Home ستون آزاد آرشیو ستون آزاد جبهه جمهوری دوم و نقش راهگشای آن در بن بست کنونی-کورش عرفانی

جبهه جمهوری دوم و نقش راهگشای آن در بن بست کنونی-کورش عرفانی

در بسیاری خانواده ها وقتی ثروت و قدرت در دست بزرگ خانواده است و وی هم دست بِدِه ندارد و خودکامگی می ورزد، همه منتظر هستند که او سر به زمین بگذارد تا همه چیز را میان خود تقسیم کنند. برای همین، وقتی که وی بیمار می شود و علائم مرگ آشکار، همگان سخت در انتظارند. از یک سو قند در دلشان آب می شود که سرانجام موقع رفتن فرد انحصار طلب فرا رسیده و از سوی دیگر نیز به فکر نقشه ریزی می افتند که بعد از فوت او با ثروتشان چه کنند. این حالت دوگانگی رنج آور است چون طرف مرده حساب می شود، اما هنوز نمرده است.

حکایت مردم ایران و نظام پوسیده و رو به مرگ جمهوری اسلامی نیز همین است. از یک طرف ملت ستمدیده ی ایران انتظار سر به نیست شدن او را دارد و از سوی دیگر هنوز شبح حضور ننگین او بر سر کشور سنگینی می کند. به هر روی، همگی می دانیم و حتی خود سران نظام نیز می دانند که دوره ی حکومت اسلامی از نوع ولایت فقیهی به سر آمده و ایران ما سودای آن را دارد که فردای بهتری را آغاز کند. [و آغاز خواهد کرد.]

در این میان اما باید به فکر بود. ما می دانیم که رژیم رفتنی است و البته باید مراقب باشیم که جز مردم ایران نیروی دیگری سبب این رفتن نباشد، چه در این صورت مملکت صاحبان جدیدی خواهد یافت. به یاد داشته باشیم که بعد از کودتای 28 مرداد، آمریکایی ها که شاه را به تاج و تخت بازگردانده بودند خود را به نوعی صاحب اختیار مملکت می دانستند، به نحوی که برای شاه نخست وزیر تعیین می کردند و او باید تایید می کرد و یا طرح هایی مانند اصلاحات ارضی و رفرم های دیگر را دیکته می کردند و شاه ایران فقط آنها را اجرا می کرد.

این بار قرار است که این گونه نباشد. این بار قرار است که تغییر سیاسی کشور را به نیروی دیگری جز صاحب مملکت، که ملت ایران است، نسپارد. برای این منظور نیز نیاز مبرم است به این که این ضربه ی آخر را به رژیم رو مرگ، مردم ایران وارد سازند و نه نیروهای بیگانه یا وابسته به بیگانه. اگر چنین شود آن گاه می توان با دست باز در مورد آینده ی کشور طرح و نقشه ریخت و آنها را به مورد اجرا درآورد.

این روند اما به طور خودکار رخ نخواهد داد. باید به طور فکر شده و اراده مند دخالت کنیم و روند رویدادها را به دست گیریم. برای این منظور نیز نیاز به ابزار داریم. ابزار اصلی این کار نیز یک ظرف سیاسی که مردم ایران آن را بپذیرند و در چارچوب آن حرکت کنند. ایده ی جمهوری دوم ایران و جبهه ای که تابع آن تاسیس شد در همین راستای بومی بودن و منطقی بودن مسیر شکل دادن به آینده ی ایران بود و هست.

از یک سو ما می اندیشیم که برای تغییر سیاسی نیاز به تغییر کل جامعه نیست و از طرف دیگر برای تغییر کل جامعه نیاز به تغییر سیاسی است. این بدان معنی است که در مقطع اول و برای کنار زدن مانع تغییر و تحول در ایران-که همان رژیم اسلامی است- ما احتیاج نداریم که کل ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را دستخوش تکانه های شدید، فاقد برنامه و مشکل آفرین کنیم. اما این را هم می دانیم که برای دگرگون ساختن بنیادین این ساختارهای سه گانه نخست می بایست ساختار سیاسی را تغییر دهیم. به این ترتیب، طرح مبنی بر پایان دادن به حاکمیت نظام اسلامی به عنوان دوران جمهوری اول و آغاز یک حاکمیت دمکراتیک، به عنوان دوران جمهوری دوم، ایده ای کاربردی برای تغییر سیاسی است، تغییری که زمینه ساز متحول ساختن کل جامعه و کشور خواهد بود.

حال می رسیم به وجه اجرایی این طرح. برای این منظور نیاز بود تا ظرفی ساخته و پرداخته شود که انجام این ماموریت را با اتکاء به نیروی مردمی ترقی خواه و کنشگر بر عهده گیرد. جبهه ی جمهوری دوم ایران در این راستا شکل گرفت و هدف خود را استقرار یک «جمهوری دمکراتیک و لائیک» قرار داد. این جبهه بر آنست تا با گردهم آوردن نیروهای سیاسی دمکراتیک، خود را به عنوان یک گزینه به ملت ایران معرفی سازد و در دل جامعه مشروعیت و پایگاه مردمی فراهم آورد. سپس، با تکیه بر آن نیروی مردمی، رژیم رو به مرگ جمهوری اسلامی را به زباله دان تاریخ بیاندازد و آن گاه، با تغییر قانون اساسی، زمینه ی آغاز یک دمکراسی متعارف در ایران را فراهم آورد. این تنها بعد از استقرار یک جمهوری دمکراتیک و لائیک است که راه برای هرگونه تحول ریشه ای و ماندگار در عرصه ی اقتصاد، جامعه و فرهنگ فراهم خواهد شد.

پس می بینیم که این بار با اتکاء به تجربه های تاریخی پرهزینه ی صد سال گذشته، ما ایرانیان نقشه ی راه دارای شانس موفقیت برای یک تغییر سیاسی هدفمند را یافته ایم. می ماند که آیا قادریم این نقشه را پیاده کنیم و در عمل به کامیابی در نجات و بعد، بازسازی میهن دست پیدا کنیم.

در این راستا دو سری از نیروها می توانند نقش سرنوشت سازی داشته باشند: از یک سو نیروهای مردمی کنشگر در داخل کشور که با حمایت مستقیم و تبلیغ و شناساندن جبهه ی جمهوری دوم ایران این خط سیاسی و این نوع از کار را در میان لایه های مختلف جامعه تشویق کنند و از طرف دیگر، نیروهای سیاسی دمکراتیک خارج از کشور با همکاری و همسویی راه را برای پیشرفت در این مسیر هموار سازند.

تاریخ فرصتی ناب در اختیار ما گذاشته است که برای بهره برداری از آن نیاز به آگاهی داریم و اراده. این گوی و این میدان. جبهه ی جمهوری دوم ایران، آماده ی پذیرایی از هر فرد یا تشکل ایرانی آزادیخواه است.#

دکتر کورش عرفانی عضو حزب ایران آباد و جبهه ی جمهوری دوم ایران است. برای دیدن برنامه های وی به وبسایت تلویزیون دیدگاه مراجعه کنید: www.didgah.tv وبسایت حزب ایران آباد www.iraneabad.org و وبسایت جبهه ی جمهوری دوم ایران: www.j2iran.com