لزوم نئولائیسیته برای آموزش و پرورش در ایران – شیردخت زیارتی
مقدمه :
تاثیر مخرب آموزش و پرورش اسلامی بر ذهن کودکان که از خانواده شروع می شود چگونه است؟ مدرسه ، قدرت آموزش غیر رسمی که توسط خانواده ، تلویزیون و فضای مجازی می دهد را ندارد . بنابراین آموزش و پرورش نئولائیک باید از خانواده شروع شود و بعد با آموزش رسمی یعنی مدرسه عمومی ادامه یابد . در مدرسه عمومی کتابها از ارجاع به متون مذهبی رها می شوند و کتب لائیک با معلم لائیک که برای این شغل در مدارس عالی تربیت معلم لائیک آموزش دیده اند ، تدریس خواهند شد . آموزش و پرورش نئولائیک ، آموزش رسمی ( مدرسه عمومی ) ، آموزش نیمه رسمی ( که شامل کلاسهای قرآن و دیگر کلاسهای آموزش مذهبی می شود ) و آموزش غیر رسمی ( که به وسیله خانواده و تلویزیون و فضای مجازی اعمال می شود) در بر می گیرد .
آموزش و پرورش لائیک در کشورهای غربی مثل فرانسه شامل فقط مدرسه عمومی دولتی می شود ، برای کشورهای اسلامی که نفوذ مذهب در خانواده در ذهن کودکان راه یافته و نهادینه شده ، ناکافی است . نمونه آن را در جوان ۱۸ ساله ای با اصلیت چچن ( کشوری مسلمان در شوروی سابق ) که از 5 سالگی درفرانسه به عنوان پناهنده زندگی کرده و به مدرسه لائیک رفته بود . دیدیم او سر یک معلم فرانسوی ساموئل پتی را در جلوی در مدرسه اش برید و30 متر دورتر انداخت . این امر را با فتوائی که در فضای مجازی دیده بود که به دلیل نشان دادن کاریکاتور محمد پیامبر اسلام توسط مقتول
در کلاس درس از طرف یک روحانی اسلامی صادر شده بود ، انجام داد . این جوان ایستاد تا پلیس برسد و او را هدف گلوله قراردهد و شهید شود. این جوان هیچ سابقه جنایت یا جرم در اداره پلیس نداشت . او ھرگزهیچ خطایی نکرده بود . چگونه تربیت اسلامی در خانواده علارغم آموزش در مدرسه عمومی لائیک و بهره وری از تلویزیون با برنامه های مترقی و لائیک و زندگی در کشور فرانسه که مهد لائیسیته بوده ، از او یک تروریست اسلامی ساخت؟ او معلم فرانسوی ساموئل پتی را هرگز ندیده بود و از بچه های مدرسه سوال کرد که او را نشان دادند چگونه سر کسی را که هیچ دشمنی شخصی با او نداشت و حتی او را نمی شناخته نه تنها برید ، بلکه 30 متر دورتر انداخت و منتظر مرگ خودش توسط پلیس شد .
مثال دیگر تروریست اسلامی دیگری با گذشته مشابه است که به مدرسه ای یهودی رفت و به دنبال دختر بچه ای 5 ساله دوید و او را کشت و عده ای دیگر را هم در آنجا به دلیل یهودی بودن کشت. این مثالها نشان می دهد که مدرسه عمومی لائیک ، تلویزیون و محیط لائیک برای کنترل اثر مخرب ” آموزش اسلامی در خانواده ” کافی نیست. بنابراین آموزش و پرورش نئولائیک یا لائیسیته نوین که برای کشورهای اسلامی به طور کل و ایران دین زده ، ولایت مطلقه فقیه ، بطور اخص تدوین کرده ام نیاز است. در این نوع لائیسیته ، دولت لائیک بر نهاد مذهبی نظارت و کنترل دارد و آموزش نئولائیک شامل آموزش نیمه رسمی و غیر رسمی هم می شود بنابراین بسیار گسترده تر از لائیسیته غربی است .
نگاهی به تاریخ مدارس اسلامی در ایران بیاندازیم :
– چگونه مدارس اسلامی شد و چگونه تبعیض جنسیتی به کتابهای درسی وارد شد؟
در ایران در60 سال پیش مدارس شبه لائیک در زمان سلطنت محمدرضا شاه وجود داشت ولی بتدریج مدارس اسلامی پیدا شدند . مدارس قبل از سال ۱۳۴۰ شمسی تقریبا شبه لائیک بود به اضافه یک درس تعلیمات دینی ، اما سایر کتب درسی مثل فارسی محتوای مذهبی نداشت . ۱۷ سال قبل از انقلاب ” مدارس اسلامی ” که در آن علاوه بر آموزش رسمی یک آموزش مذهبی را هم اضافه کرده بودند و زیر نظر روحانیت قم اداره می شد ایجاد شد . این شروعی برای اسلامی کردن آموزش و پرورش در دوران شاه شد . مدرسه ای به نام ” کمال ” هم با همین طرز تفکر تأسیس شد . هواداران ” نهضت آزادی ” از این نوع مدارس حمایت می کردند. بسیاری از کادرهای بعد از انقلاب و حتی کنونی در این مدارس تربیت شده اند. ( آرمان مستوفی 1386 )
– پس از انقلاب استخدام معلمان ، دبیران و استادان دانشگاه منوط به داشتن عقاید مذهبی در راستای حکومت اسلامی بود . پاک رانی استادان دانشگاه با نام ” پاکسازی ” با انقلاب فرهنگی شروع شد تا جائی که مداحان جای اساتید دانشگاه را گرفتند .
در مدارس نیز روحانیون بدون صلاحیت لازم و بدون گذراندن دوره تربیت معلم به شغل آموزشی گمارده شدند . تعداد این گروه از ۵۰۰ تن به 3000 تن در دوره رئیس جمهوری رئیسی ( رئیس جمهوری که فقط 6 کلاس درس خوانده بود و خود را دکتر می نامید ) رسید . روحانیون که از موافقان پر شور کودک همسری و کودک صیغه ای هستند و در کشوری که تجاوز جنسی به کودکان در کلاسهای قرآن مجازاتی جدی در بر ندارد ، مدرسه و کلاس درس را به جائی خطر ناک برای کودکان تبدیل کرده اند . ترویج فرهنگ ” شهادت ” مدارس را ارتجاعی کرده است. محروم کردن بهائیان از آموزش و پرورش بی عدالتی را به اوج رسانده است.
مسائل آموزش و پرورش در ایران : نگاهی به بودجه آموزش و پرورش در ایران امروز بیاندازیم . بودجه آموزش و پرورش نسبت به نهاد مذهبی که قسمت اعظم بودجه را می بلعد ناچیز است . بودجه رسمی کشور بسیاری از در آمدها و خرج های پنهان را نشان نمی دهد . قسمتی از منابع مالی کشور بطور محرمانه صرف نیروهای شبه نظامی نیابتی که از اتباع خارجی لبنانی ، عراقی ، افغانی و یمنی و امثالهم تشکیل شده اند مصرف می شود . به آن هزینه موشک پراکنی های پرخرج و نمایشی را اضافه کنید و با تحریم ها هم که مردم هر روز فقیر تر شده اند .
کشور ما با جمعیت 91 میلیونی عملا یک درصد جمعیت دنیا و 11 درصد ثروت جهان را در زیر پا دارد . بهر حال وقتی برای آموزش و پرورش که مهمترین نقش یعنی تربیت نسل آینده را بر عهده دارد ۱۵ درصد بودجه رسمی ( قسمت آشکار ، چون قسمت پنهان را نمی دانیم ) کشور را درخواست باید بکند . ولی در سال 1401شمسی ، 13 درصد از بودجه رسمی به آموزش و پرورش اختصاص یافت که این درصد در سال ۱۴۰۲ که جمعیت مدرسه رو اضافه شده است ، بودجه به جای افزایش درصد کمتری از بودجه رسمی را داشته است که 12 درصد بوده است . وقتی بودجه را به تعداد دانش آموزان تقسیم کنید ، سرانه هر دانش آموز ۲۰۰0 تومان یعنی معادل کمتر از ۳۰ سانتیم یک یورو می شود که شما در اروپا به گدا می دهید . بودجه تربیتی ، صرفنظر از آموزشی ، برای هر دانش آموز معادل یک حبه قند است . یعنی سرانه پرورشی هردانش آموز ۴۰ تومان است . مدارس پول برای خرید شیر ندارند . به مشکلات بودجه ، آلودگی هوا که موجب می شود یکباره یک ماه مدارس تعطیل شود ، هم خسارتی به آموزش کودکان است . نرخ با سوادی در ایران 97 است در سال ۲۰2۳ میلادی بوده است ، اما در استان کرمانشاه 98 است یعنی از میانگین بالاتر است . بیسوادان بیشتر در استان کرمان هستند ( سال 1399شمسی ) . در کل مشکل شناسائی بیسوادان را داریم . فاصله ۲۰ درصدی بین کم سوادترین و با سوادترین نقطه استان داریم که در راستای توسعه متوازن باید کاهش یابد . پائین ترین شهر، شهرستان رودبار هم فقط ۷۷ درصد باسواد دارد .
آموزش و پرورش نزدیک به یک میلیون نفر پرسنل دارد که اگر بازنشستگان را هم اضافه کنید به اهمیت آن می توان پی برد . نزدیک ۱۷۰0۰ کلاس درس با تراکم ۴٠ نفری دارد که عملا نمی بایست از ۲۳ نفر در کلاس بیشتر می بود . با پوشش دادن فرزندان اتباع خارجی تراکم بیشتر هم شده است که حتی مجبور شده اند دوره اول متوسطه را در مناطقی مختلط بکنند . تورم در کشور۵۰ درصدی بالا می رود ولی بودجه آموزش و پرورش کمتر از 20 درصد در سال از نظر رقمی افزایش دارد . کیفیت آموزش و پرورش در هر کشور را ، با سرانه دانش آموز اندازه گیری می کنند که در ایران هر روز این کیفیت پائین تر می رود . ( آمار از آقای ستاری فرد ، معاون برنامه توسعه منابع آموزش و پرورش است که بودجه 207 هزار میلیارد در سال 1402 را اعلام می کند . ) مدارس در بعضی نقاط کشور وضع اسفباری دارند ، بعضی در هوای آزاد در سرما و گرما برگزار می شود ، عده ای به دلیل نداشتن شناسنامه امکان نام نویسی ندارند . به دلیل تحریم ها ، اکثریت جامعه هر روز فقیرتر می شوند و امکان پرداخت هزینه برای مدرسه و لوازم تحریر را ندارند . کودکان کار هم که به جای مدرسه مشغول به کار هستند .
تبعیض جنسیتی در کتب درسی :
یکی از معضلات فعلی سیستم آموزشی محتوای کتب درسی مدرسه در ایران است . تبعیض جنسیتی و تفکیک کتابهای درسی دختران از پسران چه هدفی را دنبال می کند ؟ نهادینه کردن تبعیض بین زن و مرد در ذهن کودکان ایرانی ، برای چیست؟ فکر کنید آموزش و پرورش بودجه برای تغذيه و شیر مدارس ندارد بعد به چاپ کتابهای متفاوت اقدام می کند که تولید ، چاپ و توزیع آن هزینه بالائی دارد چرا ؟
– نظام زن ستیز حکومت استبدادی مطلقه فقیه به حذف هویت زنان از جامعه با تغییر در محتوای کتابهای درسی دوره ابتدائی آموزش و پرورش پرداخته است . نابرابری جنسیتی را با محتوای متون کتبی و تصویر وارد کتب درسی کودکان کرده است . برای حکومت انتقام از دانش آموزان دختر با مسموم کردن آنها در جنبش انقلابی ” زن – زندگی – آزادی ” به پایان نرسیده است . کشتار معترضین و کور کردن و شلیک به اندام جنسی دختران و زنان کافی نبوده است . ذهن شوئی کودکان را برای آینده ای با تبعیض نهادینه شده در اذهان آنها را هم پی ریزی می کند .
– گروهی به نام ” ضمیمه ” و افرادی مانند دکتر سعید پیوندی استاد دانشگاه درفرانسه و پژوهشگرانی مانند منصوره شجاعی و محققان میدانی مثل آیدا فجر وسینا قنبرپور، به آنالیز محتوای کتب درسی مدارس ایران پرداخته اند و اطلاعات مفیدی منتشر کرده اند . اینان نشان می دهند که طراحان کتب درسی ، زنان را در دنیای سیاسی ، ناچیز انتظاردارند و فقط 7 درصد تصاویر تک جنسیتی زنان در حوزه سیاست است ، هم چنین در حوزه های اقتصادی کمتر از 11درصد است و در حوزه اجتماعی هم فقط 7 درصد است. تنها در حوزه ورزش قدری بیشتر در حدود ۱۸ درصد است و مابقی یعنی %57 تصاویر به مردان و پسران تعلق دارند .
وقتی تصویری از زنان را در کتب درسی نشان می دهد یا در خانه هستند یا در خارج از خانه در فضاهای تک جنسیتی مانند مدارس دخترانه و مکان های مذهبی دیده می شوند . گویا جای زن فقط همین جاها باید باشد و سیاست و اقتصاد جای مردان است . از دو هزار و هفتصد و یک تصویر مورد بررسی 59% به مردان و پسران و فقط 22درصد به زنان و دختران و بقیه مختلط بوده است . تصاویر مختلط اغلب جنبه خانوادگی یا ارتباط خونی یا رسمی بین افراد را شامل می شود .
متون مکتوب هم در کتاب فارسی 53% ، مطالعات اجتماعی 61% ، تعلیمات دینی 99% با ارجاع به موضوعات دینی بوده است . ( پژوهش گروه ضمیمه ، 1401 – 1402 ) . در بخش تصاویر هم اولین رتبه به موضوعات مذهبی و دومین هم مراسم مذهبی مثل نمازجمعه ، مراسم عزاداری و اماکن مذهبی را دربر می گیرد .
از ۵۱۸ فرد تصویر شده ، ۶۶ درصد آن سهم افراد سیاسی – مذهبی معاصر و شخصیتهای اسلام و گاهی ادیان دیگر است . تصاویر روح الله خمینی ، علی خامنه ای، پیامبران و خانواده های آنان ، امامان ، ابوذر، بلال و زنها هم اگر زن ، دختر یا مادر ” مرد ” مهمی هستند مثل زن پیغمبر خدیجه و فاطمه زهرا، مریم مقدس ، مادر موسی و امثالهم هستند . از مشاهیر ادبی ، فرهنگی ،هنرمندان و دانشمندان فقط در18 درصد تصاویر یاد شده است . در مقابل ۸۲ درصد شخصیتهای دینی ، عملا یک پنجم به مشاهیر ادبی ، فرهنگی، هنرمند و دانشمند تعلق داشته است . از شهدای جنگ و دانشمندان هسته ای و مسئولین سیاسی هم تصاویری دیده می شود .
می بینم که بذر تفکیک جنسیتی در کتب درسی پاشیده شده است که رژیم مرد سالار زن ستیز را تقویت کند .
سهم اندک از فعالیتهای اقتصادی زنان را می توان در کتب درسی دید . در میان ۳۰۴ تصویری که فعالیت اقتصادی را نشان می دهد ، سهم زنان فقط ۱۱ درصد است . در مجموع حضور مردان در تصاویر تک جنسیتی فعالیت اقتصادی هفت برابر زنان است و هم چنین از تنوع شغلی بیشتری برخوردارند.
شعار دیوارهای بیرونی و داخلی مدارس دخترانه بجای ” توانا بود هر که دانا بود ” نوشته ” ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است .” می باشد یعنی : بیسواد هم بودید ، بودید ، حجاب فراموش نشود .
نکته پایانی
جنش انقلابی ” زن – زندگی – آزادی ” ، تنها جنبش لائیک تاریخی ایران است که به وسیله زنان آغاز شده است . جنبش های قبلی در ایران مذهبیون را هم به همراه داشت ولی در این جنبش اخیر بجز خانم صدیقه وسمقی ، اسلام لوگ که به گونه ای به جنبش وارد شد و گفت ” حجاب مبنائی در دین ندارد ” هیچ شخصیت دینی دیگری در آن در حضور نداشت . جنبشی مدرن و لائیک بوده است . حکومت با قوانینی که همساز با جامعه نیست سعی در نزدیکی با جامعه ندارد و در مقابل مدرنیته قشر جوان و ارزشهای حقوق بشری روشنفکران جامعه ایستاده است . جنگ ارزشها و ضد ارزشها در فرهنگ جامعه امروز ایران جریان دارد و بدون تردید به تحولات فرهنگی مهمی با نئولائیسته که ( فراتر از لائیسته به سبک غربی است ) و هدف قطع نفوذ دین در سیاست را دارد و نظارت دولتی بر نهاد مذهبی را هم در پی دارد خواهد انجامید .
نئولائیسیته نه تنها مانع نفوذ دین در حکومت ( با سه قوه قانونگذاری ، قضائیه و اجرائیه ) است و هم چنین فضای عمومی ، تلویزیون و کل سیستم آموزشی ( رسمی ، نیمه رسمی و غیر رسمی ) را شامل می شود بلکه بر نهاد مذهبی نظارت می کند و با وزارت اوقاف امکانات مالی روحانیت را تحت کنترل می گیرد .
نتیجه گیری :
نقش آموزش و پرورش باید این باشد که انسان ” پرسشگر” و ” آزاد اندیش ” تربیت کند . انسان خردگرا و با احترام به اصول ” دموکراسی ” ، ” برابری ” ، ” همبستگی ” با سایر هموطنان ، با احترام به حقوق دیگران ، احترام به محیط زیست و ” جدائی عقاید دینی ، فرقه ای از سیاست ” ، پرورش دهد .
سیستم آموزش ایدئولوژی با تبلیغ ” شهادت ” ، ” زن سیتری ” ، ” مردسالاری ” ، ” بندگی ” ، ” ازخود بیگانگی ” ، ” بحران هویت بین ایرانی و اسلامی ” و ” اختلال شخصیتی ” روند ” آزاد اندیشی ” و ” پرسشگری ” را نابود می کند . نتیجه مدرک گرائی ، خرافاتی و بی حاصلی نسلی خواهد بود که هر روز بیشتر از پیشرفتهای دنیای مدرن عقب می مانند و بزودی با پایان نفت و گاز در فقر مطلق هم فرو خواهند رفت .
خشونت به پایان می رسد ، زمانی که آموزش خردگرائی آغاز می شود . هر آنچه بازگشت به عقب در سیستم آموزشی است و هرآنچه تبعیض بین زن و مرد، شیعه وسنی ، خداباور و ندانم گرا یا خدا ناباور است باید حذف شود .
محتوا در کتب درسی مدرسه لائیک نوین رو به دنیای مدرن داشته باشد . تمامی کلماتی که برتری یک مذهب را بر دیگری نشان می دهد مثل امت اسلامی ، دانشگاه اسلامی ، مدرسه اسلامی ، انسان اسلامی ، اسلام رهانی بخش ، عدالت اسلامی ، اقتصاد توحیدی ، جامعه شیعه علوی ، دمکراسی دینی جائی در کتب درسی نباید داشته باشد . همینطور شخصیتهای دینی و امامان و پیغمبران که مغزشوئی و اهمیت دادن به گروهی نسبت به دیگر گروهها را در پی دارد باید پاکسازی شوند . برای حفظ ذهن کودکان از ” توهم گرائی” ، ” برتری یک مذهب و دین بر دیگر ادیان ” درسیستم آموزشی نباید جانی داشته باشد .
تاثیر گذاری شبکه های اجتماعی ، گفتمان درباره لائیسیته و نقد قرآن و اسلام ، طرح های اسلام گرایان را به شکست کشاند . حکومت علی شدنی نیست . کسی حاضر به بازگشت به چهارده قرن پیش نیست .
در ایران 11 میلیون نفر دارای مدرک دانشگاهی هستند و پنج میلیون دانشجو در مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی تحصیل می کنند . در حال حاضر بیش از 56 درصد از دانشجویان دانشگاههای دولتی کشور را زنان تشکیل می دهند . در این میان سهم دختران از کل دانشجویان علوم پزشکی بیش از 53% ، علوم انسانی بیش از 58% و در گروههای علوم پایه بیش از 69% رسیده است . قبولی کنکور دختران %62 و پسران 38% در سال جاری تحصیلی بوده اند .
لائیسیته به جنگ مذهبی پایان می دهد و دیندار و ناباوران به همزیستی دعوت می کند . مدرسه لائیک ، مدرسه مدرن و خردگرا است.
نگاهی به گذشته در آموزش و پرورش اسلامی در عربستان و یمن نشان می دهد که نسلی از جوانان را با تنفر از غرب ، تنفر از مسیحیت ، تنفر از غیر مسلمانان و با یک نگاه سنتی به جهان تربیت می کردند . در ایران هم سعی در ترویج تنفر از مدرنیته ، تنفر از غرب ، تنفر از جمهوریت و مسیحیت و بخصوص بهائیت ، زردتشتی و کلا تنفر از غیر مسلمانان موجب نسلی خواهند شد که از دل آن تروریست بیرون بیاید . چنانکه القاعده از دل سیستم آموزش عربستان بیرون آمد . در یمن هم آدم هایی در می آیند که نمی توانند دگرگونی های جدید جهان را بپذیرند ، به همین دلیل ، به مبارزه با این تحولات روی می آورند. ما باید از تجارب سایر کشورهای مسلمان بهره بگیریم و اشتباهات را تکرار نکنیم . در نظام آموزشی ایران دائما بحران دیده می شود . زیرا بین فرهنگی ایدئولوژیک و سیاسی که مدرسه ترویج می کند و واقعیتهای زندگی در جهان که به وسیله اینترنت جوانان در جریان آن قرار می گیرند تناقض وجود دارد . این تناقضات بحران هویت را برای جوانان و در پی آمد بحران شخصیت را ایجاد می کند .
والدین باید از هم اکنون آموزش مفهوم ” لائیسیته نوین ” را به کودکشان بیاموزند و آنها را در مقابل سیستم دین زده آموزش و پرورش و اسلام گرایی و شیعه سالاری به نوعی واکسینه کنند تا تحول فرهنگی در خانواده ، محله وشهر که هم اکنون شروع شده تحقق یابد. به این طریق زمینه را برای ” همه پرسی ” ( رفراندوم ) و تغییر قوانین آماده کنند.
جوانان باید مفهوم ” سکولاریته ” ، ” لائیسیته ” و ” لائیسیته نوین ” یا نئولائیسیته را بدانند و آنها از هم اکنون بکار گیرند و بتدریج به دین سالاری خاتمه دهنده . سه مکانیزم ” سکولاریته ” ، ” لائیسیته ” و ” لائیسیته نوین ” بعنوان ” لا دینی ” نیستند. بلکه دارای مفهوم ” انسان گرائی ” ، ” عقل گرائی ” ” علم گرائی ” و ” جهان گرائی ” هستند که با ” قانون گرائی ” و ” گرایش به حقوق بشر”،” برابری زن و مرد “, ” برابری همه افراد با عقاید و ادیان مختلف ” اعمال می شوند . به کودکان باید آموخت که امتیازات دینی و القاب دینی باید از بین برود تا همه مردم برابر باشند و حقوق شهروندی مساوی داشته باشند . دین می تواند امری اخلاقی باشد اگر با سیاست و حکومت مخلوط نشود و در فضای خصوصی بماند . دین و حکومت باید از هم جدا باشند و دین به امور روحانی و حکومت به امور دنیوی بپردازند .
– آموزش و پرورش نئولائیک ، مجانی و اجباری است و تا سن ۱۸ سالگی را در برمی گیرد. کودکان در این سیستم پذیرش دیگران با عقاید و ادیان مختلف را می آموزند .
والدین باید پیوندهائی بین ارزش اجتماعی نئولائیک با ” دموکراسی ” ، ” جمهوری ” ، ” برابری زن و مرد ” برقرار کنند . اینها پیش شرط های تحقق لائیسیته نوین یا نئولائیسته هستند . تجربه کشورهایی که دموکراسی و برابری همزمان با لائیسته در جامعه وجود نداشته است . بازگشت دین سالاری را موجب شده است . ما باید بخصوص تجربه سایر کشورهای مسلمان مثل ترکیه و تونس بیاد داشته باشیم که چگونه لائیسیته ناپایدار بوده است .
سخن پایانی : بین سه مکانیزم جدائی دین از حکومت ، توجه داشته باشم که در سکولاریته دین و نهاد مذهبی از بودجه دولت تغذیه می کنند و رشد می کند و بازگشت به دین سالاری در کشورهای مسلمان دیده شده است . لائیسیته لازم بوده ولی به دلیل عدم کنترل نهاد مذهبی از نظر نیروی انسانی و نیروی مالی و مادی ناپایدار بوده است . بنابراین هم اکنون به مفهوم لائیسیته نوین یا نئولائیسیته که کنترل نهاد مذهبی را دولت لائیک عهده دار خواهد بود بیاندیشیم تا بازگشت به اسلام گرائی و دین سالاری را مانع شویم . جمهوری ، دموکراسی ، برابری و لائیسیته نوین را برای ایران آینده تضمین کنیم . شیردخت زیارتی
منابع –
1 – شیردخت زیارتی ، گذار از حکومت اسلامی ولایت فقیه ، برابری زن و مرد ، آموزش و پرورش در دمکراسی آینده ایران ، مصاحبه با تلویزیون رنگین کمان ، بنیاد اندیشه و بیان ، سپتامبر ۲۰۲۴ میلادی .
2 – شیردخت زیارتی ، اسلام و لائیسیته مدرن ، متن مصاحبه منتشر شده در سایت ایران لیبرال ، اگوست ۲۰۲۴ میلادی .
3 – شیردخت زیارتی ، لائیسیته نوین برای ایران و اصول آن ، مصاحبه با صدای زوریخ ، رادیو پارس پیشتاز، یوتیوب ، ژوئن ۲۰۲۴ میلادی .
4 – سعيد پیوندی، ضمیمه ، متن مصاحبه : تبعیض جنسیتی در کتب درسی درنظام آموزشی ایران ، ۲۰۲3 میلادی ، گوگل .
5 – آرمان مستوفی ، ۱۳۸۶ شمسی ، گوگل .
6- ستاری فرد ، معاون برنامه توسعه آموزش و پرورش ، ایران ، سال تحصیلی 1402- 1401 شمسی ، ایران ، گوگل .
7 – گروه ضمیمه ، منصوره شجاعی ، آیدا فجر، سینا قنبرپور زیر نظر دکتر سعید پیوندی ، تبعیض جنسیتی در کتب درسی در نظام آموزشی ایران ، سال تحصیلی 1402- 1401 شمسی ، گوگل .