
محمود نریمان- حسن رجب نژاد (گیله مرد)
از آن مردان تا این دزدان (۲)
یکی دیگر از چهره های برجسته عالم سیاست در تاریخ معاصر ایران دکتر محمود نریمان است که از تبار نیکان روزگار بود
نریمان در دوران زندگانی سیاسی خود ، دودوره نماینده مجلس شورای ملی و همچنین شهردار تهران بود و مناصب بسیار مهمی در وزارت دارایی داشت و به وزارت هم رسید اما تا پایان عمرش یک خانه محقر یک اتاقه هم نداشت و در زمان مرگ مستاجر خانه بسیار قدیمی کوچکی در خیابان آذربایجان بود که به رییس کارپردازی بانک کشاورزی تعلق داشت .
محمود نریمان در دوران نخست وزیری مرحوم دکتر محمد مصدق وزیر دارایی و پیش از آن در زمان نخست وزیری ساعد مراغه ای وزیر راه ودر دوران حکیم الملک وزیر پست و تلگراف بود .
او در انگلستان و سویس درس خوانده و در رشته بازرگانی بین المللی دکترا داشت .
در ماجرای کودتای ننگین ۲۸ مرداد تا پای جان در کنار مصدق ایستاد و در جریان محاکمه شرم آور مصدق همواره از اودفاع کرد .
ایرج افشار در باره نریمان مینویسد :
« شیوه زندگانی سیاسی و اجتماعی نریمان اورا از نوادار این عصر ساخت و به حق اسطوره تقوی و قناعت ووطن پرستی ودلیری شد .
نریمان زندگی مادی خود را فدای حیات معنوی کرد و در حفظ شخصیت بارز خود سرش را پیش هیچکس وهیچ چیز خم نکرد تا سر بلند بماند واز خویشتن خویش خجل نشود.
نریمان در این سال های آخر ، زندگی را به سختی و تنگدستی گذراند ، اگر چه ظاهرش حکایت از تنگدستی نداشت وخوش لباس و منظم و آراسته بود اما دوستان ومعاشرانش میدانستند چرا در خانه ای کوچک با وسایل محقر و معیشت ناچیز منزوی شده است .
وقتی نریمان در تنهایی و انزوا در گذشت هیچکس نشانی خانه اورا نداشت . با چه زحمتی خانه را پیدا کردند . مرحوم شمشیری وقتی آن خانه محقر را دید روی سر خودش زد و گریه کرد وگفت : وای بر ما ! زندگی او اینگونه بود و زندگی ما اینچنین ؟ »
پس از مرگ نریمان هزاران نفر از مردم تهران در تشییع جنازه او شرکت کردند و مرحوم شمشیری همه مخارج سوم و هفتم و چهلم را پرداخت .
ما از اینگونه مردان پاک و نژاده و دلیر و نیک اندیش و فرزانه بسیار داشته ایم که متاسفانه نسل های امروزی حتی نام شان را نشنیده اند و بر جای آنان مردمانی اوباش و هنگامه جو از تبار تاریکی نشسته اند که مجمع القبائل نامردمی و رذالت و سفاهت و جهل و چپاول و غارت اند .
هر جا سری است می کوبند
هر جا دری است می بندند
این واژگونه اندیشان
گویی به دیو مانندند
پهنای پنج خشکی را
با ننگ خویش آلودند
ژرفای چار دریا را
با گند خویش آگندند
بقول عطا ملک جوینی در تاریخ جهانگشا«هر تبهکاری امیر ، هر مزدوری صدر نشین ، هر ریا کاری وزیر ، هر ادباری دبیر ، هر فاسدی مستوفی، هر ابلهی نایب دیوان ، هر ستمگری پیشکار ، و هر خسی کسی است »
از صفحه فیس بوک «گیله مرد»