
طرحی در استدلال سنجی- طاهر صدیق (بخش دوم)
استدلال واقعگزار و استدلال هنجارگزار
در بخش نخست این نوشتهی مربوط به استدلال در فیسبوک ، ۱۱ آوریل ۲۰۲۵، خاطر نشان کردیم که استدلال یا برهان آوری از مهمترین شیوههای ارتباط میان آدمیان و از مهمترین روندهای اندیشه ورزی و اندیشه پروری است و سنجش استدلا ل با روشی منسجم و نظاممند می تواند بسیاری از گفتارهایی را که ظاهری استدلالگون دارند اما به واقع گفتارهایی تبلیغی بیش نیستند – و چه فراوانند این گفتارهای استدلال نما – آسانتر افشا کند. برای فراهم آوردن ابزاری جهت بررسی نظاممند نیز در همان بخش نخست گفتیم که در بسیاری موارد توجه به ساختار کلی استدلال اهمیت پایهای دارد و از این رو، این ساختار کلی را ارائه کردیم و شرح دادیم که در هر استدلالی سه عنصر سازنده وجود دارد: گزارهای که به عنوان نتیجه ارائه می شود، گزاره یا گزارههایی که به عنوان دلیل یا برهان ارائه می شود و گزارهای که می توان آن را رابطه ای توجیه کننده میان دلیل یا دلایل با نتیجه دانست ، و گفتیم که این گزاره معمولا به صورت تلویحی در استدلال وجود دارد. نمونه ای از یک استدلال بسیار ساده رانیز به دست دادیم:
” بها ی بنزین از فردا افزایش خواهد یافت ، چرا که بهای دلار امروز افزایش یافته است” و شرح دادیم که گزارهی ” افزایش بهای بنزین در یک روز بعد” نتییجهی این استدلال و گزارهی ” افزایش امروز بهای دلار ” دلیل ارائه شده است. گزارهی توجیه کننده ی نهفته در این استدلا نیز این گفته است که ” اگر قیمت دلار افزایش یابد، قیمت بنیزین نیز روز بعد افزایش خواهد یافت.”
البته ساختار استدلال معمولا بسیار پیچیده تر است چرا که شمار دلایل در هر استدلالی معمولا زیاد است و برای هر گزارهای نیزکه به عنوان دلیل ارائه می شود ممکن است دلیل یا دلایلی ارائه شده باشد. به این ترتیب ما با یک هیرارشی دلایل رو به رو خواهیم بود. در بخشهای آینده، به مرحلهها یا گامهای گوناگون استدلال سنجی خواهیم پرداخت. اما امروز، گفتار ما در مورد موضوعی است که باید همواره به آن توجه داشت: دریک استدلال ممکن است گزاره یا گزارههای ارزشی وجود داشته باشد و ممکن است گزاره یا گزارههای ارزشی وجود نداشته باشد استدلال دارای گزارههای ارزشی را “استدلال هنجارگزار” و استدلالهای فاقد گزارههای ارزشی را ” استدلال واقع گزار” مینامیم.
نمونهای از استدلال که در بالا آمد، یعنی استدلال افزایش بهای بنزین، یک استدلال واقعگزار ( استدلال توصیفی) است. در این استدلال، گزارهی ارزش نمی بینیم. اما در استدلال زیر که یک استدلال ارزشی یا هنجارگزار (نورماتیو) است ، چنین گزاره هایی وجود دارد:
” مالیات بر درآمد قشرهای ثروتمند را باید افزایش داد چرا که این کار به تقسیم متعادلتر ثروت می انجامد.”
این استدلال یک استدلال هنچارگزار است یعنی نتیجهی استدلال،” درآمد قشرهای ثروتمند را باید افزایش داد” بیانگر چیستی یک پدیده نیست بلکه بیانگر ” چگونه باید باشد” آن یا “میخواهیم چگونه باشد” آن است. کسی که این استدلال را پیش مینهد، در اساس ، به بهینه یا مطلوب بودن تعادل بیشتر ثروت باور دارد که یک داوری ارزشی است. البته در این استدلال نیز مانند بسیاری دیگر، گزارههایی به دلیل “بدیهی” بودن ذکر نشده است. صورت کاملتر این استدلال را برای نمونه می توان چنین بیان کرد:
نتیجهی استدلال –مالیات بر درآمد قشرهای ثروتمند را باید افزایش داد.
دلیل نخست – تعادل ثروت بهتر از عدم تعادل آن است.
دلیل دوم – اگر مالیات بر درآمد قشرهای ثروتمند افزایش یابد، تقسیم ثروت متعادلتر خواهد شد.
دلیل سوم – اکنون تقسیم ثروت در حال تعادل کافی نیست.
و مطابق طرحی که پیشتر ارائه شده، رابطهی توجیه کننده نیز عبارت است از : ” ااگر تقسیم ثروت در حال تعادل کافی نباشد واگر تعادل ثروت بهتر از عدم تعادل آن باشد و اگرافزایش مالیات بر درآمد قشرهای ثروتمند به تقسیم متعادلتر ثروت بیانجامد، مالیات بر درآمد قشرهای ثروتمند را باید افزایش داد.” و چنانکه گفته ایم گزارهی توجیه کننده معمولا بیان نمی شود، اما اگر ما استدلال را معتبر بدانیم به این معناست که این گزاره توجیه کننده را پذیرفتهایم.
در این استدلال ما فزون بر نتیجه که یک گزارهی هنجارگزار است، یک دلیل ارزشی نیز داریم : “تعادل ثروت بهتر از عدم تعادل آن است”. بدون پذیرش صریح یا تلویحی این گزارهی ارزشی ، پذیرش اعتبار استدلال از دیدگاه منطقی میسر نخواهد بود . در بسیاری موارد مشابه، گزارهای مانند گزارهی ارزشی “تعادل ثروت بهتر از عدم تعادل آن است” خود نیاز به استدلال دارد.
گزارههای هنجارگزار یا ارزشی بر برداشتهایی در بارهی نیک و بد، زشت و زیبا و بطور کلی، مطلوب یا نامطلوب بودن سامانها و کردارها استوار هستند. اما گزارههای واقعگزار مبتنی هستند بر برداشتهایی در بارهی بود و نبود پدیدهها. صدق گزارههای واقعگزار وابسته به معیارهایی است که ما در بارهی همخوانی گزارهها با واقعیت پذیرفتهایم. صدق گزارههای هنجارگزار وابسته به برداشتهای ما در بارهی نیک و بد، زشت و زیبا و بطور کلی، مطلوب یا نا مطلوب است.
نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که که در استدلال های هنجارگزار، دستکم یکی از برهانها باید برهان هنجارگزار باشد. نکتهی مهم دیگراین است که در استدلال واقعگزار، هرگونه برهان هنجارگزار بیربط است. در استدلال هنجارگزار ، هم می توان برهان هنجارگزار و هم برهان واقع گزار داشت. در استدلال واقعگزار تنها می توان برهان واقعگزار داشت.
طرحی در استدلال سنجی- طاهر صدیق (1)
برگرفته از صفحه فیس بوک طاهر صدیق
)