Home سخن روز آرشیو سخن روز بازگشت فاطمی- رامین کامران

بازگشت فاطمی- رامین کامران

امروز بخت به ما می خندد، زیرا در شرف پا گرفتن نهضت ملی نوینی هستیم که تالی نهضت بزرگ سال های سی است. با همان دغدغۀ پاسداشت حقوق ملت و  حفاظت از منافع ملی و همان سختگیری در مورد استقلال که با آزادیخواهی پاکیزه ای همراه است. نوزایی ایران این جاست و احیای عظمتش. عظمت مادی و معنوی ـ هر دو ـ از این راه می گذرد. نور امیدی که چشم من و بسیاری را روشن کرده است از ملت میتابد و در درجۀ اول از جوانانش.

این نهضت، همانند سلف پر ارج خویش، به فاطمی احتیاج دارد، به امثال فاطمی. از مشروطیت که شروع کنیم و تا امروز بیاییم، به زحمت کسی را می تواند در میدان رسانه با فاطمی مقایسه کرد، آزادیخواهیش، وطنخواهیش، توان کاریش، پایمردیش و شجاعتش به تمام معنا کم نظیر است. متأسفانه، در عین این که نامش به طور مرتب برده می شود و چند جملۀ مدح آمیز هم به پاسداشت خاطرۀ شهید بزرگ نهضت ملی همراهش می گردد، چنان که باید قدرش به مردم شناسانده نشده است. اول از همه بگویم که هنوز مجموعۀ نوشته های وی که از گنجینه های نهضت ملی است، مدون و منتشر نشده است. از این گذشته، می دانیم که درخشش فعالیتش، در معرض دید بودنش، ترقی سریعش در نهضت ملی و البته قاطعیت موضعگیری هایش، همیشه به مذاق همگان خوش نمیامده است. بخش بزرگی از پیروان مصدق را هم در این «همگان» منظور می کنم. نظیر غبطه ای را که به فاطمی می خوردند، در بخلشان نسبت به شاپور بختیار هم شاهد بودیم ـ به دلایل مشابه.

آن چه که افکار عمومی می نامند و در دمکراسی برایش جا و مقام مهمی قائلند، مستقیماً هم از دل ملت به بیرون ترشح نمی شود و بدون واسطه بیان نمی گردد. افکار عمومی توسط رسانه ها بیان می گردد و توسط همان ها ساخته می شود و سامان می گیرد. برای همین هم هست که این اندازه بر سر وسعت میدان عمل و به عبارت دیگر آزادی آن ها دعواست. رسانه ها آنچه را که در دل جامعه می گذرد منعکس می نمایند، ولی در عین حال و با همین کار و بخصوص با گزینش و تأکید، به شکل گرفتن آن چه که افکار عمومی نامیده می شود، کمک می کنند. می توان به کمک این ابزار افکار عمومی را ساخت و به همه و در درجۀ اول به خود جامعه تلقین نمود که چه فکر می کند یا چه باید فکر کند. در این فرآیند، نقش رسانه همیشه فعال است نه منفعل. در این جا، آنچه می توان از رسانه چشم داشت، انصاف است نه بی طرفی.

باختر امروز در عمل ارگان اصلی نهضت ملی بود و کوششهای فاطمی در جهت تراش دادن افکار عمومی مردم ایران، آگاهی رسانی به آنها و بسیجشان در راستای اهداف نهضت، نقشی اساسی بازی کرد. مردم در این نشریه فقط خبر از وقایع نمی گرفتند، تصویر خویش را به عنوان ملت مبارزی که در راه احقاق حقوق خود برخاسته و با قاطعیت و جرأت پیش می رود، می دیدند. این خودآگاهی، هم عزم آنها را فزونی می بخشید و هم به تصحیح مشی و رفتارشان مدد می رساند.

یکی از ریشه های قوی امید امروزین من به آیندۀ نهضت، پیدا شدن روزنامه نگارانی است که نشان از آن بزرگمرد تاریخ مطبوعات ایران دارند و در کشاکش امروزین که ملت ما هم با فشار و تهدید خارجی مواجه است و هم با کارنادانی و فساد و گاه خیانت داخلی، به یاری این ملت آمده اند. فرزندان شایستۀ همین ملتند و یاور مادری که آنها را پرورده است. محمد منظرپور وحید فرخنده و پیمان عارف که به اجازۀ سن و سالم و به شوخی، نام سه تفنگدار بر آنها نهاده ام، نقطۀ عطفی در روزنامه نگاری ایران ایجاد کرده اند که امروز برای ما حیاتی است و فردا چراغ  راه دیگران خواهد بود، همان طور که فاطمی بود و ماند. افراد قابل و درستکار، راهگشا و راهنما هستند، برای هم سلکان خویش و بخصوص جوانانی که میخواهند پا جای پایشان بنهند.

نکتۀ مهم و ارزشمند دیگر این است که ارتباط ما را با داخل برقرار کرده اند، چه با روزنامه نگاران و چه انواع کارشناسان قابل و مطلع که توان جوانان ایرانی را در این میدان به همهنشان می دهد. در برنامه های این ها، کارشناسانی را می بینیم که هیچ از متخصصانی که دائم در رسانه های جهانی به ما نشان می دهند، کم ندارند. امید ما به آیندۀ ایران بدین ترتیب است که تغذیه و تقویت می شود. با دیدن جوانانی که توانایی شان چشمگیر است.

به این ترتیب، ملتی که در منجلاب رسانه ای امروز، نه صدایش می تواند بلند شود و نه حتی با دیدن تصویر درست خویش، خودآگاهی لازم برای نقش آفرینی تاریخی را بیابد، آینه داران شایسته ای یافته که چهره اش را، هم چنان که هست و هم آنچنان که باید باشد، بازتاب می دهند. این دو از هم جدا نیست و برای همین است که بی طرفی در این زمینه معنا ندارد. باید طرف داشت و طرف ملت را داشت، اعتبار و بزرگیش را خواستار بود و دائم به خودش هم یادآوری کرد. این جاست که افکار عمومی ساخته می شود. باید راهنمای ملت بود که از خود و دیگران چه توقع داشته باشد و چه بکند.

مدحی بزرگتر از این که با فاطمی مقایسه شان کنم، ندارم که نثار آنها بکنم. با دیدن آنها، شاهد تأثیرگذاری آن مرد بزرگ، سال ها بعد از قربانی شدنش در پیشگاه استبداد، هستیم. در این که حد نصابی که برای روزنامه نگاری وطنخواهانه بر جا گذاشت در نظر همه هست و چراغی که برای راهنمایی دیگران برافروخت، پرنور و کارساز است. ملت ما زنده و پرخون و پرتوان است و این را در همۀ ابعاد حیاتش می توان دید. امید این جاست.

۲۰ خرداد ۱۴۰۴، ۱۰ ژرئن ۲۰۲۵

این مقاله برای سایت (iranliberal.com) نوشته شده و نقل آن با ذکر مأخذ آزاد است