توهم یا واقع بینی-اتابک فتح الله زاده
به هنگامی که جنبش دخترمان مهسا امینی با شعار زیبای «زن ، زندگی، آزادی » به راه افتاد . باز هم توهم های قدیمی از دو زاویه به راه افتاد .
اولی توهم به غرب بود دومی کم اهمیت دادن توان امنیتی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی .
این گونه نگرش ها به راحتی در نگاه راست های افراطی از جمله سلطنت طلبان و چپ های رادیکال به وفور دیده می شود . اساس دید این دو نیرو بر حول این محور می چرخید که تنها راه ممکن برای صلح در منطقه و دمکراسی در ایران سرنگونی رژیم ج ا می باشد.
دیروز شنیدم که دولت بایدن هنوز موافق تروریستی خواندن سپاه نیست . آمریکا برای حل مسئله هسته ای بطوری پنهانی در حال مذاکره می باشد . مشکل در اینجاست که بخشی از ایرانی ها بر این باور هستند که غرب باید ما را از دست جمهوری اسلامی نجات دهد و جمهوری اسلامی را کنار بزند. البته این نوع نگرش شامل رضا پهلوی هم بود که خوشبختانه الان از این حرف ها نمی زند. این نیرو ها از حمله نظامی و تحریم اقتصادی ، بستن سفارت ها ، راه ندادن تیم ملی فوتبال ایران به بازی های جام جهانی حنجره های خود را پاره می کردند و افزون بر این با خوش خیالی از غرب چیزی را در خواست می کنند که غرب نه توانش را دارد است و نه اصلا غرب چنین فکر می کند و اگر هم غرب هم بخواهد ، که البته نمی خواهد ، در عمل توانش را هم ندارد . آیا نباید از خود پرسید چرا آمریکا از افغانستان و عراق خارج شد . باید به توان غرب هم واقع بین بود. الان هم مشکل اول اروپا روسیه است . اروپا از این زاویه هم است که به جمهوری اسلامی فشار می آورد. اصل مسئله این است که غرب اول از همه به منافع ما خود نگاه می کند . آنان بر امر واقف هستند که جمهوری اسلامی چه آتشی در کل منطقه می توانند به پا کند که با منافع غرب منطبق نیست . ما نیز باید دورنما ها را خوب نگاه کنیم . ما به تظاهرات خارج از کشور در حد خودش ارج می نهیم ولی من شخصا این باور را ندارم که آینده ایران را تظاهرات های برلین ، لس آنجلس ، لندن و پاریس حل خواهد کرد .
توهم دیگر در کم بها دادن به قدرت نظامی و امنیتی ج. ا است . تصور این نیرو ها این بود که به زودی فردا حکومت ج. ا با یک انقلاب دیگر به دست نیرو های مخالف می افتد . خنثی کردن جمهوری اسلامی هزینه های بزرگی می طلبد . باید با هزینه های کمتر حرکت کرد. شتاب نباید کرد . این جنبش حرکت های سنجیده می طلبد . هر چه این جنبش با آموزش و اقناع توده های مردم پیش رود، به نفع دمکراسی است اما پوپولیست ها می خواهد با انحصار طلبی هر چه زودتر خمیر غیر آماده به تنور بزنند . فرجام این کارها نگران کننده است . باید تلاش کرد هر چه بیشتر نیرو ها از حکومت جدا شود . به باور من در هم شکستن نیروهای نظامی در کلیت خود عاقلانه نیست . اگر این نیرو کاملا در هم شکسته شود فردا با چه قدرتی می توان امنیت را برقرار کرد .
اتابک