علی خامنه ای ”بند بازی” قهار در عرصه سیاست ایران و منطقه-کاوه فرزند ملت
بنظر میرسد ” علی خامنه ای ” آخرین مرد سیاست در ایران متعلق بدوران ماقبل مدرن باشد . منطقا بعداز ج.ا. ما حکومت و ساختار سیاسی سکولار و حتی مدرن خواهیم داشت .
اما دورانی که با مشخصات ایران ولایی همخوانی دارد ، حاکمیت دوران شبان رمگی ، ادعای وجود رهبر با بصیرت و خردمند ، سعی در گسترش و القای تفکری که جمعیت کشور را ، مشتی مرید ، رهرو مراد میداند است .
فقط یک لحظه تصور کنید آن ایرانی که در مراسم مذهبی ، به پهنای صورت اشک میریزد ، حتی شانه هایش از شدت گریه میلرزد و مولایم ، مولایم می کند و قرآن بر سر میگیرد و ام یجیب مضطر اذا دعا می خواند ( کیست که دعای درمانده را چون بخواندش، اجابت میکند، و بلا را دور میگرداند) و خود را در مانده ای وحشت زده در صحنه پر هیاهوی دنیا می خواند ، چگونه میتواند انسانی باشد که از صغارت خود بدر آمده و صاحب مسئولیت باشد . از یاد نبریم که این دست از ایرانیان هرچند تعدادشان زیر ده درصد جمعیت است اما تفوق فرهنگی ، سیاسی و نظامی بر کل 80 میلیون ایرانی دارند . چنین موجوداتی که در میان هموطنان ما کم هم نیستند و نقش رهبری فرهنگی ایرانیان را با ضرب و زور و داغ و درفش در دست دارند ، طبیعتا آمادگی دارند که اختیار اعمال و رفتار و کردار سیاسی – اجتماعی خود را بدست کسی که خود را ولی و شبان و ..مردم میداند بسپارند.
بر این مبنا می توان گفت بخشی از جامعه ما هنوز در زیست جهانی ماقبل مدرن زندگی می کنند و طبیعتا برهبری چون ” خامنه ای ” یعنی رهبری مناسب با چنین مردمی نیاز دارند که بخش اعظم حرکات سیاسی چنین رهبری نیز باید بر مبنای توطئه و تقلب و شعارهای عوام پسند ، بازی با کلمات ، کلاهبرداری سیاسی و خلاصه عدم صداقت نسبت به منافع ملی شکل میگیرد .
در جوامع موسوم به مدرن ( اروپا و آمریکا ) ادعاهای یک سیاستمدار، مورد مداقه اصحاب رسانه ، افکار عمومی که خود را در احزاب و اتحادیه های صنفی و… متشکل کرده اند قرار گرفته و وی جوابگو است .. اما در ایران ولایی ، نوع سیاست ورزی ، از آنگونه است که علی خامنه ای می تواند براحتی ادعا بکند ، بعد هم بیاید ، ادعایی خلاف ادعای آن ادعای قبلی بکند و با هیاهوی رسانه های مزدور و حلقه توطئه گر اطراف بیت ، همان اشتباه رهبر را بصیرت وی هم جلوه دهند ، یاد دارید که وی در یک سخنرانی علنی گفت نمی توانند نفت ما را تحریم کنند و به هر قیمت و به هرکس بخواهیم به هر اندازه میفروشیم ، نشان به آن نشان که نفت ولایت را تحریم کردند و بعد جناب بابصیرت آمد و با گردن کج گفت که فروش نفت در دنیا مافیای خود را دارد و نمی گذارند نفت خود را بفروشیم ! اینکه آن توهم اولیه چه ضرباتی به اقتصاد زد و بر سر ارز و دلارو معیشت مردم چه آورد بماند و مورد پرسش قرار نگرفت و آب هم از آب تکان نخورد ! یاد دارید که همین خامنه ای چشم در چشم 80 میلیون ایرانی گفت اگر از برجام خارج شوند ، ما آنرا آتش میزنیم ، نشان به آن نشان که تا کنون برای ابقای برجام التماس و التجا می کنند و کسی به اینها اعتنا هم نمی کند ، از یکسو نعره مرگ بر آمریکای حزب اللهی ها تحت رهبری اقای بصیرت گوش فلک را کر کرده از یکسو به دیوان بین المللی لاهه شکایت می برند ، که چرا آمریکا پیمان مودت میان آمریکا و شاه را ترک کرده است ، یاددارید تا مدتها می گفتند اقتصاد مال خر است و همین آقای بصیرت هفته پیش و بعد از 40 سال آمد و گفت ، اقتصاد رکن اساسی زندگی در حیات اجتماعی است و طوری در باره اقتصاد حرف زد که گویا فارغ التحصیل هاروارد است ؟
از یکسو در پایان دولتهای 9و10 احمدی نژاد ، مستقیما مذاکره با آمریکا را در عمان و با کمک گرفتن از تیم ” حسن روحانی ” شروع کرده بود و در سال 1392 بنا بر خفقان اقتصادی و نیاز به رفع یا تعلیق تحریم ها و احتیاج به تیم حسن روحانی برای مذاکره با آمریکا و در داخل برای بدست آوردن نقدینگی طبقه متوسط که توسط احمدی نژاد از رژیم فاصله گرفته بودند حتی به عوامل مهندسی انتخابات،چراغ سبز موافقت با ریاست جمهوری ” حسن روحانی ” را داد و از سوی دیگر بمجرد انتخاب شدن وی ، سپاه سایبری تسنیم ، فارس ، حسن عباسی و آن قاتل خطرناک حاج سعید قاسمی ، برای بی آبرو کردن شیخ حسن حتی وی را تهدید بقتل در استخر فرح میکردند و همه میدانیم که حزب اللهی ها بدون اجازه خامنه ای آب نمی خورند . صدا و سیما در طول 8 سال دولتهای 11و12 ، چندین فیلم و سریال برای خائن نشان دادن حسن روحانی و کابینه اش می سازد و با حاشیه امن پخش می کند ، در سریالهای گاندو ، هیولا ، آقا زاده پا از خائن دانستن روحانی و اصلاح طلب فراتر گذاشته شده و طبقه متوسط و اقشار غربگرا ، خائن ، وطنفروش ، افرادی ضد اخلاق و کسانیکه که حتی زن و دختر خود را در اختیار دیگران قرار میدهند معرفی می کند ( در سریال های پر بیننده آقا زاده و هیولا ) و از یاد نبرید درست در همان زمان سریالهای با همین مضامین در تلویزیونهای سراسری روسیه در باره جامعه روسیه نیر بنمایش در می اید ( سریال پارتیزانهای نهفته ) .
سریال “گاندو ” از روی سریال روسی ” پارتیزانهای نهفته ” ساخته شده است .
درست در همان اوان دولت روحانی برای جذب طبقه متوسطه و کمک به آنها تا بتوانند ارزش پس اندازهای خود را حفظ کنند شروع به پخش صد ها تن طلای بصورت سکه پیش فروش ، دلار 4200 تومانی وفروش اوراق قرضه و… می کند . آیا یک عقل سالم می تواند که لحظه ای تصور کند که این اقدامات دولت روحانی بدون اجازه و اشاره مستقیم:خامنه ای و بیت صورت گرفته باشد ؟ یعنی نظام ج.ا. که منظورمان خامنه ای است، از یک سو طبقه متوسط و اصلاح طلبان و حسن روحانی را بی آبرو می کند ، دستگیر می کند ، سرکوب می کند و از سوی دیگر و در همان زمان برای این که نقدینگی هزاران میلیارد تومانی در دست اینان را جمع کند و به آنها چراغ سبز بدهد که نظام به شما کمک می کند که پس اندازهایتان دچار تند بادهای تورمی نشود به آنها میلیون ها سکه طلا و خود رو و دلار 4200 تومانی می دهد و سعی در پروار کردن طبقه متوسط می کند ، اقشار متوسط برقص در می آیند و د رهمه جا و در پارکها و تفرجگاههای عمومی بساط رقص و آوازشان بر پا می شود واز یکسو در ترس از سنتی ها و حزب اللهی ها امر به برخورد با بی حجابی میدهد ، سرکوب گشت ارشادی ها بیداد می کند و در همان حال حضور بی حجاب وبد حجاب و پرستوهای آنچنانی را در مراسم حکومتی اجازت داده و در بوق و کرنا هم می کند . از یکسو فرمان بالابردن نرخ بنزین را میدهد و در این جریان در ابان 1398 دهها تن کشته می شوند و از سوی دیگر میان وی و آن دلقک لوده حسن روحانی بحث کی بود ، کی بود من نبودم براه می افتد .
با مطرح کردن سکه و دلار بعنوان جایگزین پس انداز و بی اعتبار کردن پول ملی و تورم ناشی از آن اقشار حقوق بگیر را نابود می کند و از دیگر سو ج.ا. را پناه مستضعفان فریاد می کند . از یکسو امر به خصوصی سازی های گسترده میدهد ، از سوی دیگر برای مستصعف و کارگر دل میسوزاند . یا در سیاست خارجی ؛ شیعیان تحت رهبری خامنه ای در عراق ، دست به کثیف ترین همکاری ها با آمریکا برای سرکوب سنی ها و حتی سرکوب سپاه مهدی تحت امر مقتدی صدر میزنند و از سوی دیگر ادعا و آرزوی خروج آمریکا در منطقه را نعره میزند . در لبنان به شیعیان نقل و نبات میدهد که بتواند فردا روزی ادعای قهرمانی دفاع از فلسطینی ها را بکند اما در همانحال چشم را بر نسل کشی ایغور ها توسط دولت چین با بهانه اینکه آنها داعشی هستند می بندد ! از یکسو به صاحبان کارگاههای خرد اجازه میدهد که با کارگر قرار داد سفید ببندند و آنها را از شمول قانون کار خارج کنند و تسمه از گرده آنها بکشند از دیگر سو با وارد کردن شیر مرغ تا جان آدمیزاد از چین ( برای جلب رضایت تجار وارد کننده بازاری ) ریشه تولید و توزیع کنند گان خرد را از بیخ می کند . از یکسو برای جلب رضایت دکاندار و مراکز توزیع خرد ، هر دستفروش بیچاره ای خونین و مالین می کند ، از دیگر سو با اجازه دادن به ساخت پاساژها و مراکز خرید غول اسا به فرماندهان سپاه و بنیادها و حوزه های دینی ، نسل دکاندار و مغازه دار را از بیخ می کند .
آیا همه این مثالها را که بصورت کلی مطرح کردیم و شرح کامل آنها مثنوی هفتاد من میشود را برای خالی کردن عقده گفتیم ، قطعا نه .. شما مخاطب با هوش در حوادث روزانه حتما با هر کدام از این موارد روبرو بوده اید ، اما با اطمینان می گوییم که بندرت کسی توانسته از این حوادث روز مره سیاسی- اقتصادی و اجتماعی یک نتیجه مهم بگیرد و آن نتیجه اینست که : دلیل این همه سیاست های متضاد اینست که “علی خامنه ای” نه یک سیاستمدار با اصول و معتقد نه یک سیاستمدار محافظ ملت و منافع ملی ، که یک بند باز سیاسی است که به هیچ اصل و پرنسیپ سیاسی ، مذهبی و حتی اخلاقی معتقد نیست ! یعنی این که وی در زمانی که خواهان دادن چراغ سبز به غرب است ، اصلاح طلبان را و یا اعتدالگرایان را وارد صحنه می کند ، در زمانی که به چاقو کش و بزن بهادر وپوپولیسم نیاز دارد احمدی نژاد را مورد تایید قرار می دهد ،در زمانی که کادر گوش بفرمان برای اجرای نقش ویترین وزارت امور خارجه ندارد با ظریف و تحصیل کردگان آمریکا که حزب اللهی هم نیستند به ماه عسل میرود و نام آنرا تحمل فکر مخالف می گذارد و بمجرد آنکه کادر ولایی برای چرخاندن امور را پیدا می کند ، جناح اصلاح و اعتدال را با بی آبرویی از نظام بیرون می اندازد .
به مجرد احساس نیاز به همراهی با آمریکا ( در زمان اوباما ) و با امید اینکه در همکاری با امریکا بتواند جای پایی در عراق و سوریه باز کند ، سنی ها را که سربازان آمریکایی را در عراق و فلوجه به تنگ آورده بودند ، تحت فرماندهی قاسم سلیمانی چنان قصابی می کند که روی آمریکایی ها را سفید می کند وحتی در ادامه این سیاست ، دولت متحد وی یعنی نوری مالکی در یکروز صدها نفر از شیعیان ولایی سپاه مهدی مقتدی صدر را بخاک و خون می کشد
در سیاستهای داخلی نیز وی نه از مستضعف دفاع می کند نه از سرمایه دار و نه از حتی حزب اللهی های ولایی ، هرچند تنها قشری را که تا کنون جرات درافتادن با آنها را نداشته است همین حزب اللهی هایی هستند که خامنه ای از درفتادن قطعی با آنها پرهیز کرده است . وی همین بند بازی را در مورد حمله شیمایی به مدارس دخترانه ادامه داد و از یکسو هیچ سیاست قاطعی برای دستگیر کردن عاملین این جنایت در پیش نگرفت و از دیگر سو ، به همین جنایکاران شیمیایی ، چنگ و دندان نشان داد که در صورت لزوم می تواند آنها را به مردم معرفی کند .
اگر همه این مثالها شما را نیز مانند ما به این نتیجه رسانده است که علی خامنه ای و تیم گوش بفرمانش ، میان اقشار و طبقات مختلف اجتماعی بند بازی می کند ، طبیعتا اکنون سئوال منطقی اینستکه پس وی با این بند بازی از منافع چه کسی دفاع می کند و همه این تلاشها در پی چیست ؟ بطور معمول هر فرد یا حزب سیاسی و بخصوص رهبری باید بطور اخص از منافع اقشار و یا طبقه معینی دفاع کرده و از آنها بعنوان پایگاه خود استفاده کند و یا مثلا دولت وحدت ملی باشد که می تواند اقشار و طبقات را در کنار یکدیگر به زندگی آسای شده بخواند اما اوج بند بازی سیاسی ” خامنه ای ” در آنجاست که همه اقشار و طبقات د رجامعه را در راه منافع خود در خدمت می گیرد بدون اینکه به هیچکدام از آنها تعهدی نشان بدهد
.اما این خود، کیست ؟
موتور محرک و اصلی این نوشته نیز برای پاسخ دادن به همین سئوال است و پاسخ اینستکه : “وجه اصلی تلاشهای خامنه ای دفاع از منافع قشر روحانی و روحانیت شیعه و پیوند دادن این قشر اندک با جهان اسلام و جلوگیری کردن ازمرگ تاریخی روحانیت شیعه است و بارها خود و سرسپردگانش گفته اند که برای حفظ حکومت اگر لازم باشد احکام دین هم زیر پا می گذارند و اگر یک روحانی ، یک مومن یک دیندار حاضر باشد احکام دین را زیر پا بگذارد و یا بقول بعضی از همین ولایی ها برای حفظ حکومت امام زمان را هم بکشند ، زیر پا گذاشتن منافع ملی ، تمامیت ارضی ، منافع حزب اللهی و سنتی و بازاری که جای خود دارند .
بند باز سیاسی نوعی حکومت بناپارتی است که حفظ منافع یک قشر بر منافع ملت و کشور و دین و خدا و پیغمبر اولوییت دارد ! آیا تمامی اعمال و الگوهای سیاست ورزی خامنه ای با این چهارچوب منطبق نیست ؟ بر خلاف بعضی از اصلاح طلبان و مثلا ” سعید لیلاز ” که مدعی هستند که در شرایط بلبشوی سیاسی – اجتماعی و برای تجمیع قدرت و توان فرماندهی ،حکومت متمرکز بناپارتی نیاز کشور است ، به آنها می گوییم دولت متمرکز را شاید خوب آمده باشید ، اما اینکه این دولت متمرکز زیر بار دفاع از منافع هیچ قشرو طبقه ای و حتی کشور هم نمیرود را فراموش کرده اید .
اما انگیزه ها و ضرورتهای روی آوردن خامنه ای به بند بازی سیاسی در چیست ؟
حضور روحانیت شیعه در ایران ، کشوری که بسرعت در حال جدا کردن دین از سیاست و تغییر مرجعیتهای اجتماعی از دین و حوزه بسوی دانشگاه و قرار داد اجتماعی است در حال محو و کمرنگ شدن است ، خامنه ای میداند که اگر روحانیت شیعه این حکومت را از دست بدهد ، زیر چرخ حرکت تاریخی ملت ایران بسوی برقراری یک ساختار سیاسی مبتنی بر قرار داد اجتماعی ، تفکیک قوا و جمهوریت خرد خواهد شد ، خامنه ای میداند که روحانیت در ایران نمی تواند جز به یک جمعیت ده درصدی از ایرانیان که می تواند آنها را از نظر مادی و فکری بخوراند دل ببندد ، خامنه ای به جمعیت شیعه منطقه که معمولا بسیار هم عقب مانده هستند دل بست ، می دانیم که آنان را حتی از ایرانیان هم بیشتر دوست دارد و توانست آنها را که هیچ سهمی در قدرت سیاسی کشورهای خودنداشتند جذب ولایت کند و در عراق و لبنان و اکنون در یمن هم آنها را درقدرت سیاسی کشورهای خود سهیم کند ، هدف و امید بعدی خامنه ای اما رهبری حرکات احتمالی اعتراضی با محوریت موضوع فلسطین در کشورهای عربی است . خامنه ای بر آنست که اگر روحانیت منزوی شیعه ( نسبت به جهان یک میلیاردی مسلمانان سنی ) بتواند حتی بخشی از رهبری چنین حرکاتی را در دست بگیرد توانسته است خود را از تنگنای مرگ تاریخی نجات دهد . روحانیت شیعه تحت رهبری خامنه ای ، در رفتار سیاسی خود در4 دهه اخیر نشان داده است که نجات خود و قشرخود برای وی و جستن از تنگنایی که ملت ایران برایش تنیده است ، بقول خودش از اوجب واجبات است . روحانیت ولایی و شخص خامنه ای در وضعیت و موقعیتی نیستند که بتوانند جز موقعیت رهبری ، بموقعیت و وضعیت دیگری رضا بدهند . هر کس در ایران جز ولایی ها قدرت را در دست بگیرد روحانیت را نابود خواهد کرد ، اما این نکته نیز لازم به یاد آوری است که روحانیت ولایی برای اداره جامعه پیچیده ایران ، به تنهایی حکم نمی راند این قشر فاسد و توطئه گر توانسته اقشار سنتی را تحت عنوان دفاع و پیوند روحانیت با سنت و دین ، بازاری ها را تحت عنوان نیاز کشور به واردات و دادن اختیار واردات به آنها ، سپاهی ها را تحت عنوان نیاز کشور به نوآوری در حوزه نظامی ، اقشار متوسط را با ترساندن از وقوع جنگ داخلی با خود همراه کرده و برای اداره جامعه از آنها کمک بگیرد ؛ اما از یاد نبریم که نقطه مرکزی و ثقل نظام ولایی ، معطوف به گسترش و فربه کردن قشر انگل روحانی است . روحانیت ولایی حتی به کسانی مانند خاتمی ، میر حسین و کروبی اعتماد نخواهند کرد ، روحانیت ولایی در موقعیت مرگ و زندگی است و حتی به آخوندهایی که حکومت امام زمان هم بیشتر از ج.ا معتقد باشند اعتماد نخواهد کرد . خامنه ای یک بند باز سیاسی است که باید بتواند از نیروی همه استفاده کند بدون اینکه به هیچکدام از آن نیروها تعهدی داشته باشد . خامنه ای و روحانیت ولایی حتی حاضر نیستد به خدا و دینش هم تعهدی داشته باشند ، ملت ایران وحزب اللهی و شیعه و …. که محلی از اعراب ندارند .
اگر بخواهیم با ادبیات شیعه سخن بگوییم ، می توان گفت خامنه ای دیگر حاضر نیست مانند امام اول شیعیان عدالت گستری پیشه کند و 5 سال نشده سر خود را به باد بدهد ، خامنه ای حاضر نیست بقول خود آخوندها مانند امام سوم شیعیان بر سر اصول معینی بایستد و بگوید : “«إن کان دین محمّد لم یستقم الّا بقتلی فیا سیوف خذینی»«اگر دین محمد جز با کشتهشدنم پایدار نمیماند، پس ای شمشیرها! مرا دریابید” خامنه ای یک درس را از تاریخ شیعه خوب فرا گرفته است که : اصول نداشته باش ، استخوان نداشته باش تا حکومت کنی تا مانند امام حسین سرت برباد نرود و مانند حضرت علی در عنفوان جوانی عمر سیاسی ات ترا نکشند ، خامنه ای فقط یک اصل دارد و آن حفظ حکومت است . اما حفظ حکومت برای که ؟ برای قشر روحانی و برای پروار کردن این جمعیت انگل صفت .
خامنه ای علیرغم ادعای حسینی بودنش ، سیاست ورزی یزیدی دارد و می گوید : لازم باشد دین راهم تعطیل می کنم ، هرچند که امام حسین آنطور که خود آخوندها می گویند و بر خلاف خامنه ای سر داد که اصول بر باد نرود ! ..
نتیجه : آیا با این همه فقط می خواستیم به دشمن خود یعنی خامنه ای ناسزا بگوییم ، نه کار تحلیل ارزشداروی و نشان دادن بد و خوب نیست ، کار ما اینستکه بر مبنای سخن : دشمنت را بشناس ، بگوییم اقای حزب اللهی معتقد ، خامنه ای یک بندباز است و با دین و مذهب توهم بازی میکند ، اقای عدالتخواه ؛ خامنه ای به هیچ عدالت و انصافی معتقد نیست ،اقای ایرانگرا و ملی گرا ، خامنه ای اگر لازم باشد برای حفط روحانیت شیعه ایران و استقلال آنرا نیز خواهد داد مگر میرزای شیرازی در قضیه تنباکو ، با گرفتن شهریه برای تعدادی طلبه دوباره همان تنباکو را حلال نکرد ؟ مگر همان خمینی از اسراییل اسلحه نخرید .
و نهایت اینکه ایرانی مبارز و آزادیخواه از خامنه ای و روحانیت ولایی وارتش مسلح وی یعنی سپاه و بسیج ؛ انتظار تسلیم شدن به اراده ملت و لاطائلاتی مانند گذار مسالمت آمیز ، رفراندوم ، اصلاحات و … نداشته باشید . انقلاب خونین و مبارزه ای سخت برای احقاق حقوق میلیونها کارگر و کارمند و بازنشسته و زن و مرد و کرد و بلوچ و لر در راه است . هر کس گفت که خامنه ای و سپاه عقب خواهند نشست ، هنوز دشمن را نشناخته و آنکس که دشمن را نشناسد ، ره گم کرده ای بیش نیست .
هر بند باز بنا بر ماهیت معلق خود نهایتا در پیچی تند پا را نه بر مکان درست و نه بر موضع استوار نهاده و سقوط خواهد کرد ، البته نوبت خامنه ای هم فرا خواهد رسید . بقول حضرت حافظ ، با عشاق و اهل راز و سینه چاکان دفاع از منافع مردم ، نمی توان سر حیله گری نهاد و رندی کرد . خامنه ای از فراز سقوط خواهد کرد و استخوانش سخت خواهد شکست
صوفی نهاد دام و سَرِ حُقِّه، باز کرد
بنیادِ مکر با فلکِ حُقِّهباز کرد
بازیِ چرخ بشکندش بیضه در کلاه
زیرا که عَرضِ شعبده با اهلِ راز کرد
April 14, 2023