مصرف مازوت است . این آلودگی سرطان ریه برای ساکنین شهرهای بزرگ ایجاد می کند .
4- فقر مردم هم یک مسئله زیست محیطی است . هر روز عده ای از مردم کشور به زیر خط فقر فرو می روند . طبقه متوسط به طبقه فقیر می پیوندند . سرمایه داران از کشور خارج می شوند . مسئله خروج سرمایه یکی از دلایل فقر است .
تورم یعنی مالیات پنهان از همه مردم که به گفته آقای پزشکیان رئیس جمهور دولت چهاردهم ۳۶ درصد است که با ۱۵ درصد مالیات آشکار بردرآمد 51 درصد کل مالیات آشکار و پنهان از مردم ایران گرفته می شود . چاپ اسکناس بی رویه موجب تورم است که ایران در بین کشورهای خلیج فارس رکورد دارد . خانواده ۴ نفره اگر کمتر از ۲۰ میلیون تومان درآمد داشته باشد فقیر محسوب میشود و اگر حقوق پایه کارگران که ۸ میلیون است در نظر بگیریم ، در صورتیکه این تنها درآمد یک خانواده 4 نفری باشد ، آن خانواده ” زیر خط مطلق ” قرار دارد . نه تنها تحریم ها مردم ایران فقیر کرده است ، نهاد مذهبی عملا بودجه مملکت را می بلعد ، پول فروش نفت ، گاز، لیتیوم و منابع زیر زمینی دیگر صرف هزینه های نیروی شبه نظامی لبنانی ، عراقی ، یمنی ، فلسطینی ، افغانستانی و غیره می شود . در اصل ۴۴ درصد درآمد کشور در اختیار ” رهبر ” است و سازمانهای عریض و طویل زیر مجموعه بیت رهبری یا مالیات نمی پردازند یا مالیات بسیار ناچیزی می پردازند . مردم فقیر این عدم پرداخت مالیات سازمانهای مذکور را باید جبران کنند . هزینه موشک پراکنی های نمایشی و پر خرج را هم اضافه کنید . این ها دلیل فقر روزافزون مردم ایران است .
5- از دفن ضایعات اتمی روسیه در کشور بپرهیزیم ( مختصصان محیط زیست که اکنون در زندان هستند این امر را گوشزد کردند . بجای قدردانی ، زندانی شده اند ) .
6 – از بین بردن حیات موجودات دریائی در خلیج فارس با واگذاری بهره برداری چین از خلیج فارس یک اشتباه زیست محیطی است .
۷ – اجازه خروج لیتیوم ، که فلزی بسیار نایاب است و برای ساخت باطریها در داخل کشور باید استفاده بشود ، یکی از تصمیمات اشتباه است . ما با منابعی که در همدان و در دریاچه ارومیه داریم دومین کشور دارای این منبع با ارزش هستیم که بسیار گرانتر از نفت است . اگر خودمان باطری ها مثل باطری برای اتومبیل های برقی را در داخل تولید کنیم و صادر کنیم با ایجاد شغل و درآمد حاصله وضع اقتصادی بهتری می داشتیم و می توانستیم فقر را هم کاهش دهیم . درصورت تولید اتومبیل های برقی می توانستیم از آلودگی هوا هم بکاهیم . اتومبیل های بنزینی با تغییر کوچکی می توانند هیدروژنی بشوند و چین بزودی این اتومبیل ها را به بازار عرضه می کند و در آینده این اتومبیل ها جای اتومبیل های بنزینی و برقی را خواهد گرفت . به همین جهت باید کارخانه های خودرو سازی باید آینده نگر باشند و از آلودگی هوا بکاهند .
8 – ساختن بمب اتم که بزودی وبال گردن کشورهای دارنده آنها می شود ، هزینه زیاد و خطر انفجار با زلزله دارد . جنبه بازدارنده در مقابل تهدید خارجی را هم از دست داده است . چون جنگهای آینده میکروبی و ویروسی است و نه اتمی . ویروس کرونا این امر را ثابت کرد .
آلمان ، ژاپن و کره جنوبی بمب اتم ندارند و امنیت دارند .
چین بدول شلیک یک گلوله با ویروس کرونا اقتصاد دنیا را فلج کرد . اعم از اینکه این ویروس عمدی یا غیرعمدی منتشر شد ولی یک امر را ثابت می کرد . این ویروس بطور طبیعی قبلا وجود نداشت ، آنرا در آزمایشگاه برای جنگهای ویروسی می ساختند و در حال تست کردن میزان کشندگی آن بودند .
9- گرمازدائی زمین باید از اولویت برنامه های زیست محیطی باشد .
10- جنگل زدائی باید متوقف بشود . جنگلهای کشور به یک سوم تقلیل پیدا کرده اند .
11- دشتها در حال خشکیدن هستند و مردم از دشت نشینی به کوه نشینی روی آورده اند و جمعیت تبریز ، تهران و مشهد کوه نشین شده اند .
12- اراضی کشاورزی بعد از سال ۵۷ دو برابر شده است . با مسئله کم آبی این کشاورزی ناپایدار است و باید به مرز سال ۵۷ برگردد .
13- سرزمین ما 95% حیات وحش خود را از دست داده است. بهرحال احترام به محیط زیست را بیآموزیم .
نکته پایانی :
باید اهمیت محیط زیست را نه تنها در تلویزیون و سایر روابط ارتباط جمعی مورد بحث مستمر قرار دهیم ، بلکه باید در برنامه آموزشی مدارس گنجانده شود ، در کودکان احترام به محیط زیست و احترام به حقوق حیوانات نهادینه بشود ، تا به حفظ محیط زیست بپردازند .
– ما دنیا را از نسل قبلی به ارث نبردیم ، ما آنرا از نسل بعدی قرض گرفتیم . به توسعه پایدار بیاندیشیم یعنی حفظ سرمایه های طبیعی برای نسل آتی ، احترام به محیط زیست و رفاه نسل فعلی و آینده .
منابع :
1 – گفتگو با دکتر زیارتی و دکتر وحید، بررسی شاخص توسعه اقتصادی، کارآیی دولت، فقر و درآمد سرانه ، رادیو پارس ، دسامبر 2024
4- گفتگو با دکتر شیردخت زیارتی در مورد توسعه پایدارعدالت اجتماعی، برابری و شاخصهای آن ، رادیو پارس .
، سایت رنگین کمان ،19 سپتامبر ISLAM ET LAICITE NOUVELLE 6- شیردخت زیارتی،
7 – شیردخت زیارتی ، لزوم نئولائیسیته برای برقراری صلح ، سایت ملیون ، نوامبر 2024 .