ترقی معکوس- رامین کامران

اصلاح طلبی از روزی که راه افتاد چیزی نبود جز هیاهوی رسانه ای. با مقداری شعار مبهم به میدان آمد، با چربدستی تعدادی از چپی های اسلامی که از قدرت دور افتاده بودند و در رسانه ها لانه کرده بودند، در همه جا تبلیغ شد و به دلیل نومیدی مفرط مردمی که حاضر بودند به هر خاشاکی چنگ بزنند، سر و صدایی بر پا کرد. از اول پدیده ای رسانه ای و تبلیغاتی بود. نقطۀ اوجش همان نقطۀ شروعش بود و از آن جلوتر نمیتوانست بیاید.

از روز اول، تمام جریان اصلاح طلبی حرکتی بود به عقب. عقب نشینی بود در برابر واقعیت نظام اسلامی که سرنوشت اصلاح طلبان بدان بسته بود. هر بار دیدیم که شعارها ضعیفتر از قبل شد و نامزدها بی خاصیت تر از خاتمی. چیزی که با در نظر گرفتن بی مایگی او در تصور هم نمیگنجید. آنچه که ثابت ماند ترساندن مردم بود از رأی ندادن به کاندیداهای این جناح و احیاناً سرکوفت زدن به آنها که چون رأی ندادید، احمدی نژاد آمد. خلاصه اخاذی انتخاباتی برای پیشی گرفتن بر رقیبان.

این که الان شاهدیم فقط قدم جدیدی است به عقب. تا به حال میگفتند رژیم را اصلاح کنیم، حال میگویند اصلاحات را اصلاح کنیم، لابد به این هم خواهیم رسید که باید اصلاح اصلاح اصلاحات را در برنامه قرار داد و… به هر صورت تا رسیدن حضرت، فرصت هست.

وقایع دی ماه بود که بزرگترین ضربه را به اصلاح طلبان زد و حباب رسانه ای را که روی سر ملت ایران گذاشته بودند، شکست. برای همین است که به فکر تعمیر اساسی افتاده اند. گروهی میخواهند حرکت را نو کنند و عده ای هم در صدد تغییر نام جریان هستند تا همان گفتار قدیم را تحت عنوانی جدید به بازار بفرستند. هر دو میخواهند عمری دوباره بخرند.

آنچه محرز است این است که تنها راه رهایی مردم ایران، تغییر نظام حکومتی است و ختم اسلام سیاسی در تمامی روایتهایش. حرکت بدین سو، سد شدنی نیست، نه با ترفند قدیم و نه با نام جدید.

۱۵ ژوئن ۲۰۱۸

این مقاله برای سایت (iranliberal.com) نوشته شده است و نقل آن با ذکر مأخذ آزاد است

rkamrane@yahoo.com