Home ستون آزاد آرشیو ستون آزاد موضوع جنگ امریکا با جمهوری اسلامی- محسن قائم مقام

موضوع جنگ امریکا با جمهوری اسلامی- محسن قائم مقام

موضوع جنگ امریکا با جمهوری اسلامی

صحبت جنگ امریکا علیه ایران ومقاومت بی حاصل و بدون جهت و صدام وارعلی خامنه ای و هیآت حاکمه ایران در برابر کنار آمدن باامریکا موضوع روزآنهائی است که طرفدار مردم ایران و ایران می باشند.
جنگ بدون تردید حاصلش از میان رفتن زیربنای اقتصادی ایران، آشفتگی و به فقر کامل بردن اکثریت مردم ایران، و بدون تردید نوعی تجزیه ایران خواهد بود. آشکار است که ولایت فقیهی درمیان نمی ماند ولی نابسامانی وآشفتگی وعربده کشی قدرت های باقی مانده جای آنرا خواهد گرفت.
خامنه ای و سپاه پاسداران اش، هرچند با اعمال تحریم ها و کاهش درآمد ایران از نفت از دو ملیون و نیم بشکه به کمی بیشتراز سیصد هزاربشکه در روز بشکل واضحی دربرابرامریکا درحالت دفاعی قرارگرفته اند ولی برای اعمال تهدید ها علیه امریکا وموشک پراکنی که خود نوعی از تهدید است از پا نیافتاده اند. هدف گرفتن هواپیمای بدون خلبان[i] و در کنترل رادارامریکا که قیمت ساختن آنرا امریکا یک ملیون و دویست هزاردلاراعلام نمود، وسقوط آن توسط موشک سپاه پاسداران سبب دستور حمله نظامی دانالد ترامپ رئیس جمهورامریکا به سه مرکز رادارهای سپاه در ایران گردید که ده دقیقه پیش از اجراء آنرا باز خواند. این تصمیم گیری ترامپ نشان داد که حد اقل امریکا یابعبارتی پرزیدنت ترامپ دراین زمان برنامه جنگ با ایران را ندارد. دلایل این کار بسیار است و مهمترین آنستکه ترامپ میداند که شروع هر جنگی دراین زمان در خاورمیانه که شاهد سه جنگ پرضرر و بی نتیجه برای امریکا بوده، از جمله سیزده سال است که درباتلاق جنگ با افعانستان مانده و بلیونها دلار برایش مخارج داشته است. عراق برخلاف میل اش در دست جمهوری اسلامی افتاده، ظهورداعش و جنگ پر مخارج دیگر با او و نیزجنگ درسوریه نه رمقی برای ادامه کار برایش گذاشته و نه صبر و تحملی برای یک جنگ جدید برای مردم امریکا. پرزیندت کارتر، رئیس جمهور سابق امریکا گفت امریکا بعد از جنگ جهانی دوم به جزچند سال همواره درجنگهائی که خود ایجاد نموده وهمراه خسارات مالی فراوان بوده دست و پنچه نرم میکرده است. لذا ترامپ شروع جنگ دراین زمان که جلوی انتخابات ریاست جمهوری در پیش امریکا می باشد را به زیان خود می بیند چون مطمئنآ مردم امریکا که ازجنگ و کشته شدن امریکائی ها در جنگ خسته و بیزار شده اند باو رای نخواهند داد. و او اگر هم خیال جنگ داشته باشد آنرا پس از احیانآ پیروزی در انتخابات آینده به کار خواهد گرفت. علاوه براین زیر بنای کار، بخش مالی امریکا می باشد ومن دربیان آن از صحبت های آقای دکتر رخشانی، استاد دانشگاه و دانشوری ملی، سود جسته ام:
پایه های سرمایه درامریکا هرکدام بشکلی منافع اش تآمین می شود یا احیانآ بخطر میافتد. وچیرگی هرکدام درفضای اقتصادی امریکا تعیین کننده جنگ یا صلح مورد نظرامریکا درمنطقه ای خاص میگردد. درتوضیح این موارد، قسمت مالی (financial) که درعراق پس ازخارج کردن نفت ازدست دولت (نفت ملی عراق) وسپردن آن به کمپانی های نفتی، در صنعت نفت عراق سرمایه گزاری بسیاری کرده است و درعمل بسیار سود آور بوده است و درآمد نفت عراق را از زمان پیش از صدام هم بالا تر برده است، حاضر به جنگ نیست چون آنچه را رشته است را جنگ پنبه خواهد کرد; بخش دیگر سرمایه درامریکا،Military Industrial Complex  (مجتمع صنعتی نظامی) که اتحادغیررسمی میان صنایع جنگی و دفاعی امریکا است، که یکی تسلیحات را میسازد و دیگری بکار میگیرد، منافع مشترکی دارند و برای پیشبرد کارخود درسیاست عمومی مملکت Public Policy اعمال نفوذ می نمایند. دوایت آیزنهاور رئیس جمهورسابق امریکا درسخنرائی پایانی دوره اش خطر”مجتمع صنعتی نظامی” برای امریکا را گوشزد کرد. آیزنهاور درسخنان بسیار دلیرانه ای دردوران خود علاوه برآن اظهار داشت: هر تفنگی که ساخته می شود، هرکشتی جنگی که راه اندازی می شود، هرراکتی که پرتاب میشود درنهایت نشان دهنده ی سرقت ی ازمردمی است که درفقرهستند و بایشان غذا داده نمی شود. یا آنهائیکه سرد شان هست و بایشان لباس داده نمیشود. این دنیائی که مسلح شده تنها پول خرج نمیکند بلکه عرق کارگران خود، نبوغ دانشمندان خود وامید کودکان خود را صرف می نماید.” 
و بالاخره بخش دیگری از سرمایه که در فن آوری مانند کامپیوتر، تلویزیون و امثال آن بکار میرود مخالف جنگ است چون استفاده مالی این بخش از سرمایه در جنگ مورد تهدید قرار میگیرد. و درحال حاضر بنظر میرسد که بخش “مالی” سرمایه که مخارج بسیاری در منطقه نموده است موفق به جلوگیری از جنگ شده باشد. البته باید یاد آور شد که طولانی ترین جنگ امریکا بعد از جنگ جهانی درافعانستان انجام گرفت و نتایج زیان آور و سرسام آور مالی آن امریکا را مجبورساخته است با “طالبان” در کنار میز صلح به نشیند، همان طالبانی که بدلیل آن امریکا درابتدا جنگ را آعاز نمود و بارها امریکا و متفقین اش درجنگ اعلام کرده بودند که در جنگ با طالبان موفق خواهند بود. یا باطلاق جنگ درسوریه و حضور نظامی داعش درمنطقه که حتی بعد از فرار ایشان در زیر فشارهای سنگین نیروی هوائی امریکا و سربازان تربیت شده عراقی هنوز تهدیدی در منطقه بشمار میروند. لذا برای امریکا فکر جنگ جدیدی درمنطقه دورازعقل است.  لذا ترامپ برای حفظ سرمایه درامریکا لازم است که فکر جنگ جدیدی را از سر برون کند. بخصوص که برمخالفت مردم امریکا علیه اینگونه جنگها روزبروزافزوده میشود و درهرگوشه ای از مملکت بشکلی بگوش میرسد.

در جمهوری اسلامی از طرف دیگرمقاومت سرسختانه رهبروسپاه دربرابرامریکا، که یاد آور رفتار صدام و مقاومت او در برابرامریکا است، ادامه دارد. امریکا درآمد نفت را کمتر ازچهارصد بشکه درروز کرده است که هشتاد و پنج در صد کمترازسال پیش است. برای ایشان و سایرحکومتیان تنها آب باریکه برای زنده ماندن حکومتشان برسد کافیست. روحانی رئیس جمهورشان میگوید مردم بهتراز گذشته در برابر دشمن مقاومت نشان داده اند. گوئی از سفره نهار و شام شان بی خبراست. دست و پای دلاری ایشان را بسته اند و لذا کمک های به سوریه، حزب الله و حماس وغیره به تعویق افتاده است. مردم که هیچ زمانی مد نظرایشان نبوده اند. علی خامنه ای “رهبر” مثل کشتی گیران بخیال خود با امریکا به فن سگک نشسته است، حواسش نیست که امریکا هم با اضافه کردن روز بروز تحریم ها و جلوگیری از فروش نفت ایران درجهان همین فن را علیه جمهوری اسلامی بکار برده است. آنقدر روی حکومت فشار میآورد تا تسلیم شود. لازم نیست سربازبفرستد یا از نیروهای آتش خود برای تسلیم سپاه پاسداران استفاده نماید. تنها باتحریم ها میتواند جمهوری اسلامی را در کمترین درآمد نگهدارد و بزانو بیاورد!
خامنه ای وحکومتیان میدانند که حریف امریکا نیستند. ومیدانند که جنگ با امریکا اگر وضع سخت تری را هم برای امریکا در خاورمیانه بوجود آورد راه فراری برای جمهوری اسلامی بوجود نمی آورد. جنگ با امریکا یعنی با واژه فارسی “داغون شدن” ایران. علی خامنه ای با استفاده ازاین دوران ریاست جمهوری ترامپ که بدلیل مخالفت مردم امریکا با جنگ دستش برای جنگ بسته است، هر روز دست خالی برای امریکا عرض اندام میکند. نخست وزیر ژاپن را هم درعمل دست خالی فرستاد رفت و درحالیکه به شین زو آبه نخست وزیر ژاپن میگفت من با ترامپ حرفی ندارم و حرف هایم را بشما میزنم. خوب شین زوآبه هم به نوعی فرستاده یا مورد تآئید ترامپ بود و حرفهای باو یعنی حرفهای به ترامپ. اینجور بنظر می رسید که میخواهد بشکل دیگری سرصحبت را با امریکا باز کند. که درعمل خلاف آن از کار بیرون آمد. خامنه ای حساب نمیکند که هرچه بیشتر بگذرد راه حل بنفع جمهوری اسلامی مشکل تر می شود.

 اگر این حکومت پشتیبانی مردم را داشت و مجبور نبود برای حفظ حکومتش در منطقه به ماجراجوئی های گران قیمت به پردازد: خرج جنگ در سوریه را به پردازد، سالی هفتصد ملیون دلار برای روی پا ماندن حزب الله لبنان به حسن نصرالله بدهد. و خرج سایر دستجات تروریستی را هم در منطقه بدهد تا برای بهم ریختن اوضاع وقتی لازم بداند بکار گرفته شوند. اگر چنین بود و پشتیبانی مردم را داشت امروز با همه مردم و کشورهای جهان دوست بود و کسی خیال حمله بایران را هم در سر نمی پروراند.

چمدانهای چندین ملیون دلاررا که بابت برجام گرفتند و بایران آوردند را خرج پایگاه سپاه بسرپرستی سردار قاسم سلیمانی درسوریه و حفظ بشاراسد، حضوردرعراق و طلاکاری گنبد امام حسین وامیرالمؤمنین، طلاکاری زیارتگاه زینب در سوریه، پرداختهای کلان به حزب الله لبنان، هوتی ها و دستجات دیگر تروریستی در منطقه نمودند. بنا باخبار خودشان یک بیمارستان ۴۰۰ تختخوابی در سوریه ساختند در حالیکه بسیاری از شهرهای ایران بیمارستان ندارند. والبته پورسانت فراوان واسطه های خودی و سردارهای جنگی بر این مبالغ میافزاید. اگر چیزی برای مردم ایران تخصیص داده شده بود را مردم میدیدند و وضع فقرمردم مانند امروز نبود.  

و امروزه کمبود دلاردر دست دولت پشتیبانان اودرمنطقه را به دنبال پشتیبانانی که درجیب شان دلار برای مخارج ایشان است
می برد. آنها را به سوی دولتهای دیگر ازجمله عربستان سعودی، دشمن جمهوری اسلامی روانه کرده است.
دراین گیر و دارمحاکمات جدید و کم سابقه ایشان از دزدان “غیرخودی” تماشائی است. رئیس بانک سرمایه صد وهشتاد ملیون دلاربرای خودش ازبانک تقاضای قرض نموده و خودش آنرا تصویب کرده و ازمحل همان مبلغ چندین خانه وعمارت میخرد وهمان مستغلات را بصورت “سپرده” برای بانک در میآورد! چون دزد خودی نبوده دراین وا نفسای بی پولی دولت او را محاکمه و محکوم به بیست سال زندان نمود. همکار دیگر او که بموقع فرارکرده بود درافریقای جنوبی توسط پلیس بین المللی دستگیر میشود. این امر معنی دزد خودی و ناخودی را نشان میدهد. چون رئیس بانک مرکزی که سه بلیون دلار را درحسابی در کانادا برای خود واریز کرده بود و همه جاعلنی شد و جلوی خائه اش در کانادا هم ایرانیان علیه او تظاهرات نمودند راحت در سایه سه بلیون دلاراستراحت کرده است. دولت ایران به پلیس بین المللی خبر نداد که او را جلب نمایند. چون از دزدان خودی بود و با حکومتیان در کل کار شرکت داشت!

دشمنی بی جا با اسرائیل و هر روز تهدید اسرائیل از سوی رهبر، سپاه، امامان جمعه، که ایشانرا نابود میکنیم. شعارهائی که تنها به نفع ناتایاهو، و دست اندرکاران جنگ طلب ایشان بوده است. چه مردم اسرائیل که یک باربیچارگی توسط نازی ها و هیتلر را چشیده اند تحمل “نابودی” دیگررا ندارند و ناتایاهو این شعارها را برای اسرائیلی ها بازگو میکند و زمینه شعارهای جنگ علیه ایران و پشتیبانی مردم وحشت زده اسرائیل از خود را فراهم میسازد. در اینکه اسرائیل علیه مردم فلسطین جنایاتی صورت داده و میدهد حرفی نیست ولی خود فلسطینی ها حتی حماس هم دنبال ایجاد صلح و کنار آمدن با اسرائیل اند. تنها دایه مهربان تر از مادر یعنی جمهوری اسلامی است که دست از شعار نابودی اسرائیل برنمیدارد. عربستان و سایر کشور های عربی دست دوستی با اسرائیل داده اند و علیه ایران باهم متحد شده اند تنها “خرقه ماست که در خانه خمار بماند”. مگر جمهوری اسلامی با کره شمالی رابطه ندارند ، یا مگر با عربستان سعودی حتی در حال نوعی جنگ رابطه ندارند. آنها چه گونه حکومتهائی هستند که میشود با ایشان رابطه داشت و با اسرائیل نمی شود رابطه داشت. و اگر این رابطه سالهای پیش برقرارمی شد امروزاسرائیل پشتیبان ایشان بود نه آنکه به تحریک با دیگران برای جنگ با ایران بکوشد و تجزیه طلبان ایران را آمادگی نظامی دهد وپشتیبانی نماید.

از جمله آنچه امروزه مکرر مشاهده میکنیم امامان جمعه از شهرهای مختلف اند که درمقوله سیاست داخلی و خارجی مذخرفاتی میگویند. از جمله چندی پیش یکی از ایشان گویا امام جمعه تهران بود با نهایت گستاخی صحبت این را میکرد که ایران یعنی چی، ایرانی معنی ندارد، سخنان مطهری را بازگو میکرد که با فردوسی بجنگ در آمده بود، اینکه ما مسلمانیم نام مملکت باید مملکت “ولائی” باشد. بیشعورهای دیگری مکررخط و نشان علیه امریکا میکشند و امریکا راتهدید میکنند. همه خود را سوار مردم می بینند و دستور العمل صادر میکنند . تنها مردم را با زور و چماق و تفنگ بدستان سپاه خفه نگه داشته اند.

دنباله جنگ با امریکا رهبر واندرز دهندگانش فکر میکنند تا بنظر ایشان امریکا دنبال جنگ واقعی نیست سر بدوانند. چون مردم هیچ گاه در نظرشان نیست هر چقدرهم در آمد نفت کم شود تحمل میکنند. روحانی چندین بار گفت درآمد نفتی ما هرگز به “صفر” نخواهد رسید. معلوم نیست حساب مملکت و مخارج مملکت را با چه مقدار نزدیک به صفر میخواهد به پردازد؟ جیب هایشان پراست وفکر مردم نیستند. و مهمتر ازهمه برای ایشان چند پاره شدن مملکت و فلاکت مردم مسآله شان نیست. فقط خودشان ونظامشان باقی بماند.
در حالیکه تمام فشارهای برایران تنها بردوش های مردم هموارمیشود. حتی وقتی سپاه را تحریم کنند چه تمام معاملات در واردات و صادرات از طریق سپاه انجام می شوند. چه ذخایر بانکی همه شان درخارج بقول خودشان توپ است.

واینکه ازامریکا و ترامپ که تنها دنبال معامله می باشد وازدوازده شرط تنها اتمی نشدن ایران را شرط نموده است آیا انتظاری میتوان داشت؟ و آیا آنها که به ترامپ در آزادی بخشیدن بایران چشم دوخته بودند و یا چشم دوخته اند چشمشان باز نشده است؟
 واقعیت آنستکه تنها درفضای صلح و نه جنگ میتوان کاری انجام داد.

واقعیت دیگرآنستکه رهبر وحکومتیان و دولت و مجلسیان شان دستشان پیش مردم باز است و مردم بایشان اعتمادی ندارند. و حرکت بسوی آزادی در مملکت رفته رفته بیشتر و بیشتر میشود، در حالیکه رهبری و حکومت شان روز بروز ازاعتبار بیشتر میافتد و در برابر مردم ضعیف تر خواهد شد.

محسن قائم مقام – نیویورک

اول جولای ۲۰۱۹


– هواپیمای بی خلبان و درکنترل رادار، که اخیرآ آنرا “پهباد” که اختصار “پرنده هدایت پذیر از دور” است نامیده اند.[i]