Home ستون آزاد آرشیو ستون آزاد سوت… آفساید!-منصور بختیار

سوت… آفساید!-منصور بختیار

باز هم کشته! بازهم میلیاردها خسارت و باز هم وحشت و سرکوب! اعتراض‌های به حق اما سازمان نیافته در مقابل سرکوب ناحق اما سازمان یافته، محتوم به خاموشی است و خواهد بود. آنچه در کشورمان میگذرد چشم‌های نگران و نگرانی از فردا را، در یک یک ما بیدار و زنده نگاه ‌میدارد.
با توجه به اوضاع داخل ایران، صفحه تاریک حکومت در کشورمان را بازبینی می کنیم. به این امید که نقاط ضعف اعتراضاتمان در مقابل دولت را سنجیده، آنها را تصحیح و تقویت ‌کنیم، باشد درحرکت بعدی بتوان ضربه‌ای کاری و واقعی بر نظام سیاسی کشور وارد و نتیجه‌ای حاصل کرد. اصل مهم در تشکل علیه نظام اسلامی در شرایط امروز مملکت فراموش نکردن این شرط است که، تمرکز بر گذر از جمهوری اسلامی، بخش دوم هدف ما است. بخش اول، آگاهی و تقاضای استقرار نظامی است که جانشین آن خواهد شد. نظامی که اساس آن بر آزادی، استقلال و جدایی کامل هرگونه باور دینی از قانون باشد. فقط با تکیه بر آگاهی آنچه میخواهیم و چگونگی گذر از جمهوری اسلامی است که میتوانیم خود را سازمان داده، بسوی دولتی دمکراتیک گام برداریم. بدیهی است نه تنها جمهوری اسلامی بلکه هرحکومت مستبد دیگری درزیر گامهای آگاه، آزادی‌خواه و مصمم فرو خواهد ریخت.
آنچه در زیر می‌آید را به یقین باره‌ها با توضیح و تفسیرشایسته‌ای شنیده و یا خوانده‌اید، اما بازگوئی آن از زبان دیگری و بزبان دیگری همواره ضروری و لازم است.
روزهای گذشته،
در دو هفته قبل ما با شنیدن اخبار ناقص، خواندن تفسیرها، دیدن هیجانها و تظاهراتی که هرچند بسیار لازم اما ناتوان در کمک رسانی به مردم داخل بود و هست، اوضاع غم انگیز کشورمان را شاهد بودیم. رژیم جنایتکار که پایه‌های خود را بر ترس و وحشت بنا کرده، هر روز درنده‌تر از پیش میشود و با بسط نیروهای سرکوب خود آشکارا ترس را بر جامعه حاکم میکند.
بیش از چهار دهه است که بر اثر یک سیاست اشتباه و فاحش که نتیجه تک‌روی و خودکامگی شخص اول مملکت بود، توپ قدرت زیر پای آخوند‌ها افتاد و بازی تا امروز در زمین ملت رقم خورده است. تیم آخوندهای فرصت‌طلب که مترسد برای اجرای احکام شریعت بودند، ناباورانه هدیه شاهی راچسبیدند تا اجرای قوانین ضد بشری خود را، حتی از مرزهای ایران گذرانده، جهانی کنند. حساب ملت از حساب حاکمان، چنان که رسم قرنها دولت‌داری در کشورمان بوده است، جدا ماند؛ با این تفاوت بزرگ که این‌بار حکومت بیداد و وحشیگری باید آشکارا باشد تا سنبه قدرت کوبیده شود. امروز ما معنای رژیم توتالیتر را با‌ پوست و استخوان خود حس کرده و فهمید‌ایم.
اگرایران را زمین فوتبال فرض کنیم و مشخصات دو تیم ملی “ آخوند و ملت” را در نظر بیاوریم می‌بینیم که تیم ملا‌ها، متشکل، متحد‌الشکل و دارای استراتژی حمله و توانا در ضربه‌های پی‌درپی بر تیم ملت هستند. درمقابل تیم ملت، نامتحد، نا‌متشکل وبا نداشتن هدف، سازمان و برنامه، بلاتکلیف در زمین سرگردان هستند. هراز گاه توپی زیر پایشان می‌آید ولی با یکی دوتا شوت نامنظم، توپ دوباره بدست ملا‌ها می‌افتد. هرچند تعداد بازی کنان‌ تیم ملت بیشتراند ولی توانایی تیم آخوند بدلیل تمرکز و سازمان، درزمین برتری فاحش دارد؛ تاجایی که بعضی از بازی‌کنانشان تیم ملت را آنقدر سرسری پنداشته‌اند که زمین را رها کرده و همزمان رفته‌اند در زمین همسایه ‌ها بازی میکنند.
راه نجات مردم به جان آمده از زمامداری ملایان کاری سخت وطولانی بوده وخواهد بود. سخت، چون ملایان بیرحم‌تر و سازمان‌داده‌تر ازآن هستند که در تصور بیاید. طولانی، چراکه ملت باید فرصت آگاهی و سازمان دادن خود را داشته باشد*. سازمانی که علاوه بر دفاع از آنچه دارد و میخواهد، نقاط قدرت خود را تقویت کرده درجایگاهی از نظرتوانایی سیاسی بنشینند که آخوند با تمام قوایش نتواند آنرا سرکوب ویا کپی کند. این راه را جبهه جمهوری دوم بخوبی شناسایی و تدوین کرده است. به تصورمن هر راهی جز این، آب به آسیاب حکومت ریختن است. فراموش نکردن این نکته هم بسیار مهم است که ابرقدرت‌ها و خاصه آمریکا و بخشی ازاپوزیسیون که چشم امید به آنها بسته‌اند، با استراتژی‌های احمقانه، بدخواهانه و بعضاً خوشبینانه، درحقیقیت تیم ملاها را تشویق میکنند. هرچند بوقچی‌های آنها (بی‌بی‌سی و…) دراطراف زمین برای تیم ملت پرصدا هستند ولی تشویق تیمی (ملت) که توپ زیر پایش نیست تا سرحد خنده تُو خالی است و ملت را از تصویری که ازاو در آئینه جهانی میدهند، دلسرد و نامطمئن میکند! مردم را باید به آنچه دارند وآنچه می‌توانند داشته باشند تشویق و تهیج کرد. آنهایی که از مردم غیر‌مسلح به یک اندیشه وسازمان سیاسی میخواهند تفنگ‌هایشان را بردارند و به هر نوع شورشی کنند، روغن برآتش دولت ملا‌ها میریزند. آشوب در کشور بنفع رژیم آشوب‌طلب که تا به دندان مسلح است تمام خواهد شد، مگر آشوبی که رهبری و برنامه داشته باشد که آنهم آشوب نیست انقلاب است.
روزهای گذشته دوباره شاهد سرکوب سازمان یافته رژیم بودیم. تیم ملایان با سه برابر کردن قیمت سوخت، ملت را به چالش کشیدند. آنها از آب گل‌آلود ماهی گرفتند، قیمت‌ها را بالا برده تا از جیب ملت بیشتر بدزدند. فرصت خوبی هم فراهم آوردند تا آتش زیر خاکسترملت را هم‌زده و نارضایتی را قبل از اینکه گریبانشان را بگیرد، خاموش کنند، مبادا غافلگیر شوند. در ضمن نیروی متشکل و سامان یافته سرکوب و ارعاب خود را دوباره آزمایش کنند. بر خلاف دو مورد قبلی مرزهای ارتباطی را بکلی قطع کردند و هزینه خسران آن را هم به دوش مردم گذاشتند. هرچه دلمان خواست فریاد زدیم ولی گوشی برای شنیدن نبود واجازه بدهید عرض کنم هرگز نخواهد بود. کشورهای اروپایی و آمریکا و حکومت اسلامی به ملت گوش نخواهند داد، به منافعشان توجه دارند.
در مقابل تیم ملت که با افزایش قیمت بنزین توپی را زیر پای خود میدید سعی کرد تا دامن اعتراضات را گسترش داده، قدرت خود را بنمایش بگذارد، شاید هم مویی از خرس بکند. اما براثرعدم تمرکز و نداشتن سازمان متشکل، بجایی پافشاری برموضوع قیمت بنزین، که میتوانست به برگرداندن قیمت بنزین منجرشود(این یکباردرتاریخ ما اتفاق افتاده است) واین خود اولین سانت بلند بر دروازه آخوند‌ها بود، یکباره شعارسرنگونی جمهوری را سر داد و انگشت در سوراخ مار کرد. بنظرشخص بدبین من، خود آخوند‌ها هم در بیراهه کردن مبارزات ملت نقش داشته وهمچنان دارند. آنها اینبار تیم ملت که میرفت به دروازه آنها نزدیک شود را به عمد در آفساید گذاشتند.
من با فوتبال سخت مخالفم ولی برای سادگی بیان مطلبم را در یک میدان بازی و شیوه آرایش نیرو در مقابل دو تیم تنظیم کردم تا شرایط کشور، دولت، ملت و اپوزیسیون را به زبان مفسر ورزشی بیان کنم.
امروز،
شاهد بودیم تیم ملت که از سیاست‌های بی خردآنه دولت بخشم آمده است زیر حملات وحشیانه تیم آخوند قرارگرفت و زمین خونین شد. ازنگاه دولت همان مردمی که در فصل انتخابات امت انقلابی لقب میگیرند و خاری بچشم امپریالیسم جهانی میشوند، یک‌باره اشرار شدند و سرکوب آنها در راس امور قرار گرفت، آنهم چه سرکوبی! جالب است بدانیم که همین تیم ملت زیر اعتراض اپوزسیون هم قرار گرفت که: چرا کار را یکسره نمی‌کنند؟ چرا بانک آتش می‌زنند؟ چرا اسلحه ندارند؟ چرا به ما گوش نمی‌دهند؟ و… دولت‌های خارجی‌ هم که اصولا به طرف معامله که تیم دولت اسلامی است توجه دارند. ولی براستی چرا؟ پاسخ کوتاه و ساده است. چون تیم ملت هدف و سازمان ندارد و بس! اینکه ادعا میشود مردم دموکراسی میخواهند و آخوند نمی‌خواهند، یک تقاضای کلی است. باید آگاهی یافت دموکراسی درچه چهار چوبی می‌تواند پایدار باشد تا بتوان به آن خواسته امید بست و در بدست آوردنش جان داد.
روزهای آینده،
این راه آزادی‌خواهی راهی است که ما هم بناچاردر آن قدم گذاشته و خواهیم رفت. رسیدن حتمی است، نگه‌داری آن وظیفه یک یک ما خواهد بود و آگاهی ما ضامن آن خواهد شد. تمامی کشورهای آزاد جهان ازهمین راه رفتند و درهمین راه مانده‌اند. مبارزه صحیح حوصله میخواهد و خرج دارد.
زنده باد ایران، زنده باد جمهوری
منصور بختیار
۸ دسامبر ۲۰۱۹

*(توضیح این‌نکته ضروری است که چهل سال، زمان کوتاهی است برای مردمی که قرنها از آزادی و مسئولیت در مقابل قانون دور بوده اند)