Home ستون آزاد آرشیو ستون آزاد آشِ شورِ منشور- رها جنیدی

آشِ شورِ منشور- رها جنیدی

با انتشار متن موسوم به “منشورِ همبستگی و سازماندهی برای آزادی (مهسا)” از سوی شش تن از چهره های اپوزیسیون  که البته همگی هم سیاسی نیستند،سیل انتقادات به سمت آنها روانه شده. متن این منشور را حامد اسماعیلیون، نازنین بنیادی، رضا پهلوی، شیرین عبادی، مسیح علی‌نژاد و عبدالله مهتدی امضا کردند.

اما با وجود این که در این منشور بر هدف اصلی همه معترضین و مخالفین به حکومت اسلامی یعنی “سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی در فرآیندی خشونت‌پرهیز و رسیدن به حکومتی سکولار دموکراتیک است” تاکید شده است چرا بخش مهم و بزرگی از جامعه سرنگونی خواه علیه این منشور شوریدند؟ عجیب اینجاست که این شورش حتی شامل هواداران سینه چاک شاهزاده رضا پهلوی هم می شود.

استفاده از عبارت “شورش” هم برای این است که اعتراضات به متن و محتوای این متن، فراتر از نقد معمولی است و جنبه رادیکالی به خود گرفته.

قبل از مطالعه مفاد این منشور نکته حائز اهمیت حضور یک چهره سیاسی فدرالیست/جدایی طلبِ پان کُرد به نام «عبدالله مهتدی» است که با وجود «خالد عزیزی» و «مصطفی هجری» به عنوان نماینده اکراد در نشست دانشگاه جرج تاون به شکل غیرحضوری، حضور یافت.

این اعلان حضور در کنار رضا پهلوی که پدربزرگش سابقه سرکوب تجزیه طلب پان کُردی به نام قاضی محمد-که جدایی طلبان او را پیشوا قاضی محمد می نامند- را در کارنامه دارد، برای خیلی ها عجیب بود و این اقدام را عقب نشینی وی از خط قرمزی به نام تمامیت ارضی می دانستند که پیشتر از آن دفاع کرده بود.

حالا مهتدی با نفوذ خودش توانست مفاد منشور را طبق اعتقادات سیاسی ای که پان کردها دهه هاست بیان می کنند، به شکل رسمی بیان کند.

متن نهایی این منشور که مدت ها قبل وعده انتشار آن را داده بودند دقیقا همان نیات درونی پان کُردها را بروز می داد که صدای حامیان رضا پهلوی را هم درآورد.

در بند دوم این منشور بارها از «حفظ یکپارچگی سرزمینی ایران با پذیرش گوناگونیِ زبانی، قومی (اتنیکی)، مذهبی و فرهنگیِ آن» به جای «تمامیت ارضی» سخن رانده شده و حتی عبارت ” ملت ایران” هم آورده نشده است.

این بحث ها باعث داغ شدن هشتگ منشور گسستگی با جای منشور همبستگی در توئیتر شود.

سعید سکویی از رادیکال ترین و تندترین حامیان پادشاهی در خارج از کشور که زبان تیز و صریحی دارد در یک برنامه تلویزیونی با فریادی بلند این منشور را “منشور تجزیه طلبی” توصیف کرد.[i]

همایون نادری‌فر، از فعالان سیاسی، مدنی پادشاهی خواه، در نامه سرگشاده به رضا پهلوی از او در خواست کرد ” در مورد واکنش انتقادی و مخالفت صریح تک تک فعالان شناسنامه دار مشروطه خواه و ملی گرا به روند تدوین غیر دمکراتیک منشور همبستگی و محتوای غریب آن که بازتاب خواست ملت ایران در انقلاب ملی ایران نیست و تا این لحظه جز عدم همبستگی و تزریق جو نا امیدی و دلسردی در میان اکثریت ایرانیان از آن ندیدیم” پاسخی شفاف بدهد.[ii]

آتوسا صباغ کنشگر پادشاهی خواه در صفحه خود در توئیتر این منشور را ” شرم آور” و  “ایرانستیز پسند” توصیف کرد و نوشت: ” اگه توانستید در آن نامی یا اثری از هویت ایرانی پیدا کنید، انگار یک کشور جدید  می‌خواهند تأسیس کنند! راستی از کدام همبستگی حرف می‌زنند؟ همبستگی شان برای تیکه تیکه ایران ؟ مگر از روی نعش میلیون‌ها ایرانی عبور کنید…”[iii]

مهدی حاجتی از فعالان سیاسی و عضو سابق شورای شهر شیراز نیز متن این منشور را “یک دام برای بی اعتبار سازی رضا پهلوی” قلمداد کرد.[iv]

آرزو علی زلفی از مجریان شبکه منوتو در توصیفی دقیق منشور را ” کومله پسند” و “ملی گرا زبان بند بیار”! خواند.[v]

بهنام امینی فعال سیاسی نیز با انتشار فیلمی[vi] با عنوان “منشور همبستگی یا ترکمانچای حزبی؟” بندهای این منشور را جنجال برانگیز توصیف کرد.

رضا تقی زاده فعال سیاسی و تحلیل گر روابط بین الملل نیز با انتشار عکسی از منشور در توئیتر[vii] که علامت ضربدر روی آن خورده، آن را ” شیر بی یال و دم اشکم” نام نهاده و منشور را ” سند خیانت به تمامیت ارضی، وحدت زبان و یکپارچگی ایران عزیز ما” خواند و نوشت: ” ارزانی خودتان! من از بودن امضاء شاهزاده رضاپهلوی در این سند خیانت بار و ضد ملی پشتیبانی نمی کنم!

گروه موسوم به “جبهه هفتم آبان” در بیانیه تحلیلی خود[viii]،به طعنه و کنایه، «منشور همبستگی» را برای کسانی لازم دانست که “قصد دارند کشوری نوین، بی‌پیشینه و بی‌تاریخ با مردمانی بدون سرگذشت مشترک را تأسیس کنند.” و افزود :” عبارت “ملت ایران” حتی یک بار هم در این منشور دیده نمی شود و جای تمامیت ارضی نیز، که یک اصطلاح حقوقی جا افتاده است، در این منشور خالی است.”

مجموعه فرهنگی پادشاهی خواهی به نام ” ایران بزرگ فرهنگی” نیز در یادداشت تحلیلی کوتاهی به عنوان ” نقد کوتاهی بر تعدادی از بندهای منشورِ همبستگیِ مهسا[ix]” ضمن پذیرفتن این اصل که “نوشتن منشوری منسجم به سود انقلاب ملّی خواهد بود” نوشت:

” از آن‌جا که چنین منشوری قرار است که بر منافع ملّی بلند مدّت ایرانیان اثر مستقیم بگذارد، هر نقدی در این‌باره می‌بایست بی‌رحمانه باشد، به این دلیل که طبیعتا مصلحتی بالاتر از منفعت ملّی وجود ندارد.”

در بخشی از این این یادداشت آمده است:

” در بند دوم منشور همبستگیِ مهسا که به‌منظور حکمرانی دموکراتیک نوشته شده، از اقلیّت قومی (اتنیکی) نام برده شده است. این بند که به نظر می‌رسد احتمالاً به پیشنهاد آقای مهتدی و پافشاریِ آن دو سه نفر دیگر به منشور شاهزاده تحمیل شده باشد، از اصل فاقد معناست.”

این مجموعه در یادداشت دیگری[x] نیز به نقد حضور پرنگ سلبریتی ها در میدان سیاست و نسبت آن با نمایندگی مردم پرداخت و نوشت:

“همان‌طور که ملّت و تمامیت ارضی یک کل تفکیک‌ناپذیر هستند، «نمایندگی» نیز مفهومی تفکیک‌ناپذیر است. نمی‌توان نمایندگی را تکه‌پاره کرد و از آن انتظار معجزه داشت. اول این‌که اگر قرار بود که تروریستی در این جمع باشد، چرا مریم رجوی نبایست می‌بود که هم هواداران بیشتری دارد و هم شناخته‌شده‌تر است! مسیح علی‌نژاد و گلشیفته نماینده‌ی چه‌کسانی هستند؟ نماینده‌ی برنارد هنری لوی؟ اسماعیلیون دیگر حتی نماینده‌ی جانباختگان اوکراینی هم نیست. ولو بودند، باز مفهوم نمایندگی کلیتی تفکیک ناپذیر دارد.”

اعتراضات بسیار فراگیرتر از آنچه که خواندید می باشد که بیان همه آنها وقت زیادی می گیرد.

در این میان ملی گراها حضور و بروز اندکی دارند و صدای اعتراض چندانی از آنها علیه تجزیه طلبان و حتی فدرالیست ها به گوش نمی رسد. زیرا بازیگران اصلی میدان سیاست نیستند.

سکوت و انفعال جبهه ملی مرکزی در قبال تشدید تحرکات اخیر فدرالیست ها و جدایی طلبان برای تجزیه ایران کافی نبود تا این که خبر ائتلاف انشعاب های دیگر این جبهه در خارج از کشور یعنی جبهه ملی ایران ـ اروپا و سازمان‌های جبهه ملی ایران در خارج از کشور با چپ گراهای فدائیان خلق، اضافه شد. جبهه ملی را پیشتر به عنوان ملی گراهای اصول گرایی می شناختیم که به دلیل پیوندشان با محمد مصدق، تمامیت ارضی ایران برایشان یک خط قرمز غیر قابل مذاکره بود ولی گذشت ماههای اخیر و بروز اعتراضات مردمی موسوم به جنبش ژینا و تشدید فعالیت جدایی طلبان نشان داد انفعال جبهه ملی به دلیل رکود تشکیلاتی حاصل می شود و اثبات کرد این جبهه در هیچ پدیده سیاسی ایران نقش و نگاری ندارد.[xi]

در این میان بودند کسانی که هنوز علیه تجزیه طلبان قلم فرسایی می کنند.

رامین کامران در یادداشت تحلیلی خود با عنوان ” استقلال طلبی یا استقلال فروشی؟”[xii] درباره فعالیت سیاسی پان کُردها به خلط بین ملت و قوم اشاره می کند و می نویسد:

” ملت به داشتن دولت جهان شمول معلوم و تعریف می شود و مجموعه ایست که می تواند افرادی از اقوام (و نژادها و زبانها و مذاهب و…) مختلف را در دل خود بپذیرد و در عرض هم جا دهد. ورود به ملت و خروج از آن هر دو ممکن است. در مقابل، قوم نه قرار به تحلیل بردن اختلاف ها دارد و نه قادربه این کار است. در قوم شاخص های فرهنگی و خویشاوندی نقش اصلی را بازی می کند، هرکس در دل قومی به دنیا می آید، در همان جا هم می میرد. عضویت در آن آزاد نیست و خروج از آن هم ممکن نیست.”

وی سپس به هسته اصلی اعتقادی جدایی طلبان و فدرالیست ها اشاره می کند و می نویسد:

” مشکل جدایی طلبان این است که به دولت های ملی که در دل آنها زندگی می کنند، صرفنظر از سن و سابقۀ این دول، تهمت قومی بودن می زنند و در مقابل، خود را ملت قلمداد می کنند که هر دو نادرست است. چگونه این کار را انجام می دهند؟ اول با نفی وجود ملت، به کمک اختراع قومی که وجود خارجی ندارد. مثل حکایت قوم فارس در ایران، تا به این بهانه دولت ملی را که بر سر کار است، قومی بشمارند. از سوی دیگر برای تعریف ملت، به جای معیار دولتی و سیاسی که معیار درست است، شاخص های قومی (فرهنگی و خویشاوندی و…) تعیین می کنند تا بتوانند خودشان را ملت محسوب نمایند. در یک کلام، بر خلاف واقعیت تاریخی، جای ملت و قوم را با یکدیگر عوض می کنند تا بتوانند کار خود را پیش ببرند.”

ما نیازمند صدای واحدی از ملی گراها علیه فریاد گوشخراش تجزیه طلبی که گاه در قامت فدرالیسم عیان می شود، هستیم و این مسئله هرگز محقق نمی شود مگر آنکه جبهه واحدی از ملی گراها و ایران دوستان علیه ایران ستیزان تشکیل شود.

ایران ستیزانی که اکنون با نرمالیزاسیون تجزیه طلبی به دنبال سهم خود از قدرت است. از این رو تشکیل تشکیل «جبهه متحد ملی گرایان»[xiii] برای ساماندهی تشکیلاتی حامیان تمامیت ارضی ایران علیه جدایی طلبان بر همه چیز اولویت دارد.

21 اسفند 1401


[i] برنامه شبانه کانال یک- عصبانیت شدید سعید سکویی بعد از انتشار منشور مهسا

[ii] اکانت شخصی همایون نادری فر در توئیتر- نامه سرگشاده خدمت شاهزاده رضا پهلوی

[iii] صفحه شخصی آتوسا صباغی در توئیتر

[iv] صفحه شخصی مهدی حاجتی در توئیتر

[v] اکانت رسمی آرزو علی زلفی در توئیتر

[vi] یوتیوب بهنام امینی- منشور همبستگی یا ترکمانچای حزبی؟

[vii] اکانت رضا تقی زاده در توئیتر

[viii] اکانت توئیتر جبهه هفتم آبان- بیانیه تحلیلی جبهه هفتم آبان درباره منشور همبستگی

[ix] کانال تلگرامی ایران بزرگ فرهنگی- نقد کوتاهی بر تعدادی از بندهای منشورِ همبستگیِ مهسا

[x] همان- از میان رفتن مفهوم حقیقی نمایندگی در منشور سلبریتی‌ها

[xi] کانال تلگرام انجمن حمایت از تمامیت ارضی ایران

[xii] ایران لیبرال– استقلال طلبی یا استقلال فروشی؟-رامین کامران

[xiii] ایران لیبرال- «نرمالیزاسیون تجزیه طلبی»و لزوم تشکیل «جبهه متحد ملی گرایان»-احمد حیدریان