Home ویژه ایران لیبرال آرشیو ویژه ایران لیبرال درباره ی بیانیه «14 نفر»- آریو مانیا

درباره ی بیانیه «14 نفر»- آریو مانیا

در نامه ی خود خواستارِ برکناری خامنه ای از جایگاه ولایت فقیه شده اید و همچنین خواستارِ تغییر در قانونِ اساسیِ نظامِ اسلامی و در پیوست به نامه ی نخست خود خواستارِ نفیِ نظام که بی گمان چنین می چمد(معنی می دهد) که دو خواستِ نخستین ،دیگر موضوعیتی نخواهند داشت، زیرا بسیار طبیعی است که اگر جمهوری اسلامی یا نظام به تمامی به کنار برود هم قانون اساسی آن کنار گذاشته می شود و هم نهاد ولایت فقیه آن و نیازی به خواستِ برکناریِ ولی فقیه کنونی و یا هر ولی فقیه دیگری نیست. و نیازی به خواستِ تغییر در قانون اساسیِ آن نیز نخواهد بود.

برای بنیادگذاری ساختار اقتدارِ سیاسیِ نوین  اگر به راستی دموکراتیک و به روشنی لائیک باشد، ناگزیر از مجلسِ مؤسسان آغاز می گردد که خود نخستین و بنیادی ترین نهادِ ساختارِ نوین خواهد بود.

به دیگر سخن آنها که رفراندم های رنگارنگِ خویش را به جایِ مجلسِ مؤسسان برای بنیادگذاریِ حقوقیِ آن پیش می نهند، از همه ی  آزمون های تلخِ پیشینِ اینگونه بنیادگذاری ها در تاریخِ سیاسیِ معاصر ایران و از همه ی آنها گزنده تر، بنیادگذاریِ رفراندمیِ جمهوری اسلامی، آموزه ای درخور و شایسته برنگرفته اند.

همه ی شما نیک می دانید که تصمیم گیری در اوج چیرگیِ خشم و عصبییت، جه در حیاتِ فردی و چه در حیاتِ اجتماعی می تواند پیامدهای ناخواسته ی ویرانگرانه داشته باشد و هرگز نمی شاید که در  یک لحظه ی تاریخی، سرنوشتِ نسلهای سپسین را یکبار برای همیشه رقم زد. از همین روی است که برگزاریِ مجلسهای مؤسسان  نقشی بنیادی و دینامیک در بلندای بنای دموکراسی دارد.

بنیادِ حقوقیِ رفراندمی نهادن در اوج چیرگی خشم و توهم های ساده دلانه  ی مردم با پیامدهای شوم، بنیادِ بسیار سستی است و ناگزیر از  افتادن در چرخه ی فرسایشیِ ً از کین جز کین نمی زایدً خواهد شد و در پایان فروخواهد پژمرد و یا از سوی مردم در برآمدی از تاریخ خویش کنار گذاشته خواهد شد، درست به همین گونه که شما امروز پس از آزمونِ جان گدازنده ی چهل ساله ی یک نظامِ رفراندمی ، جمهوری اسلامی ‪، بر خواستهائی که در دو نامه ی پیوسته ی خود به نگارش در آورده اید، همداستان  شده اید.

برخی از پیش زمینه ها ی ناگزیرِ هر مجلسِ مؤسسانی؛

ـ بیشترین و  دربرگیرنده ترین آزادیهای سیاسی و مدنی شهروندانِ جامعه است. آزادی سازمانیابیِ گرایشهای سیاسی و انجمنهای مدنی، آزادیِ رسانه ها، آزادیِ همه ی زندانیانِ دگر اندیش و بازگشتِ همه ی ایرانیانی که در یک دوره ی بلندِ جهل ساله ی سرکوب و پیگرد یا از سرزمین خود بیرون رانده شدند و یا خود کوچیدند.

ـ آرامش و امنیتِ نسبی اجتماعی و سیاسی جامعه تا فرایندِ برگزاری مجلسِ مؤسسان هر چه دموکراتیک تر انجام پذیرد.

ـ شایستگی و توانائی مردمِ ایران در مدیریتِ این فرایند.

دوستان ارجمند!

آنچه که شما را با دیدگاه های گوناگون در کنار هم گرد آورده است، خواستِ نفیِ نظام است. آن چه که از آن بایسته تر، دشوارتر اما پایدارتر است، گرد آمدن و همداستانی بر سرِ  نظامِ جایگزین است. اتحاد  پیرامونِ امرِ سلبیِ نفی نظام از گونه ی اتحادِ ًهمه با همً است که نمونه ی آشکار آن بزرگترین نکبتِ سیاسی ـ تاریخی است که مردمِ مرده و زنده ی ایران تا کنون آزموده است.

همداستانی بر سرِ نفیِ امری، می تواند بسیاری را گرد هم آورد که نه تنها از هم دگرسانند، گاه جز فرسودنِ هم کاری از پیش نمی برند. همداستانی بر سر ِ اثباتِ امری، می تواند تنها کسانی را گرد هم آورد که هم دگرسانند وهم  بر نیروی هم می افزایند. اگر هم اکنون شما بگوئید که بیائیم پیرامونِ دموکراسی به جای دیکتاتوری در ایران هم اندیش و همدل شویم،آنگاه خواهید دید که چند تنی از میانتان رخت برخواهند بست و چند تنی نیز پای لنگان می شوند. یا اینکه بیائیم بر سرِ جایگزینی نظامِ موروثی و مادام العمری با نظامِ انتخابی و زمانمند، نظامِ لائیک با نظامِ تئوکراتیک همسو شویم، بسیاری از شما دوری خواهند گزید.

شما هرگز نخواهید خواست که بدترین آزمونِ تاریخِ زیسته ی خود را از نو بیازمائید.

آ.م

۱۳ جولای ۲۰۱۹