بیانیه ۴۰ تن از فعالان سیاسی و مدنی در اعتراض به مداخله قدرت های خارجی در امور داخلی ایران
اخیراً تعدادی از کنشگران سیاسی داخل کشور طی نامه ای به شورای امنیت سازمان ملل خواهان فشار بر ایران از جمله تحریم و ادامه تحریم ها شده و از شورا امنیت سازمان ملل خواسته اند تا با فشارهای مذکور، نظام سیاسی مستقر در ایران را وادار به برگذاری یک همه پرسی آری یا خیر بنمایند. ما امضا کنندگان این بیانیه با رویکرد مذکور به جد مخالف می باشیم. چرا که سازمان ملل متحد در اصل سازمان دول بوده و دولت ها بر طبق منافع خود که بعضاً با حقوق ملت ها در تضاد بوده است تصمیماتی را اتخاذ می نمایند. نمونه این تصمیم گیری ها که به ویرانی کشورها و آواره شدن ملت ها انجامیده است تجربه لیبی می باشد. دولت های غربی با استفاده از ابزارهای بین المللی و تبلیغات رسانه ای ، حقوق بشر در لیبی را دست آویز قرار داده و به این کشور حمله نمودند. دولت های استعماری در جهت منافع خود مزدوران خود و به طور مشخص اخوان المسلمین را تجهیز و خاک لیبی و آنچه را که معمر قذافی طی ۴۲ سال ساخته بود را ویران نمودند. اکنون مردمی که در لیبی به مدت ۴۲ سال حتی یک بار مالیاتی برای آب و برق پرداخت نکرده بودند آواره شده اند. دولت های استعماری با بهانه حقوق بشر در لیبی مداخله نظامی کرده و تمام سیستم آب رسانی مدرنی را که قذافی بنا نهاده بود را ویران نمودند. امروز بر همگان آشکار است که هدف استعمارگران از حقوق بشر در لیبی اجازه جولان به مزدورانشان یعنی جماعت اخوان المسلمین بوده تا به وسیله آنها بتوانند قذافی را براندازی کرده و منابع انرژی لیبی را غارت نمایند. بنابر این ما امضا کنندگان این بیانیه شورا امنیت شورا سازمان ملل را مرجع ذی صلاح جهت مداخله در امور ایران ندانسته و مخالفت خود را با هرگونه مداخله و فشار خارجی بر نظام مستقر بر ایران ، حتی سازمان ملل اعلام میداریم.
مضاف بر این نه تنها پیشنهاد تحریم ایران از سوی سازمان ملل مداخله خارجی قلمداد شده و ناتوانی ملتی را نشان می دهد بلکه حد یقف این مداخلات نامعلوم خواهد بود. شاید شروع این بازی با درخواست کنندگان از سازمان ملل باشد اما پایانش را استعمارگران تعیین خواهند کرد. شروع هرگونه فشار بر ایران برای برپایی همه پرسی با ابزار تحریم میتواند به حمله نظامی و ایجاد شورا قیمومت و فرمانداری نظامی بر ایران منجر و در این صورت حاکمیت ملت پس از جمهوری اسلامی مخدوش خواهد شد. کما اینکه با شرایط موجود در منطقه و جریان های تجزیه طلب مسلح و غیر مسلح که حمایت استعمارگران را برای کلنگی کردن منطقه دارا می باشند وارد عمل شده و موجودیت و تمامیت ارضی میهن را به مخاطره خواهند انداخت.
همچنین امضا کنندگان بیانیه مسئله نقض حقوق بشر را دست آویزی جهت رسیدن به امیال باطل خود قرار داده اند. در این مورد بهتر آن است که یادآور شویم علما علم سیاست و دولت مردان استعماری موضوع علم سیاست را منافع تعریف نموده اند و نه حق و حقوق ملت ها. بی شک اگر دولت های استعماری با حربه حقوق بشر و با بهره گیری از ابزارهای بین المللی هر مداخله ای در ایران بنمایند جهت منافع خودشان بوده است نه جهت استیفا حقوق ملت ایران. بنابر این معلوم نخواهد بود در پسا جمهوری اسلامی تا چه زمان منافع دولت های استعماری عضو سازمان ملل آنان را بر آن خواهد داشت تا سیطره نظامی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود بر کشور عزیز ما ایران را ادامه دهند. بسیار ساده لوحانه است که عده ای گمان کنند دولت های استعماری مداخله کننده در امور داخلی ایران در پسا جمهوری اسلامی با دارا بودن منابع مالی و نظامی ، حاکمیت سرزمینی مردم ایران را به رسمیت شناخته و از منابع انرژی و موقعیت استراتژیک و ژئوپولتیک ایران چشم پوشی خواهند نمود.
همچنین امضا کنندگان بیانیه درخواست از شورا امنیت سازمان ملل به الگو فشارهای سازمان ملل بر رژیم آپارتاید آفریقا جنوبی و شیلی ژنرال پینوشه اشاره نموده اند، غافل از اینکه رژیم آپارتاید آفریقا جنوبی و رژیم پینوشه مدت ها مورد حمایت غرب بودند و فشارها بر دو رژیم مذکور نه از باب اهتمام به حقوق ملت ها بلکه در شرایطی صورت گرفت که دیوار برلین فروریخته و با آمدن میخائیل گورباچوف شوروی و بلوک شرق آخرین نفس های خود را میکشیدند و غرب مطمئن از عدم خطر رقیب شرقی دست به برچیدن دو رژیم مذکور زد.
به هر روی بار دیگر ما امضا کنندگان این بیانیه بنا بر حفظ استقلال ایران و حق حاکمیت ملی مخالفت خود را با هرگونه فشار و مداخله دولت ها و نهادهای خارجی از جمله سازمان ملل به هر بهانه ای اعلام نموده و با علم بر نقض حقوق سیاسی ، مدنی و شهروندی در ایران بر این باور میباشیم که هر تغییر و تحولی در جهت استقرار حاکمیت ملت و حقوق شهروندی میباید صرفاً از سوی خود ملت ایران به گونه مستقل اعمال شود. همچنین ما امضا کنندگان این بیانیه در پایان اعلام می داریم با همه پرسی آری یا نه در مورد موجودیت یا عدم موجودیت جمهوری اسلامی موافق می باشیم اما با توجه به آنچه در فوق عنوان شد و با نظر به اینکه ایران کنونی میراث دار تمدنی چند هزار ساله بوده و خود می باید از درون جامعه ایران و با تکیه بر میراث چند هزار ساله در خود تغییر و تحول ایجاد نماید. بنا بر این جمهوری اسلامی هر جنایت و خیانتی که مرتکب شده باشد، ما استمداد از هر قوه و نیرویی غیر از ملت ایران را خیانت به استقلال ایران دانسته و با آن به مخالفت خواهیم پرداخت.
پاینده ایران
۱۴۰۰ / ۱ / ۱۰ احمد علی مسعود انصاری – سعید برزین – علی پیشرو – محدثه پیوندی – نادر انتظام – کمیل بوداغی – امین پاکزاد – محمود جوادی رزاز – محمد چراغی – پرویز حقگو – احمد حیدریان – ضیا خلیلی – مسعود خدابنده – رضا درودی – علیرضا سلیمانی – محمد سهیمی – مهران سیوندی – سالار سالار- سعید سلطان پور – مازیار شکوری گیل چالان – کیوان شکوری – کریم نصرالهی – امیر صالح پور – مریم صفریان نژاد – محمد رضا صحبتی – مزدک عبدی پور – مجتبی عبدی – رضا غیبی – وحید فرخنده خوی فرد – جمشید فروهر – مازیار کاشی – هاجر کنگرلو – الناز کیان – مهناز کنگرلو – حسن گلسفیدی – محمد معین – امیر موسوی – آیدا مهرانی – علی میروهابی نمین – علی نظری