چرا فقط نسرین؟-افسانه خاکپور
مدتی است این سوأل ذهنم را مشغول کرده است اما فرصتی برای نوشتن اش نیافته ام.
و آن نحوه برخورد با خواست آزادی همکارم خانم نسرین ستوده و بردن درخواست به پارلمان چند کشور اروپایی و سازمانهای بین المللی دولتی و غیردولتی و به کانون وکلای چند شهر فرانسه و بلژیک و انعکاس آن در رسانه ها ی بین المللی و جمع آوری بیش از یک ملیون امضاء بوسیله برخی از مدافعین حقوق بشر ایرانی و خارجی و رساندن آن به گوش جهانیان و گرفتن جایزه برای مخالفت با دستگیری زندانی کردن و محکومیت فقط یک زندانی و یک زن وکیل یعنی نسرین ستوده توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی است که مرا به تامل وا میدارد که چرا فقط او.
اینکه نسرین ستوده بعنوان وکیل به حکم دادگاه اسلامی به زندان افتاده خود نشانگر نبود استقلال حرفه ای و زیر پا گذاشتن حقوق دادرسی و حقوق وکلا و دادخواهان در ایران است . اینکه او در راستای حرفه خود محاکمه و محکوم شده غیر قانونی است. و آزادی بی قید و شرط او خواستی است به جا و در زندان ماندن او حتی برای یک ساعت نیز غیر عادلانه و توهینی به حرفه وکالت در ایران .
اما پرسش من این است که آیا براه اندازی این همه کارزار و تبلیغات و بوق و کرنا در رسانه های خارج از کشور و خارجی برای درخواست آزادی تنها یک زندانی منصفانه است چرا فقط نسرین ؟
در حالیکه ده ها وکیل و زندانی سیاسی دیگر نیز در زندانهای جمهوری اسلامی دستگیر شده یا دربندند یا از فعالیت شغلی محروم و خانه نشین شده اند. چند وکیل در ایران به اشکال مختلف تهدید شده یا به قتل رسیده اند و علت قتل چند تنی از آنها هم روشن نیست.آنها نیز میبایست در کنار خانواده خود بوده و آزادانه و در امنیت کامل به حرفه خود بپردازند. آنها نیز حقوقشان ضایع شده وخواهان دادرسی عادلانه اند و جان و زندگیشان در خطربوده و هست.اگر خواست این دسته از مدافعین حقوق بشر حمایت از وکلاست چرا در نوشته ها و تبلیغات آنها نامی از سایر وکلای در بند یا تحت فشار یا مقتول نیست؟
و اگر منظورشان فشار بین المللی بر جمهوری اسلامی و اعتراض به دستگیری و محکومیت زندانیان و عدم دادگاهی عادلانه است.پس چرا نامی از سایر زنان و زندانیان سیاسی و عقیدتی در این کارزار یکجانبه نیست.
این دیدگاه تبعیض آمیز حقوق بشری های ایرانی ریشه در تفکر اسلامی دارد که خون بعضی رندانی یا قربانی ها را رنگین تر از خون دیگران میدانند از وقتیکه چند چهره اصلاح طلب برای خود امتیازات خاص قایل شدند و خود را به جای ا پوزیسون به دنیای غرب جا زدند دفاع از حقوق بشر و زندانیان سیاسی و عقیدنی نیز دچار خدشه تبعیض میان خودی و ناخودی شد تا جاییکه این نگاه تبعیض آمیز را به
.رسانه های ایرانی خارج از کشور و حتی به کشورهای غربی و دمکراتیک هم تلقین کردند
آنها باید بدانند که در ایران آینده هیچ شخصی امتیازی بر دیگران ندارد و همگان باید از حقوق مساوی و دادرسی عادلانه برخوردار شوند
طبق اعلامیه حقوق بشر همه افراد با هم برابرند و قانون باید در مورد همه یکسان اجرا شود و طبق عهدنامه های بین المللی و حقوق
..بشری نه تنها وکلا که هر انسانی باید از تضمین جانی مالی حرفه ای و عقیدتی برخوردار شود
در صورتیکه وکیلی دجار تخلف حرفه ای شود بررسی و تصمیم در این موارد در مرحله اول تنها در صلاحیت کانو وکلای مستقلی است که با رأی آزادانه وکلا انتخاب شده و نه دستگاه قضایی یا امنیتی
به همین دلیل وکلا نیز باید براصول حرفه ای خود پایبند بوده و دچار جو سیاسی یا رسانه ای نشده و در آرامش و بدور از هیاهو وبدون چشم داشت به جایزه و تبلیغات به حرفه دفاع از موکلین خود بپردازند
بر همین مبنا اگر دستگاه قضا به شماری از وکلا اتهام امنیتی زده است و آنها را از حرفه خود محروم کرده یا به حبس کشانده است
..از حوزه صلاحیت خود خارج شده است و این احکام در صورت واهی بودن باید ابطال شوند
دستگاه قضای جمهوری اسلامی خود نیز دچار تخلفات رسانه ای شده و در چند سال اخیر بوفور شاهد چاپ عکس و فیلم و مشخصات شناسنامه ای متهمین با لباسی به مانند لباس اسیران جنگی و دمپایی پلاستیکی و نشر و پخش اطلاعات خصوصی متهمین یا مجرمین و احکام صادره درباره آنها در رسانه ها هستیم.
حال آنکه طبق اصل سی و نهم قانون اساسی هتک حرمت و حیثیت کسیکه به حکم قانون دستگیر بازداشت زندانی یا تبعید شده به هر صورت که باشد ممنوع و موجب مجازات است بر همین اساس انتشار اطلاعات شخصی و خصوصی افراد ممنوع است.
چه بسا حکم صادره در مرحله بدوی در دادگاه بالاتر یا در دیوان عالی کشور لغو شود در این صورت قوه قضاییه مسوول خدشه وارد کردن به نام و حیثیت افراد و خانواده آنهاست.
ژوئن 2019