از آپارتاید نژادی تا آپارتاید جنسیتی – نیره انصاری
کمیته بین المللی کشف حقیقت در 8 مارش2024 در گزارش خود در خصوص نقض فاحش حقوق بشر در ایران توسط حکومت اسلامی از دو مفهوم جنایت علیه بشریت و آپارتاید جنسیتی استفاده کرده است.
جنایت علیه بشریت شامل چه جرائمی میشوند؟
جنایت علیه بشریت یکی از جرائم فاحش بین المللی ست
به موجب ماده7 اساسنامه رم و دیوان کیفری بین المللی، جنایت علیه بشریت در چارچوب یک حمله گسترده یا سازمان یافته برضد یک جمعیت غیرنظامی و با علم به آن حمله ارتکاب یابد، شکنجه، تجاوز جنسی،ریشه کن کردن، به بردگی گرفتن، تبعید یا کوچ اجباری، حبس کردن، عقیم کردن اجباری،بارداری اجباری و هر اعمال غیرانسانی مشابه که عامدا به قصد ایجاد رنج عظیم یا صدمه به جسم یابه سلامت روحی وجسمی صورت گیرد.
تفاوت این دو مفهوم به حیث حقوقی چیست؟
آپارتاید جنسیتی یک مفهوم حقوقی است که به تبعیضهای سیستماتیک بر اساس جنسیت اشاره دارد. این اصطلاح برای توصیف شرایطی استفاده میشود که مردان نسبت به زنان برتری دارند.
چرا در این ماههای اخیر بحث درباره آپارتاید جنسیتی شدت گرفته است؟
در حقیقت می توان بیان داشت؛ «نخستین تحقیق از این نوع در جهان است» و قرار است به بررسی مفهوم «آپارتاید یا جداسازی جنسیتی» و چگونگی تناسب آن با چارچوب حقوقی بینالمللی بپردازد.
آپارتاید جنسیتی یک جرم بین المللی شناخته نشده است و اساسنامه «کنوانسیون بین المللی سرکوب و مجازات جنایت آپارتاید» یا اساسنامه رم «جنایت آزار و اذیت جنسیتی» را تنها به عنوان جنایات علیه بشریت تحت پوشش قرار میدهد.در واقع«آپارتاید جنسیتی از هنجارهای بنیادین حقوق بینالملل تنفر دارد» و «آپارتاید جنسیتی محو انسانیت زنان است و هر جنبه ای از وجود زن کنترل و بررسی میشود.» با وجود اعمال آپارتاید جنسیتی در ایران و یا افغانستان این «رژیمها» قادر نخواهند بود نیمی از جمعیت کشور را حذف کنند.
سازمان ملل متحد آپارتاید جنسیتی را هنوز بهعنوان «تبعیض جنسی اقتصادی و اجتماعی علیه افراد به دلیل جنسی یا جنسیتی» تعریف میکند. این موضوع، [جنایت بینالمللی نامیدن آپارتاید جنسیتی] مورد توجه قرار گرفته است، حال آنکه ظلم و ستم بر زنان و دختران درایران روز به روز در حال افزایش است. آپارتایدجنسیتی، کلمه ای افریقایی و به معنای جدایی و تفکیک است. نخستین بار توسط نخست وزیر افریقای جنوبی دانیل مالان برای نشان دادن سیاستهای افریقای جنوبی مبنی بر تفکیکِ نژادی بین سفیدپوستان و گروه های مختلف نژادی غیرسفید ابداع شد. بعدها نلسون ماندلا خاطرنشان کرد که «آپارتاید یک اصطلاح جدید اما یک ایده قدیمی بود». در آفریقای جنوبی، آپارتاید نه تنها به یک عمل، بل، از 1948 تا 1990به ایدئولوژی حاکم و چارچوب قانونی تبدیل شد که در برخی از کشورهای همسایه آن نیز اِعمال شد. در واقع با تکیه بر چارچوب حقوق بین المللی ممنوعیت آپارتاید نژادی، مفهوم آپارتاید جنسیتی نشان می دهد که چگونه عمل به آن، هنجارهای اساسی حقوق بین الملل در باره برابری و عدم تبعیض را نقض می کند. مشابه آپارتاید نژادی، آپارتاید جنسیتی؛
- یک سیستم حکومتی مبتنی بر قوانین و سیاست هاست که به عنوان ایدئولوژی حاکم، جداسازی سیستماتیک زنان و مردان را تحمیل کرده و آنان را از فضاها وحوزه های عمومی طرد می نماید. نمونه بارز این موارد را در سرکوب زنان در ایران پس از جنبش انقلابی زن زندگی آزادی،سال 2022 و تدوین لوایح موسوم به «لایحه عفاف و حجاب» مشاهده می نماییم.
این سیستم انقیاد و فرودستی زنان را با نقض«اصول اساسی به رسمیت شناخته شده در قوانین بین المللی از جمله برابری و عدم تبعیض قانونمند می سازد. همان اندازه که آپارتاید نژادی ناقض هنجارهای بین المللی حقوق بشر بود، آپارتاید جنسیتی نیز در تناقض شدید با این هنجارها قرار دارد. از نظر نگارنده آپارتایدجنسیتی، «محوِ انسانیتِ زنان است و هر جنبه ای از وجود زن را کنترل و بررسی می کند.» در همه نهادها و فضاهای عمومی و خصوصی نفوذ می کند و گریزی از آن نیست. - آپارتاید جنسیتی یک سیستم سلسلهمراتبی است که نه صرفاً جداسازی برابر زنان از مردان بل، مبتنی بر برتری مردان و فرودستی زنان است؛ این رویکرد، سیستم نابرابر سلسلهمراتبی را حفظ، تقویت و ریشهدارتر میکند. آپارتاید جنسیتی، مبتنی بر تبعیض است، اما آنچه که درک آن ضروریست ماهیت ترکیبی و سیستماتیک آن است. دیدگاه نویسنده براین امر استوار است که این تلاقی وقایع است، هم به حیث تحولات واقعی، و هم تحولات حقوقی و نوعی پیشرفت هنجاری چارچوب حقوق بینالمللی است. البته تصدیق کنم که این یک روند جدید نیست. زیرا از این اصطلاح، آپارتاید جنسیتی دههها استفاده شده است. در حقیقت آنچه جدید است این انرژی تقویتشده برای تدوین آن و ایجاد پیامدهای قانونی است تا آن را از این اصطلاح توصیفی سیاسی به یک اصطلاح هنجاری قانونی تبدیل کنیم. و بخشی از آن درسهایی است که آموختهایم. اینکه چگونه چقدر جامعه بینالمللی در واکنش به آنچه در آفریقای جنوبی و آپارتاید آفریقای جنوبی فعال شد.
آیا در حال حاضر با توجه به مکانیسم های حقوقی موجود می توان حکومت اسلامی در ایران را محاکمه کرد؟ امروز می بینیم که راههای رسیدن به عدالت و پاسخگوکردن رژیم اسلامی در ایران چقدر محدود است.و به همین جهت فوریت دستیابی به ابزارهای جدید احساس میشود. ابزار کنونی به خودی خود کافی نیست. و ما باید از هر راه قانونی ممکن استفاده کنیم تا واقعاً این رژیمها را در برابر همه آنچه ما رفتار مجرمانه میدانیم، مسئولیتپذیر کنیم. بنابراین، ما شاهد رویدادهایی در ایران و در افغانستان هستیم، به ویژه در زمینه بسیج مقاومت مردمی که فکر می کنم . و به همین جهت است که در حال حاضر نوعی همپوشانی حقوقی با مقاومت سیاسی شکل گرفته است.
پایان سخن
آنچه اکنون به آن نیاز داریم اجماع بیشتر کشورهای عضو است. در نهایت، به ویژه در ساختار سازمان ملل متحد برای ایجاد و تدوین و توسعه مترقی قانون، شما باید برای رسیدن به توافق و تثبیت آن تلاش کنید. در شورای آتلانتیک استدلال شد که از نظر سیاسی مناسبترین راه، معاهده جنایات علیه بشریت است که در کمیته ششم مجمع عمومی سازمان ملل متحد مورد مذاکره است.
اقدامات در این زمینه در مراحل بسیار اولیه است، از همین جهت اکنون موقعیت مناسبی است که کشورهای بیشتری را به پیوستن به این روند فرا خوانده شوند تا بخواهند که آپارتاید جنسیتی در آن معاهده بالقوه گنجانده شود. در حال حاضر، آپارتاید نژادی در پیشنویس موادی که در حال بحث است گنجانده شده است. بنابراین استدلال این است که اجازه دهند متممی افزوده شود که نژاد را هم در برگیرد. در حال حاضر شش کشور عضو، ایالات متحده، مکزیک، مالت، برزیل استرالیا و افغانستان، ابراز علاقه کردهاند که آپارتاید جنسیتی در آن معاهده گنجانده شود.
حتی در ماه دسامبر2023 کمیته کشف حقیقت، از کشورها خواسته بود که ملاحظات کتبی خود را در زمینه معاهده جنایت علیه بشریت ارائه دهند. تنها 30 کشور این کار را کردند و بقیه تصمیم گرفتند، در اظهاراتشان در جلسه کمیته ششم نظر بدهند. در نتیجه با توجه به تعداد اندک کشورهایی که فعالانه در این زمینه ظاهر شدند، اینکه شش کشور به موضوع آپارتاید جنسیتی توجه کردهاند، همچنان عدد کمی نیست اما بالطبع نیاز به کشورهای بیشتر است.البته این معاهده جنایات علیه بشریت هنوز حتی به مرحله مذاکره هم نرسیده است. بنابراین در مراحل اولیه بحث در مورد اینکه این معاهده چه چیزی می تواند باشد، است. هماکنون تمرکز بسیاری از کشورها روی اطمینان از وجود اجماع کافی برای پیشبرد مذاکرات است. در ماه آپریل، جلسات اصولی درباره پیش نویس کنوانسیون از سر گرفته شده، اما در ماه اکتبر، کمیته ششم تصمیم میگیرد، آیا این موضوع وارد مرحله مذاکره شود یا خیر؟ و اگر باید مذاکره شود، آیا از طریق یک کنفرانس دیپلماتیک خواهد بود؟ آیا زیر نظر مجمع عمومی خواهد بود؟ در واقع در آن مرحله است که متنی روی میز وجود خواهد داشت و تا آن زمان حمایت از گنجانده شدنِ آپارتاید جنسیتی، به عنوان یکی از موارد جنایات علیه بشریت، در آن معاهده هم شدت بیشتری گرفته باشد.اینکه دلیل این همه کنشگری پیرامون تدوین قانون در این زمینه چیست؟می توان بیان داشت که معاهده بالقوه جنایات علیه بشریت، یک معاهده حقوق کیفری بینالمللی است، اما همچنین یک معاهده حقوق بینالمللی حقوق بشر است.
این تنها مانند اساسنامه رم و دیوان کیفری بین المللی نیست که در آن، در خصوص پاسخگویی «فردی صحبت» می کنیم، بل، در واقع ایجاد مسئولیت دولتی نیز هست. بنابراین دو پیامد برای گنجاندن آپارتاید جنسیتی وجود خواهد داشت. نخستین مورد این است که دولت ها موظف هستند جرم آپارتاید جنسیتی را در قوانین داخلی خود بگنجانند. و این راه را برای پیگیری اصل صلاحیت جهانی باز میکند.
این بدان معناست که شما میتوانید این موضوع را در هر جایی در دادگاهها پیگیری کنید، حتی اگر فرد خاطی تبعه آن کشور نباشد، و جرم در جایی دیگر رخ داده باشد. و به ویژه در ایران میبینیم، که با توجه به محدودیت پاسخگویی در کشور، پتانسیل صلاحیت قضایی جهانی چقدر مهم است. از دیگر فراز در آپارتاید نژادی،به حیث حقوقی دو ویژگی تعیین کننده وجود دارد. یکی وجود یک زمینه است، به طوری که یک نظام نهادینه شدهِ ستم و سلطه یک گروه بر گروه یا گروه های دیگر وجود داشته باشد. و دیگری نیت یا قصد است. و این نیت بسیارمسئله مهمی است. یعنی تنها یک اقدام به هدف قرار دادن و تسلط و از بین بردن خودمختاری نیست. بل، نیت این است که آن را تثبیت کنند و از آن به عنوان سیستم حکومتی خود استفاده کنند. به همین جهت است که ما به ساختار و سیستم و نهادینهسازی آپارتاید نژادی در آفریقای جنوبی از دهههای پیش نگاه میکنیم و میبینیم شباهتهایی در ابزارها و ریشهدار شدن سلطه رژیم طالیبان و حکومت اسلامی وجود دارد که تأکید بر این دو عنصر بسیار مهم است. این همان چیزی است که آپارتاید را در آفریقای جنوبی به آپارتاید بدل کرد. از این بیش مشاهده می کنیم که زنان تحت رژیمهای طالیبان در افغانیستان و حکومت اسلامی درایران حقیقتاً با همین دو ویژگی در کشور خود روبهرو هستند.
تنها تفاوت این است که بر اساس جنسیت است، نه نژاد. قطعاً، میتوان گفت که کل این کمپین مردمی است و جامعه مدنی آن را رهبری میکند، از آن زمان تاکنون حمایتهای بینالمللی، از جمله از سوی کشورهای عضو، از جمله کارشناسان سازمان ملل، وجود داشته است. اما ارتباط مستقیمی که همه اینها از کجا میآیند، کارزار پایان آپارتاید جنسیتی است، که یک کمپین جامعه مدنی است که در ماه مارس گذشته در روز جهانی زن راهاندازی شد تا در سراسر افغانیستان، ایران و جهان، متحدان واقعی، حقوقدانان، مدافعان حقوق زنان و کارشناسان حقوقی برای به رسمیت شناختن آپارتاید جنسیتی فعال شوند.بنابراین به هم پیوستگیهای زیادی وجود دارد. پایه های متعددی برای تبعیض و سلطه وجود دارد.اما دو عنصر سیستماتیک و با نیت قبلی بودنِ اقدامات، دقیقاً موارد کلیدی است که در نخستین گزارش کمیته حقیقتیاب شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد هم آمده است.
نیره انصاری، حقوق دان، متخصص حقوق بین الملل و حقوق اروپا، مشاور حقوقی بنیاد میراث پاسارگاد و مدافع حقوق بشر
21،4،2024