پای جان در میان است، اختلاف با آمریکا را شخصی نکنید- صدیقه وسمقی
با خود می اندیشیدم اگر مسئولان و سران نظام خود را به جای یکی از بیماران مبتلا به ویروس کرونا قرار دهند که نمیتواند خدمات درمانی دریافت کند، اگر خود را به جای یکی از پرستاران و پزشکان فداکاری قرار دهند که هریک به جای چند نفر مجبورند کار کنند، مجبورند در شرایطی که امکانات و تجهیزات پزشکی و درمانی کافی نیست به بیماران خدمت کنند، مجبورند از ماسکهای پارچهای دوخته شده توسط خیرین استفاده کنند و در این شرایط حساس و اندوهبار خود نیز مبتلا میشوند و حتی گاه جان میبازند، اگر مسئولان خود را به جای یک شهروند عادی قراردهند و جرأت کنند از یک بیمارستان و شرایط آن، نه فقط در تهران بلکه در شهرهای دورافتاده بازدید کنند، آیا آنقدر انصاف خواهند داشت که دریابند:
اکثر سیاستهای آنان در طول دهههای گذشته نادرست بوده و آنان نتوانستهاند امکانات بالقوه و حتی بالفعل درمانی و پزشکی مناسب و کافی برای یک کشور بزرگ مثل ایران فراهم کنند تا در یک چنین شرایط خطیر بتواند از جان مردم حداکثر حفاظت را بنماید. آنان نه فقط برای حوادث غیرمنتظره مانند بروز ویروس کرونا بلکه برای حوادثی که معمولا در ایران اتفاق می افتد مانند سیل و زلزله نیز امکانات کافی تدارک ندیدهاند.
آنقدر سیاستهای آنان اشتباه بوده که یک کشور ثروتمند مانند ایران را در شرایط کنونی مانند یک کشور فقیر نه تنها نیازمند کمک دیگر کشورها نمودهاند، بلکه محتاج استقراض نیز شدهاند حال آنکه اگر ثروت های فراوان کشور را صرف آبادی و رفاه این مرز و بوم کرده بودند در چنین شرایطی ایران میتوانست به دیگر کشورها نیز کمک کند.
آیا آنان درمی یابند که کمک دیگر کشورها از جمله امریکا در شرایط کنونی کمک به بیماران و کادر درمانی نیازمند امکانات و تجهیزات پزشکی است و نه کمک به مسئولان و سیاستمداران؛ لذا سیاستمداران حق ندارند به دلیل مواضع سیاسی خود هیچ کمکی را رد کنند. رد کردن هر کمکی ولو بتواند فقط جان یک بیمار ایرانی را نجات دهد بیمسئولیتی در قبال حفظ جان شهروندان است. مسئلهی ویروس کرونا یک مسئلهی سیاسی نیست و نباید با آن سیاسی برخورد کرد و به این دلیل کمک امریکا را رد کرد. اعتراض من به این موضع مسئولان جمهوری اسلامی نه فقط به دلیل نیاز بیماران به امکانات پزشکی، بلکه به طرز اندیشهی مسئولان کشورمان است که سطح اختلافات و مناقشات سیاسی با دیگر کشورها از جمله امریکا را به سطح اختلاف و دعوای شخصی تنزل می دهند؛ گویا سران دو حکومت با یکدیگر دعوا دارند.
مناقشهی ایران و امریکا یک مناقشهی سیاسی و تاریخی است که اگر طرفین به ویژه طرف ایرانی که از این مناقشه بیش از طرف دیگر متضرر میگردد به منافع کشور و ملت خود اهمیت دهد، بیتردید از هر فرصتی برای حل این مناقشهی زیانبار استفاده خواهد کرد. پذیرش پیشنهاد کمکهای انساندوستانهی دولت امریکا و همکاری برای کنترل بیماری میتواند باب مناسبی برای گشودن راه های تازه برای گفتگو باشد. در شرایطی که هم دولت ایران معترف است که تحریمها وضعیت ما را سخت کرده، هم مردم ایران این واقعیت را میدانند و هم دولت امریکا و دیگر دولتها از این واقعیت بیاطلاع نیستند، به راستی چه معنایی دارد که از راه مستقیم و کوتاه وارد حل مناقشه و رفع تحریمها نشده، به ملت امریکا نامه بنویسید و از تحریمها و پیامدهای آن به مردم آن کشور شکایت برید. دعوای میان ایران و امریکا دعوای شخصی میان مسئولان دو دولت نیست که طرف ایرانی به جای حفظ منافع و صرفهی کشور و ملت ایران به غرور سیاسی و شخصی خود بها داده کشور را زیر بار تحریمها چنین به ضعف و ملت را به این سطح از نارضایتی برسانند و سطح زندگی مردم را این همه از سطح استاندارد دور سازند.
همهی دولت ها در طول حیات جمهوری اسلامی از ایستادگی بر سر حقوق ملت ناتوان بوده اند. آنان حتی نتوانستهاند از اختیارات قانونی خود دفاع کنند، به همین جهت نتوانستهاند وظایف خود در قبال مردم را به خوبی انجام دهند. در جمهوری اسلامی دولتها نتوانستهاند از نظر مالی و اقتصادی قدرتمند شده، رفاه و آسایش ملت را تامین کنند. دولتها که بیش از هر نهاد دیگری از نابسامانیهای سیاسی و ساختاری و فسادهای سازمان یافته آگاه بودهاند، دولتها که از هر نهاد دیگر بیشتر از سدهای پیش رو آگاهی داشتهاند، به جای تلاش صادقانه برای حل مشکلات و دفاع از حقوق تضییعشدهی ملت، اوقات خود را با سهلانگاری و مماشات با زیاده خواهان و متجاوزان به حقوق ملت و دارایی های کشور گذرانده اند، و حتی گاه با آنان همراهی و همکاری کرده اند.
به سال ۹۸ بنگرید، بحرانهای پیاپی که برخی حتی زاییده ی نهادهای حکومتی بوده است، محصول سیاست های نادرست و معکوس است که اگر همین سیاست ها ادامه یابد، فاصله ی بحران ها نزدیک و نزدیک تر خواهد شد.
کشور و مردم بیش از این توان پرداخت هزینه ی سیاست های خودسرانه ی سیاست مداران را ندارند. مردم در جایی هزینه خواهند پرداخت که با سیاستها موافق و در تصمیم سازی ها مشارکت داشته باشند.این غلط و غیر انسانی است که مردم تاوان سیاست ها و آمال سیاست مداران را بدهند در حالی که با آن سیاست ها مخالفند.
نیروهای نظامی این روزها باید گسیل می شدند تا برای حفظ جان مردم و جلوگیری از شیوع بیشتر ویروس کرونا از سفرهای نوروزی ممانعت کنند، اما علیرغم وعده ای که برای انجام این کار داده شده بود موفق به اجرا کردن این امر مهم نشدند. آخر نیروهایی که همواره برای حفظ نظام در مقابل مردم قرار داده شده اند نمی توانند دو وظیفه ی متضاد را انجام دهند و اعتماد میان مردم و حکومت و نهادهای آن به حدلقل رسیده و لذا مردم از نیروهای نظامی در چنین شرایط خطیری پیروی نمی کنند. این حاکی از وجود بحرانی جدی در درون ساختار قدرت و نشانه ی مهمی از عملکرد ناصواب حاکمان و سیاست های آنان است.
هر مسئول وطندوست و انسان دوستی با ملاحظه ی شرایط کنونی درمی یابد که کشور درساختار سیاسی و سیاستهای کلی و جزئی نیازمند یک تحول بنیادین است و دیگر نمی تواند به روال جاری اداره شود. آیا سران و مسئولان نظام درخواهند یافت؟ نمی دانم !
زیتون