تروریسم، حرکتی غیر انسانی و در تضاد با موازین حقوق بشری و در خدمت سرکوبگران است.
بی گمان تروریسم و کشتن افراد انسانی در هر شکل و به هر بهانه ای در تضاد کامل با موازین حقوق بشری است. زیرا که حق حیات، مهمترین و اولین حق هر انسان است. با نگاهی به قطعنامه ها ی دو دهه اخیر شورای امنیت و اعلامیه مجمع عمومی با موضوع اقدامات براي حذف تروریسم بین المللی (قطعنامه 60/49)، قطعنامه های کمیسیون حقوق بشر، و قطعنامه هاي شورای حقوق بشر، چنین دریافت می شود، که اجماعی بین المللی بر آن است، که پدیده ی ضد انسانی ترور در هر جامه ای و به هر نامی و با هر توجیه ایدیولوژیکی موجب آسیب جدی و گاه جبران ناپذیر به حقوق بشر، دموکراسی و حاکمیت قانون است و ارزش هایی را هدف قرار می دهد که در قلب منشور ملل متحد و دیگر اسناد بین المللی جای دارند.ارزش هایی چون احترام به حقوق بشر، حاکمیت قانون و کرامت انسانی. تروریسم سد دستیابی به شیوه های دیپلماتیک حل اختلافات و مصالحه و مسالمت جویی است. اقدامات ترور محور ضد اخلاقیات مورد پذیرش مردمان سراسر جهان است، اخلاقیاتی که در موازین حقوق بشری مورد تاکیدند، نظیر حق حیات و آزادي، عدم تهدید برای تمامیت جسمانی و روانی و محوریت بخشی به کرامت انسانی در تمام اقدامات سیاسی و اجتماعی. تروریسم در هر قالب و آیین و اندیشه ای در فضای گفتمانی امروز جهان با هر بر چسب ولو به ظاهر مقدسی، صلح و امنیت را به مخاطره می اندازد، تهدیدکننده توسعه ی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادي و پویایی جوامع مدنی در راستای تکثرگرایی است، و در خدمت تغذیه ی گروه های تمامیت خواه و سرکوبگر برای توجیه اقدامات فرا قانونیشان میباشد. متاسفانه این رخداد شوم در تاریخ هفتم آذرماه 99 بار دیگر در ایران رخ داد و مانورهای سیاسی نخست وزیر اسراییل و رییس جمهور آمریکا حکایت از آن دارد، که مسئولیت ترور بر عهده ی اسراییل است. نخست وزیر اسراییل که با پرونده های متعدد فساد مالی رسما متهم است و ناکارآمدیش موجب اعتراض های گسترده ی مردم اسراییل است و در دوران صدارتش تخلف های گسترده در رابطه با نقض فاحش موازین حقوق بشری و نیز حقوق بین الملل(در رابطه با شهرک سازی ها) به ویژه در پیوند با فلسطینیان داشته است و با وجود ایجاب بین المللی تا کنون به پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای( ان، پی، تی) نپیوسته است ولی مدعی فشار هسته ای بر دیگر کشورهاست، به این جنایت در کشوری دیگر دست می زند و رییس جمهور آمریکا که روزهای پایانی دولتش را می گذراند، به جای محکوم کردن، این خبر را بازنشر می دهد. البته واضح است که این اعمال حاکمان ارتباطی با ملت هایشان ندارد و بر عهده ی آنان نیست و اعتراضات گسترده ی آنان به این حاکمان نشانگر عدم تایید ایشان در ملت های شریف این دو کشور است.
البته این رویداد جنایت بار، این سئوال را هم به ذهن هر ایرانی متبادر می کند که چگونه است که حکومت جمهوری اسلامی با داشتن وزارت اطلاعات عریض و طویل و با وجود سازمان اطلاعات سپاه پاسداران با ادعای اشراف بر همه امور کشور، باز هم تیم های تروریستی چندین نفره، در روز روشن و به این آسانی موفق می شوند مهمترین شخصیت دانش اتمی کشور آقای محسن فخری زاده مهابادی و تیم محافظان وی را ترور نمایند. یا آن طور که در رسانه ها منعکس گردیده موفق می شوند، هزاران برگ اسناد محرمانه ی نظامی را در کامیون بار زده و از کشور خارج نمایند. آیا وظیفه این نهاد های اطلاعاتی امنیتی فقط سرکوب و بر خورد خشونت آمیز با آزادیخواهان و حق طلبانی چون کارگران و معلمان و دانشجویان و اجرای پروژه هایی چون قتل های نفرت انگیز زنجیره ای است ؟
حکومت جمهوری اسلامی نیز موظف است، از اقدامات و موضع گیری ها و شعارهایی که در صحنه ی بین المللی، جایگاه ایران را لطمه می زند، اجتناب ورزد، تا مجالی به فرصت طلبان برای نقض حریم این کشور داده نشود. اگر فضای سیاسی کشور گشوده بود و گروه های مستقل امکان فعالیت داشتند و آزادی بیان و پس از بیان در فضای عمومی و امکان مشارکت آزاد سیاسی در رفاهی نسبی برای ملت فراهم بود، به یقین چنین کشورهایی به خود اجازه نمی دادند، که گستاخانه حریم این مرز و بوم را زیرپا نهند و آشکارا به جرم خود ببالند.
جبهه ی ملی ایران ترور و تروریسم را توسط هر کشور و گروه و جریانی با هر توجیهی در هر شرایطی محکوم و مردود می شمارد و آن را آفتی برای بالندگی جامعه در مسیر دموکراسی و حاکمیت قانون می داند. جبهه ملی ایران به قدرت مداران جمهوری اسلامی نیز هشدار می دهد که در شرایط فعلی که توازن قدرت در منطقه دچار تحولات عمده ای گردیده و در حالیکه دولت آمریکا در آستانه تغییر قرار دارد، از دست زدن به هرگونه اقدام تلافی جویانه و هر عکس العمل عجولانه و نسنجیده پرهیز نماید و آگاه باشد که این توطئه ها به احتمال زیاد از طرف دشمنان منطقه ای، برای کشاندن ایران به حوادثی که انتهای آن روشن نیست طراحی گردیده و ممکن است گام نهادن در دام آنان با آسیب خوردن به امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور همراه گردد.
هشتم آذر ماه 1399 خورشیدی
تهران – شورای مرکزی جبهه ملی ایران