خدای سال ۱۳۶۰؟- رامین کامران
هفتۀ پیش دوستان «جنبش نجات ملی ایران» لطف کردند و مرا برای یک جلسۀ کلاب هاوس دعوت کردند که خوب اداره و برگزار شد و میدان بحث آزاد و طولانی و پرتنوعی گشت. عنوانی که برای جلسه انتخاب شده بود، «ظهور خدای دهۀ شصت، موج جدید سرکوب و بازداشت، ترس یا استراتژی قدیم؟» بود.
در ابتدا، عنوان جلسه مایۀ تعجبم شد چون معنایش را درست درک نکرده بودم ـ خدا که مدل قدیم و جدید ندارد. دوستان راهنمایی کردند که اشاره به نطق اخیر خامنه ای دارد. رفتم و خواندم که ببینم چیست که درسم را حاضر کرده باشم و مردم را به سبک کارشناسان این رسانه های بزرگ، منتر نکنم. نگاهی گذرا هم به واکنش هایی هم که نسبت به این نطق ابراز شده بود، انداختم که البته مایۀ تعجبم شد.
وقتی سر صحبت باز شد اشاره ای به این ناهماهنگی فاحش بین محتوای نطق خامنه ای و تفاسیرش کردم. این باعث شد تا یکی از شرکت کنندگان، با دقت انگشت روی تعبیرات غلطی بگذارد که از این مطلب شده و مقایسۀ موجز و روشنگری هم بین موقعیت بین المللی رژیم در سال های شصت و امروز بکند. خیلی صریح گفت که همزمان شدن نطق خامنه ای با سرکوب های اخیر، باعث شده تا اصحاب رسانه از اختلاط این دو، خبری درست کنند که واقعیت ندارد با پخش کردنش در همه جا، مدعی شوند رهبر جمهوری اسلامی دارد نوید سرکوب به سبک سال های شصت را می دهد که واقعیت ندارد. چون وقتی به نطقش نگاه می کنید، به عیان می بینید که هدف قوت قلب دادن به پیروان است که اگر سختی های سال های اول انقلاب را از سر گذراندیم، به عون الهی مشکلات امروز را نیز حل خواهیم کرد. یعنی حرفی را که از سر ضعف زده شده به حساب قدرت گوینده می گذارند تا به بهای دروغ پراکنی تنش آفرینی کنند، حتی به قیمت نیرومند نشان دادن رژیم که می تواند مردم را از مبارزه دور کند و البته بی اعتنا به این واقعیت که رژیم اسلامی امروز توان سرکوب در حد دهۀ شصت ندارد.
نکته بسیار مهم است: خبرسازی برای بالا بردن تنش، با سؤ استفاده از همزمانی دو امر یا شباهت مضمونشان، یا هر وجه اشتراکی که می تواند اسباب منحرف کردن ذهن مردم بگردد. دوستی که انگشت روی خطا گذاشته بود، با تعجب اضافه کرد که اکثر تفاسیری که راجع به قضیه دیده است، همه در نهایت استوار بر این برداشت غلط بوده، اسباب ترویج آن شده و مردم را بیش از پیش به اشتباه انداخته است.
متأسفانه اول بار نیست که با این ترتیب عمل مواجه می شویم و حتی باید گفت که شیوۀ رایج کار این رسانه های بزرگ که در حقیقت ابزار تبلیغ و مغزشویی است، همین است. نشر اکاذیب و تنش آفرینی در جایی که واقعیت میدان به آن نمی دهد. به جای خبر رسانی و آگاه ساختن مردم، تمامی امکاناتشان صرف گمراه کردن ملت می شود که می تواند برای مملکت بسیار گران تمام شود.
متأسفانه، با وجود احتیاج بسیار، نیروهای ایراندوست که به فکر وطن و منافع ملی ایرانیان هستند، رسانه ای ندارند که بتوانند از طریق آن، اطلاع رسانی صحیح و راهنمایی درست بکنند و اسباب درک و تفسیر واقع بینانۀ امور سیاسی را که امروزه از نان شب هم برای مردم واجب تر است، در اختیار ایرانیان قرار بدهند.
من بار ها لزوم رفع این کمبود را یادآور گشته ام در اینجا هم فقط می توانم ابراز امیدواری بکنم که بالاخره حرکتی در این جهت انجام گردد. امروزه کمتر امری چنین فوریتی دارد و هر کسی هر کمکی بتواند در این زمینه بکند بسیار مغتنم خواهد بود. امیدوارم آنهایی که توان دارند، آستینی بالا بزنند.
۱۸ ژوئیه ۲۰۲۲، ۲۷ تیر ۱۴۰۱
این مقاله برای سایت (iranliberal.com) نوشته شده است و نقل آن با ذکر مأخذ آزاد است
rkamrane@yahoo.com